
سالهای ورود اولیه میسیون فرانسوی به اوایل قرن نوزدهم می رسد. در سال 1840 میسیون لازاريستهای فرانسه به مسیحیان كلداني كه قبلا به كليساي رم پيوسته بودند روي آوردند. لازاريست ها كمتر از پروتستانها توانايي مالي داشتند و در قرن بيستم ، مسیونرهای فرانسوی در آذربايجان در خسروآباد سلماس، اورميه و تبريز مقر گزيده بودند. فرانسوی ها دردهۀ 1860 (1240ش.) فعالیت های آموزشی خود را، در منطقۀ اورمیه و همچنین در تبریز و تهران و اصفهان، گسترش دادند. اقدامات آنان گرچه در اورميه نتيجه نداد ولي انها از اعتبار نماينده آپوستوليك که از سال 1875- مقر او در اورميه بود بهره مي جستند. روستاهای ارومیه به خصوص روستاهای مسیحی نشین آن که تا آن زمان انواع مسیحی و مسلمانش به آرامی در کنار هم روزگار می گذراندند، در سراسر دوران قاجار و با ورود میسیونرهای کاتولیک و پروتستان فرانسوی و آمریکایی به ایران دیگر روی آرامش ندید.
از سال 1910 آذربایجان به اشغال روسها درآمد و تاسال 1917 یعنی تنها یکسال مانده به پایان جنگ، آذربایجان در اشغال روسها بود. در سال 1915 در حالیکه تنها چند ماه از آغاز جنگ جهانی اول می گذشت مسیحیان عثمانی به دولت این کشور اعلان جنگ کرده و بر له روسیه وارد نبرد با دولت خود شدند. طبیعتا در این جنگ شکست خورده با هدایت روسها از مرزهای اورمیه و سلماس وارد آذربایجان شدند. این گروه حداقل دویست هزار نفری به عنوان میهمانان ناخوانده حسب وظیفه انسانی از سوی مردم آذربایجان پذیرقته شده و نان و غذا و مسکن خود را با این گروه کوه نشین که با آداب شهرنشینی آشنایی نداشتند تقسیم کردند. ولی چه سود که اینان در سال 1296 شمسی در اورمیه، با سرکردگی مارشیمون و آقا پتروس و دیگر سران آسوری و مسیحی، به همدستی مستر شئد مسیونر آمریکایی که نایب کنسول آمریکا هم بود و به همداستانی مسیو نیکیتین و فرانسویها یک واحد نظامی در سرای حاجی مستشار اورمیه دایر نموده و شروع به سربازگیری از اطراف نمودند.
با پشتیبانی روسها، انگلیسیها و فرانسویان، جیلوها یا همان مسیحیان فراری از عثمانی تشکیلات نظامی به وجود آورده بودند و افراد بیگناه آذربایجانی را غارت و کشتار مینمودند. فرانسه در سپتامبر ۱۹۱۷، برای درمان روسهایی که در نبرد با عثمانیها زخمی میشدند، یک واحد سیار بیمارستانی (به فرانسوی: l’Ambulance) به روسیه فرستاد که ستاد آن در تفلیس بود؛ این واحد از تفلیس به اورمیه اعزام شد و بعد از خروج روسها، هم کمکهای پزشکی و هم کمک نظامی به واحدهای شبهنظامی مسیحی محلی ارائه کرد. باوجود غیردینی بودن حکومت، دولت فرانسه میسیون کاتولیک را ابزار نفوذ مهمی در ایران میدید.
با پایان جنگ جهانی و حملات عثمانی به اردوی جیلوها در غرب آذربایجان تشکیلات این گروه بهم خورده و کل مسیحیان سلماس و اورمیه به طرف مقر انگلیسی ها در همدان فرار کردند. این گروه تا سالها در حال تبعید در بعقوبه عراق بودند تا اینکه عده ای که در کشت و کشتار دستی نداشتند با عفو به سر خانه هایشان برگشتند.
امروزه فرانسه دوباره از خوی استعماریش دست برنداشته و تحرکات امروزین فرانسه در شمال عراق (سفر مستقیم وزیر خارجه به اربیل)، منطقه قره باغ آذربایجان تحت اشغال ارمنستان (سفر هیئت رسمی نمایندگان مجلس فرانسوی و شهرداران دو شهر فرانسه به قره باغ) و شمال سوریه و کمکهای بی منطق فرانسه از ارامنه علیرغم داشتن ژست فرهنگی و متمدنی بسیار سوال برانگیز می باشد. ژست به اصطلاح انسانگرایانه اخیر فرانسه علیه حاکمیت آذربایجان بر قره باغ در راستای کینه ورزی علیه آذربایجانیان از فاجعه جیلولوق تا امروز است.
۲۰ مهر ۱۴۰۲