آذربایجان عزیز ما از این قاعده مثتثنی نیست. بسیاری از شماها منتظرید کسانی جواب دغدغه های فکری و ذهنی شما را انجام دهند بی آنکه خودتان کاری برای سرزمینتان انجام دهید.
آذربایجان سرزمینی است دولت خیز. قبل از اسلام دولتهای اورارتو، ماننا، ماد، آتورپاتکان(تلفظ یونانی دولت آذربایجان است و متاسفانه در تاریخ بدین نام مشهور شده) و آلبان و پس از اسلام، دولتهای اتابکان آذربایجان، سالاریان، روادیان، ازدیان و ایلخانان و شیروانشاهیان و آق قویونلو و قره قویونلو و جلایریان و صفویان و خانات آذربایجان و در دوره قاجار ولیعهدنشین با درباری باشکوه و دیوانسالاری کاملا مختار از بطن آذربایجان برخاسته لذا دارای پیشینه دیوانسالاری و بوروکراتیک می باشد.
آذربایجان سرزمینی بوده خواستگاه هنر از موسیقیدانان برجسته تا خوشنویسان زرین قلم و نقاشان متبحر تا معماران چیره دست.
آذربایجان مهد شعر و ادبیات بوده و هست و مهد اقتصاد و بازرگانی… ولی امروزه آذربایجان از این ویژگی های فوق الذکر به دور است؟ جوابتان قابل درک است: من هم معتقدم عوامل خارجی باعث اینکارند، با اینحال وقت آن رسیده از خودمان بپرسیم علیرغم این، در کدام حوزه اقتصاد، ادب و فرهنگ و هنر و یا دیوانسالاری چه خدمتی به آذربایجان کرده ایم و حداقل اینکه در آینده چه برنامه ای داریم؟
آیا باید بنشینیم و بگذاریم بار سنگین مطالعات تاریخ و فرهنگ و هنر و ادبیات آذربایجان باید بر دوش عده ای انگشت شمار سنگینی کند؟ یا اینکه هر کدام از ما به قدر وسعمان کاری بکنیم، همان کاری که از دیگران انتظار انجامش را داریم… شما برای آذربایجان چه کرده اید؟