تحلیل و گزارش

جنبش اعتراضی اهواز “آتش زیر خاکستر”؛ گفتگوی یوسف عزیزی بنی‌طرف با «مجله»

از ماه گذشته، ملت خشمگین و سرخورده عرب‌ احوازی ایران از کمبود عمدی آب، وخیم شدن شرایط زندگی و ظلم از سوی مقامات ایرانی اعتراض کردند.

این اولین بار نبود که عرب‌های ایران با ناامیدی به خیابان ها می آمدند تا به نارضایتی خود پایان دهند؛ اما این بار احوازی ها تبعیض سیستماتیک و نژادپرستی رژیم را که منجر به خشک شدن زمین ها، کم آبی و پیامدهای وخیم اقتصادی و اجتماعی شد، به شدت رد کردند.

احواز مرکز منطقه خوزستان است که در جنوب غربی کشور واقع شده و با عراق و خلیج عربی هم مرز است. این منطقه پیش از آنکه در سال ۱۹۲۵ به زور به دولت مرکزی ایران ملحق شود، به عنوان عربستان شناخته می شد.

اتنیک عرب که ۴ درصد از جمعیت ایران را تشکیل می دهند، ۷۴ درصد از مردم استان خوزستان را تشکیل می دهند. این منطقه ۸۰ درصد میادین نفتی ایران و ۶۰ درصد ذخایر گاز طبیعی کشور را در خود جای داده است. علاوه بر این، خوزستان به دلیل زمین های حاصلخیز و رودخانه هایش، که بیشتر ساکنان آن برای کشاورزی به آن وابسته هستند، شهرت داشت.

با این وجود، مردم منطقه می گویند منابع آنها رو به اتمام است؛ [این بحران] در نتیجه پروژه‌هایی بوجود آمده که برای غارت طرح ریزی شده، حتی زمین ها و باتلاق های آنها نیز به دلیل سدهای ساخته شده توسط رژیم برای انتقال آب رودخانه های این مناطق به سمت مناطق فارس‌نشین، خشکانده شده است.

یوسف عزیزی بنی‌طرف، دبیرکل کانون مبارزه با نژادپرستی در ایران، با مجله درباره مبارزه عرب‌های احوازی برای ایستادگی در برابر سیاست ها و ظلم رژیم ایران گفتگو کرد.

مردم با کمبود آب و آوارگی اجباری مخالفت کردند. اعتراضات نشان دهنده روحیه ملی وطن پرستانه و حفظ خاک بود. این اعتراضات شبیه دانه‌های تسبیح بود که در تمام شهرهای عربستان و احواز گسترش یافت.

رژیم ایران سیاست های تخلیه سرزمین ها و سرکوب احوازی ها را به دو دلیل اصلی دنبال می کند: این یک رویکرد نژادپرستانه ناسیونالیستی است که به دوران رضاشاه پهلوی برمی گردد و از زمان انقلاب اسلامی توسط آخوندها از سر گرفته شده است. هدف آن تغییر بافت جمعیتی منطقه به نفع اکثریت فارس است تا بتواند منابع خود را بدون هیچ گونه مخالفت توسط ساکنان اصلی آن غارت کند.

عزیزی توضیح داد: “اعراب در خوزستان یک” مانع “برای رژیم ایران هستند، زیرا آنها در طول سالهای گذشته خواهان حقوق تعیین سرنوشت خود و حکومت خودمختار بوده اند.”

از زمان برکناری شیخ خزعل، آخرین فرمانروای عرب در سال ۱۹۲۵، قیام هایی آبه وقوع پیوست و در ۹۰ سال گذشته حتی در دوران جمهوری [اسلامی ایران] نیز، قتل عام هایی علیه عرب‌های احوازی روی داد.

وی گفت: “نژادپرستی عرب ستیز در اندیشه حاکمان ایران، چه مذهبی و چه سکولار، وجود داشته است. آنها برنامه ریزی کردند که مسیر رودخانه ها را به سمت بیابان های مرکز ایران تغییر دهند تا پروژه های کشاورزی و صنعتی در اصفهان، کرمان، یزد و سمنان تأمین شود.”

در زمان حکومت شاه، تبعیض و فقر اجتماعی مشابهی وجود داشت، به همین دلیل بود که عرب‌های ایران به سایر مردمانی که علیه شاه شورش کردند پیوستند.

با این حال، حاکمان جدید [جمهوری] اسلامی به وعده های خود به مردم عرب احوازی مبنی بر پایان دادن به تبعیض‌ها و رفع بی عدالتی که در معرض آن بودند، عمل نکردند.

عزیزی افزود: “لفاظی های ضد عرب از دوران سلطنت تا حکومت جمهوری [اسلامی] ادامه یافت. برنامه های رژیم بیش از برنامه های دوران شاه گسترش یافت و همان نفرت و نژادپرستی علیه عرب‌ها باقی ماند. فرقی بین شاه و روحانیون وجود ندارد.”

عزیزی تأکید کرد که “قیام تشنه گان” که بیش از دو هفته طول کشید، یک حرکت خودجوش بود که مردم آن را در پایتخت خود احواز آغاز کردند، سپس به الخفاجیه (سوسنگرد)، فلاحیه (شادگان)، محمره (خرمشهر)، عبادان (آبادان)، شوشتر و بسیاری از شهرها و روستاهای دیگر گسترش یافت.

عزیزی خاطرنشان کرد، خواسته های مطرح شده منطقه‌ای و ملی بود: آزادی زندانیان سیاسی، باز کردن سدها برای آبیاری زمین های زهکشی شده و حل بحران آب.

عزیزی در پاسخ به سوالی در مورد فراخوان های استقلال طلبانه، این فراخوان ها را “زودهنگام” دانست و گفت: “شعارهای مطرح شده در احواز شامل درخواست های استقلال نمی شد. آنها [استقلال‌طلبی] می توانند برای هدف ما مضر باشند و ما از مردمان ایران و ایرانی‌ها نیز حمایت شدیم. بنابراین، این شعارهای زودرس توسط مردم ما مطرح نشد.”

با این حال، وی اظهار داشت که شعارهایی علیه “ولایت فقیه” و اینکه “مردم می خواهند رژیم را سرنگون کنند” در اعتراضات سر داده شد.

وی تصریح کرد: اکنون افراد بیشتری علیه ولایت فقیه شعار می دهند، زیرا می دانند او “سر مار” است که بر همه اقدامات آسیب رسان به منطقه نظارت می کند.”

“شعار دادن علیه رژیم یک فراخوان است برای همه مردم ایران، از جمله فارس‌ها، مبنی بر اینکه ما در مورد ولایت فقیه و رژیم ستمگری که بر اساس نژادپرستی و نابرابری اقتصادی و اجتماعی رفتار می‌کند، در صف یک مبارزه هستیم.”

یکی از برجسته ترین جنبه های اعتراضات اخیر این بود که مورد حمایت گسترده داخلی و بین المللی قرار گرفت.

نژادها و گروه های ملی مختلف در داخل کشور در معرض تبعیض و بی عدالتی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مشابهی قرار گرفته اند که این امر باعث شده تا نژادهای دیگر ایرانی مانند بختیاری ها، کردها و آذربایجانی ها حمایت خود را از احوازی ها در برابر رژیم سرکوب‌گر اعلام کنند.

«علی رغم تلاش های مقامات برای جداسازی عرب‌ها از همسایگان خود، مردم همسایه بختیاری برای همبستگی با عرب‌ها شعار دادند. عزیزی به مجله گفت: “به فارسی شعار می دادند:” بختیاری ها و عرب ها متحد هستند”.

همچنین کردهای شهر سقز کرمانشاه به خیابان ها آمدند اما با خشونت سرکوب شدند.

علاوه بر این، آذربایجانی های ایران، در شمال غرب ایران، هنگام اعتراضات خیابانی و سر دادن شعار “آذربایجان الاحواز، اتحاد اتحاد” همبستگی خود را اعلام کردند.

عزیزی قدردانی مردم خود را “از شعارها و حمایت قابل توجه آذربایجانی ها که در شمال غربی، بیش از ۱۰۰۰ کیلومتر دورتر از احواز واقع شده اند” ارائه کرد. وی افزود: “آذربایجانی های ایرانی (تورک ها) بخش بزرگی از جمعیت را تشکیل می دهند و از نفوذ برخوردارند، زیرا تعداد آنها تقریباً برابر فارس ها است. اما آنها نیز از همان تبعیض نژادی توسط حاکمان رنج می برند، بنابراین آنها با ما همدردی کردند و ما ده ها سال است که با آنها متحد هستیم.”

در سطح بین المللی، میشل باشله، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد از قیام حمایت کرد و اقدامات ایران در ساخت سدها و انتقال رودخانه ها را محکوم کرد. وزارت خارجه آمریکا نیز این اقدامات را به همراه دیگر کشورها و رسانه های غربی محکوم کرد.

عزیزی در این زمینه تأکید کرد: “برای فعالان و گروههای سیاسی مستقل احوازی، این موضوع که از این حمایت‌های بین المللی و داخلی برای ارتقاء مبارزه سیاسی خود علیه حاکمان ستمگر ایرانی برای به دست آوردن حقوق تاریخی و مشروع خود در احواز بهره مند شوند، بسیار مهم است.”

جای تعجب نیست که واکنش اولیه رژیم، سرکوب خشونت آمیز علیه معترضانی بود که خواهان حقوق خود در مورد آب منطقه بودند.

تصاویر ویدئویی از نیروهای امنیتی که برای سرکوب اعتراضات عمدتا مسالمت آمیز با گاز اشک آور و مهمات جنگی شلیک می کنند، در شبکه های اجتماعی پخش شد. بر اساس گزارش عفو بین الملل، حداقل هشت نفر در هفت شهر مختلف کشته شدند، در حالی که “تعداد زیادی از جمله کودکان مجروح شدند ، از جمله بر اثر شلیک گلوله ساچمه‌ای و تعدادی نیز به دلیل زخم های گلوله در وضعیت وخیمی در بیمارستان بستری شدند.”

این سازمان در وب سایت خود اعلام کرد: “گزارش های میدانی نشان می دهد که نیروهای امنیتی از سلاح های مرگبار اتوماتیک، اسلحه کمری با مهمات غیرقابل تشخیص و گاز اشک آور برای متفرق کردن معترضان استفاده کرده اند.”

اما خامنه ای پس از چند روز اعتراض سکوت خود را شکست. او درک خود را از شکایات مردم نشان داد. ظاهراً او خطر اعتراضات را که به یک انقلاب گسترده ختم می‌شد احساس می کرد؛ به ویژه پس از آنکه اعمال خشونت برای متفرق کردن مردم و جلوگیری از شعار علیه رژیم و چهره های آن با شکست موجه شد.

رهبر ایران قول بازکردن سدها را داد و حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به منطقه اعتراضات اعزام کرد.

حسین سلامی توسط خامنه ای برای سرکوب قیام احواز اعزام شد. سلامی از قوانین نظامی اعلام نشده استفاده کرد و ضمن برکناری فرماندار استان با مقامات امنیتی و نظامی ملاقات کرد. عزیزی خاطرنشان کرد، به دستور وی، شهر شجاع خفاجیه توسط موانع بتنی محاصره شد تا در میان قطع اینترنت و بازداشت های گسترده، هرگونه ارتباط آن را با احواز قطع کنند.

این ثابت می کند که خامنه ای به اعتراض احوازی ها گوش نداد، بلکه بیشتر به دنبال راه حل موقت بود که عزیزی می‌گوید این راه حل موقت دسترسی کامل آب به شهرها و روستاهای مستأصل خوزستان را فراهم نمی کند.

عزیزی تاکید کرد: “مشکل ساختاری حل نشد. سدها باز می شوند و مخازن آب برای پایان دادن به تشنگی موقت جاری می شوند، اما آب به بسیاری از مناطق دور افتاده نرسیده است. راه حل های ارائه شده فقط «مُسکن» هستند تا وانمود کنند بحران را حل کرده اند. در حقیقت، مشکل هنوز وجود دارد. ”

“شکایات تبعیض و نژادپرستی همچنان حل نشده است، علاوه بر کمبود  طولانی مدت آب، فقر و بیکاری.”

وی افزود: “باتلاق ها [هورالعظیم] هنوز تخلیه می شوند تا شرکت های نفتی چینی و پیمانکاران سپاه و شرکت هایی مانند خاتم الانبیاء و دیگر شرکت های نیروی قدس بتوانند منابع منطقه را بدزدند.”

بدون تردید جنبش اعتراضی که به نظر می رسد اکنون ساکت است پایان نیافته است.

عزیزی هشدار داد: “برخلاف انتظار رژیم، این قیام مانند «آتش زیر خاکستر» است که ممکن است در هر زمان دوباره فوران کند.”

وی گفت: “احوازی ها اکنون نقشه ها و نقشه های شیطانی رژیم را که موجودیت آنها را تهدید می کند، درک کرده اند، بنابراین مقاومت می کنند و هزینه یم‌دهند تا این برنامه ها را خنثی کنند.”

 

ترجمه به فارسی: بخش فارسی گروه خبری ای‌ان‌تی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا