سخنرانان این سمینار:
خانم ، دالیا العقیدی – عضو ارشد مرکز سیاست های امنیتی
آقای ، ناصر بلیدهای – دبیرکل حزب مردم بلوچستان
آقای ، صالح کامرانی – رهبر حزب مرکزی آذربایجان و وکیل حقوق بشر
آقای ، ادریس هوشیار ویسی – عضو رهبری جنبش استقلال کردستان
آقای ، الی پیپرز – مشاور سیاسی ، مدیر سابق مبارزات سیاسی ایالات متحده ، رئیس گروه کینیون
دکتر ، خلف الکعبی – رئیس کمیته خارجی و مبارزه اعراب برای استقلال احواز ، الاحواز
مجری: منال مسلمی – (مشاور اتحادیه اروپا در مورد «خاورمیانه و شمال آفریقا» و رئیس «انجمن تصمیم گیری اروپا»)
این سمینار آنلاین، روز چهارشنبه ۲۱ اکتبر (۳۰ مهر)، از ساعت ۴ الی ۵:۳۰ بعد از ظهر برگزار شد.
متن سخنرانی صالح کامرانی، رهبر حزب مرکزی آذربایجان و وکیل حقوق بشر:
کلید حل مشکلات و تغییر کم هزینه ایران چیست؟
بر کسی پوشیده نیست که ایران آبستن حوادث و تغییرات گسترده و عمیقی است. افزایش نارضایتی های عمومی و ناکارآمدی حکومت ایران عملا امکان هرگونه اصلاح و امید به آینده را از بین برده است. همچنین تحولات منطقه و خروج نظام جهانی از قطبهای کلاسیک گذشته امکان رقم زدن سرنوشت کشورهای در مقیاسی محلی و منطقه ای را محتمل تر کرده است. از سوی دیگر تحریمهای همه جانبه آمریکا علیه ایران و کاهش تاریخی درآمدهای ارزی اداره امور معمولی کشور را شدیدا دچار مشکل کرده و این نیز بر نارضایتی ها افزوده است. در چنین شرایطی در حالی که حکومت ایران از اداره امور معمولی نیز عاجز مانده بروز بحران کروناویروس کشور را شدیدا دچار مشکل کرد. ایران که اساسا کارنامه قابل قبولی در مدیریت بحران نداشت با امکانات محدود نظام سلامت و منابع مالی دچار ورشکستگی فلج کننده ای شد. تمام این مصائب همواره با افزایش فشار بر مخالفان سیاسی بوده و این امور پتانسیل اعتراضات همگانی را به شدت افزایش داده است. انتخابات ایالات متحده آمریکا، آغاز درگیری نظامی گسترده برای بازپس گیری مناطق اشغالی قره باغ در قفقاز جنوبی و افزایش نارضایتی های عمومی در حد انفجار همگی از شمارش معکوس شروع تحول عمده در ایران خبر میدهد. شرایطی بسیار پیچیده که اگرچه امکان لغو و انکار آن دیگر وجود ندارد ولی با مداخله های سیاسی تمدید و انحراف آن حقیقتی آشکار در جغرافیای ایران است. این مهم اهمیت مطالعه و آنالیز دقیق تحولات حال و اتخاذ تدابیری صحیح برای عبور کم هزینه را واجب تر میکند.
بن بست اقتصادی
مشکلات اقتصادی ایران مختص امروز نیست. سیستم به شدت دولتی اقتصاد ایران همچنین به لحاظ تنوع منابع نیز دچار مشکلات ساختاری و ریشه ای عظیمی است. وابستگی بیش از حد به منابع نفت و گاز از سویی و عدم سرمایه گذاری کافی و پیشرفت در صنعت نفت و گاز اقتصاد ایران را در همین بخش نیز وابسته به منابع خام کرده است. از طرفی عدم مدیریت کارآمد و همچنین اعمال تحریم های همه جانبه امکان رقابت ایران با رقبای منطقه ای خود را نیز دچار مشکلات عدیده کرده است. بخصوص با استمرار ضعف ایران در این بخش و فاصله گرفتن رقبا امکان جبران عقب ماندگی های اقتصاد ایران در این بخش را نیز دشوار ساخته است. تمام این اوصاف مشکلات ایران را نه تنها امروز که متوجه آینده و آیندگان کرده است. درصد حجم اقتصاد ایران به گواه منابع داخلی به شکل مستقیم وابسطه به چند نهاد تحت امر علی خامنه ای است. ادامه این روال طی سالیان گذشته و نبود مکانیزم نظارت و شفافیت موجب انباشت سرمایه در دست عده ای محدود شده که عملا هیچ حسابرسی نسبت به قانون و ملت ندارند. ادامه این روند موجب ریشه دواندن فساد سیستماتیک و ریشه ای در سیستم اقتصادی و اداری ایران گشته است. همان که امروز در شرایط ذوب منابع ارزی گلوی حاکمان را نیز فشارده است. اما با توجه به ادامه چنین روندی طی سالیان دراز و نبود هیچ روزنه ای برای اصلاح امور عملا امیدی برای مبارزه با فساد موجود ندارد. حال آنکه اساسا وجود اراده ای برای مبارزه با فساد اقتصادی و اداری در سیستم جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد.
مشکلات اقتصادی ایران در مقطع کنونی به حدی از فلاکت رسیده است که علاوه بر مشکلات معیشتی شدید برای اکثریت مردم خسارات جبران ناپذیری به سلامت جسم و روح انسان ها نیز وارد آورده که تا مدت ها با هیچ جنبه اقتصادی قابل جبران کامل نیست. این روند لزوم تغییر سریع در روند فعلی را بیشتر و ادامه رویکرد حاضر را غیر ممکن ساخته است.
بحران کروناویروس
ایران به لحاظ مدیریت بحران کارنامه درخشانی ندارد. هنر مدیریت بحران در جمهوری اسلامی را با مرور بیش از چهار دهه گذشته را شاید بتوان در سرکوب خواسته های مردم و اعتراضات عمومی دانست. ایران از این منظر مدیریت خود را موفق دانسته و بر عبور سلامت از بحرانهای به تعبیر حکومت، سیاسی تاکید کرده است. اما عبور و یا به بیان صحیح تر سرکوب و انکار اعتراضات و مطالبات مردم در سالهای اخیر در واقع زیر پا گذاشتن خواست عمومی مردم ستم دیده بوده است. ایران برای اعمال قدرت بر مردم خود استفاده از هر گونه قوه قهریه را مشروع و حتی لازم دانسته است. ادامه این رویکرد طی سال های متمادی خوی و فرهنگی از نوع خاص مدیریت در بنیان جمهوری اسلامی ایران شکل داده که اساسا ارزش نهادن بر جان آدمی مطلقا جزو اولویت مدیریتی حکومت نیست.
همین نگاه غیر انسانی و مدیریت بحران را در مواجهه جمهوری اسلامی ایران با بحران کروناویروس را نیز میتوان به آسانی دید. مسئولان ارشد جمهوری اسلامی ایران عامدانه با بروز بحران کروناویروس در ایران وجود بیماری را مخفی کردند. هفته ها از ورود ویروس به ایران گذشت اما مقامهای جمهوری اسلامی و در راس آن شخص سید علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران اولویت خود را بر مقاصد سیاسی همچون مراسم های میتینگ خیابانی 22 بهمن و انتخابات 2 اسفند نهادند. سپس علی رغم اصرار متخصصان امر بر ضرورت اعمال محدودیت هایی همچون قرنطینه مسئولان ایران با بی کفایتی تمام باعث گسترش سریع بیماری در سرتاسر ایران شدند. حال آنکه اگر از همان ابتدا تدابیر لازم در شهر قم و سپس تهران اتخاذ می شد قطعا پیشرفت بیماری به این سرعت اتفاق نمی افتاد. پس از آن و در ماه های بعدی سردرگمی و نبود مدیریت واحد و شفاف بار دیگر فاجعه آفرید و شمار بیماران و تلفات ناشی از ویروس گسترش یافت. در تمامی این مراحل به اعتراف وزیر بهداشت جمهوری اسلامی ایران سعید نمکی اساس تصمیمات کلان نه بر اساس جان انسان ها و موارد بهداشتی که با معیار مسائل امنیتی گرفته و اعمال شد. نگاه و عملکرد غیر انسانی سیستم جمهوری اسلامی ایران در بحرانی چون کرونا به خوبی نشان داد طرز نگاه حاکمیت به کشور و مردم تا چه میزان بر بروز فاجعه های انسانی اثر مستقیم دارد.
رفع تحریم تسلیحاتی
وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران به طور رسمی پایان تحریم های خرید و فروش تسلیحاتی خود را اعلام کرد. اگرچه این وضعیت با توجه به حساسیت موضوع نیاز به ارزیابی به لحاظ تکنیکی دارد اما آنچه واضح است ایران از این موقعیت فراهم شده حداکثر استفاده را خواهد کرد. جمهوری اسلامی ایران در سال های اخیر هر چقدر در سرمایه گذاری در مورد مسائل انسانی و رفاه جامعه کم کاری کرده باشد در گسترش توان رزمی و تسلیحاتی خود تمرکز ویژه ای کرده است. همچنین ایران با حضور و حمایت مستقیم از نیروهای نیابتی خود در کشورهای منطقه از لبنان با یمن و سوریه مصرف زیادی در خصوص تجهیزات نظامی دارد. با توجه به تحریم همه جانبه و خصوصا بانکی ایران با تمرکز و صرف انرژی زیاد در این زمینه دستاوردهای قابل ملاحظه ای نیز به دست آورده است. به این ترتیب رفع تحریم ایران در این خصوص اولا سهولت انکار ناپذیری برای تجهیز نیروهای نیابتی ایران و گسترش تروریسم خواهد شد. دوما ایران از قبل فروش این تسلیحات توان مادی برای ادامه حیات خود را تامین خواهد کرد. از طرفی با برآورده کردن احتیاجات مادی و رفع تحریم امکان خرید قانونی تسهیلات عمده و افزایش قدرت تخریب نیز خواهد داشت.
اما آنچه در این بازه زمانی به شدت دارای اهمیت است جریان داشتن جنگ در همسایگی ایران است. کشور ارمنستان که عملا راهی جز خاک و هوای ایران برای رسیدن به فضای بیرونی ندارد ارتباط فعالانه ای در سالهای گذشته با ایران داشته است. همچنین با توجه به شکست و عقب نشینی ارمنستان در مقابل ارتش آذربایجان نیاز فوری ایروان به تسهیلات نظامی نیز مطلب قابل انکاری نیست. همچنین ارمنستان بارها تمایل و حتی اصرار خود برای همکاری نظامی با ایران را در عالی ترین سطوح اعلام داشته است. پس از رفع تحریم خرید و فروش سلاح ایران بخش فارسی رادیو عمومی ارمنستان با تاکید بر رفع تحریم جمهوری اسلامی ایران از جذابیت سیستم موشکی ایران نوشت. رادیو عمومی ارمنستان همچنین با ذکر مثال از افراد نزدیک به نیروی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران از امکان خرید سیستم دفاع هوایی موشکی ایران که پیشتر در سال 2019 موفق به سرنگونی هواپیمای بدون سرنشین ایالات متحده آمریکا کرده بود نوشت. ارگان خبری وابسطه به ارمنستان از کارگشایی این سیستم در مقابله با هواپیماهای بدون سرنشین ارتش جمهوری آذربایجان که از ترکیه و اسرائیل خریداری کرده است ابراز امیدواری کرد. باید توجه داشت رابطه نزدیک تهران و ایروان و همچنین تمایل شدید ایران به شکست آذربایجان به دلایل گوناگون امکان ارسال تجهیزات ذکر شده تا زمان نگارش این نوشته نیز دور از احتمال نیست. دسترسی ارمنستان به سیستم موشکی دفاعی ایرانی آن هم در نزدیکی مرز ایران و استفاده آن بر علیه هواپیماهای ساخت ترکیه که منطبق بر استانداردهای ناتو نیز است امکان کسب تجربه بینظیری برای حکومت تهران فراهم میکند. همچنین نباید فراموش کرد که ایران از ظرفیت ها و نفوذ لابی و دیاسپورای ارمنی در غرب به خوبی آگاه است و از حداکثر استفاده برای نیل به اهداف خود از آن را خواهد کرد. همان طور که همان لابی در گذشته برای اخذ معافیت های تحریمی از آمریکا فعالیت گسترده ای کرده است. بر کسی پوشیده نیست که ایران با استفاده از ظرفیت های لابی ارمنی در غرب و شرق برای دور زدن تحریم ها و کاستن فشار سیاسی بر علیه خود استفاده کرده است.
تقارن رفع تحریم تسهیلاتی با جنگ قره باغ و نیاز ارمنستان به کمک دیگران شرایط ایران برای حرکت در زمین قفقاز را بسیار راحت تر کرده است. همچنین همراهی غرب با لابی ارمنستان و سکوت در قبال ادامه اشغال قره باغ توسط ارمنستان شرایط جمهوری اسلامی ایران در منطقه را تقویت کرده است.
انتخابات آمریکا
جمهوری اسلامی ایران در موقعیتی نیست که بتواند در روند انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اعمال نفوذ کند اما با این حال مستنداتی ارائه شد که نشان می دهد ایران در تلاش برای ضربه زدن به کمپین های انتخاباتی دونالد ترامپ است. بسیاری از مسئولان ایرانی بار ها گفته و نشان داده اند که در موقعیت فعلی خواستار شکست ترامپ هستند. زیرا ایران در اثر تحریم های گسترده دولت ترامپ بسیار آسیب پذیر شده و تا حد امکان در تلاش برای تمدید عمر خود است. ایران به خوبی بر این مساله آگاه است که دیر یا زود باید برای کاستن از فشار حداکثری مذاکره را بپذیرد ولی با توجه به موفقیتی که ایران در مذاکره با دولت اوباما کسب کرده امیدوار به نشستن بر مذاکره در دولت بایدن است. برای همین هم تمام تلاش خود را برای شکست دونالد ترامپ میکند. از طرفی با توجه به از هم پاشیدگی سیستم اداری در ایران و جدایی فلاکت بار نهاد دولت با ملت ادامه حیات با چنین سیستمی امکانپذیر نیست. به این ترتیب حتی اگر بر اساس میل ایران جو بایدن نیز پیروز انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شود ایران به لحاظ مشکلات داخلی دچار چالشهای فراوانی است. ناامیدی مردم از اصلاح امور و ناکارآمدی دولت مردم ایران را بر تغییر کلی سیستم فعلی مصمم تر کرده است. در این شرایط حتی امیدواری به این که در صورت شکست ترامپ میتوان با رسیدن به توافق مطلوب دولت جدید آمریکا جمهوری اسلامی را کنترل کرد با توجه به تجربه سالهای قدرت اوباما عملا منطقی نیست. ایران بارها و بارها ثابت کرده که در صورت امکان و در اولین فرصت به سیاستهای منطقه ای و نفوذ خود ادامه خواهد داد و تغییر رویکرد سیاسی در آمریکا صرفا راه را بر تهران هموارتر میکند.
نقش کلیدی ملت های غیر فارس
از هم گسستگی ایران تنها محدود به نهاد دولت از بدنه ملت نیست. سالهاست که بدنه ملت ایران با آن تعریف واحد دچار چالش اساسی شده است. اعمال قدرت برای حفظ یکپارچگی به هر نحو ممکن تنیجه ای جز جدایی بیشتر اجزای ملت با تعریف واحد قدرت حاکم نشد. نتیجه اینکه گسل های اتنیکی، دینی و مذهبی ایران به شدت فعال شده و دیگر عملا امکان حفظ یکپارچگی وجود ندارد. در این بین تُرک های ایران به عنوان بزرگترین جمعیت غیر فارس حتی دارای بیشترین جمعیت واحد جدا از مرکز نیز هستند. علی رغم تمام انکارها و سیاست های یکپارچه سازی تٌرک ها دستکم 40 درصد جمعیت ایران را تشکیل میدهند. در 40 سال اخیر اگرچه ترک ها به لحاظ مشارکت فعال در پیروزی انقلاب اسلامی جدایی از مرکز را به آهستگی تجربه کردند ولی در شرایط کنونی به جرات میتوان گفت که قدرتمند ترین جریان غیر مرکزی موجود در ایران هستند. به صورت کامل از جریانهای مرکزگرا جدا شده اند و هیچ قوه سیاسی مرکزگرایی امکان بروز و ظهور در میان ترک ها خصوصا در آذربایجان ندارد. از طرفی با ابتکار عمل ترک ها امکان و قدرت جریان سازی در کل بدنه غیر فارس و حتی فارس های مخالف حکومت را نیز دارا هستند. از طرفی ترک های ایران در سخت ترین شرایط اعتراض امکان و توان سازمان یافتگی بر علیه حکومت را دارند و با بینش سیاسی آذربایجان محور استقلال عمل خود را بر تمام جریان های منفعل دیگر نیز تحمیل کرده اند. به طور مثال ترک های آذربایجان با به چالش کشیدن سیاست خارجی ایران در قفقاز و حمایت تهران از ارمنستان تاثیر بسزایی در گفتمان سیاست خارجی ایران داشته اند. امری که برای مثال علی رغم سال ها اعتراض دیگر جریان ها به سیاست سوریه محقق نشد.
به این ترتیب ترک های ایران به لحاظ گستردگی و پیوستگی جمعیتی قدرتمندترین جریان سیاسی و اجتماعی حال حاضر ایران هستند. با توجه به بینش و خود بیداری ترک ها خصوصا پس از استقلال جمهوری آذربایجان و گسترش نفوذ ترکیه در منطقه انکار قدرت و تاثیر جامعه ترک ایران انکار واقعیت های امروز ایران است. به این ترتیب در شرایط کنونی در هر سناریو و تصمیمی برای حال و آینده ایران جلب نظر و رضایت ترک ها شرط لازم و ضروری است.
حال آنکه با توجه به پیشینه آذربایجان در پذیرش دموکراسی و تزریق آن به بنیان دولت و ملت ایران توجه به این مهم امری غیر قابل انکار برای دنیای غرب نیز میباشد.