چند روزی است شعله اعتراضات ضد حکومتی در احواز قدرت گرفته و ما شاهد برگزاری راهپیماییهای خیابانی در همه شهرهای عرب احواز هستیم. شاید مخاطب آذربایجانی با فضای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی احواز از طریق فضای مجازی و رسانههای جمعی تا حدودی آشنا باشد اما بالطبع لازمه درک کامل از شرایط برادران عربمان مطالعه و پیگیری اوضاع اقلیم است.
نفت و گاز
سرزمین احواز بهواسطه وجود منابع سرشار نفتی و گازی بهعنوان ستون فقرات جغرافیای ایران شناخته میشود. شاید به تعبیری سادهتر موجودیت کشوری به نام ایران وابسته به ثروتهای زیرزمینی احواز است. بیش از 80 درصد اقتصاد ایران را صادرات نفتی و مشتقات آن تشکیل میدهد و این امر احواز را به مروارید گران بهایی برای حاکمان مرکزگرای ایران تبدیل کرده است.
آب
احواز بهواسطه قرار گرفتن در مسیر رودهای بزرگ و اتصال به خلیج ازلحاظ منابع آبی یکی از مناطق پر آب محسوب میشود. وجود آب پتانسیل بالقوهای برای گسترش کشاورزی صنعتی در این منطقه است. همچنین رونق کشاورزی سنتی و نیز درآمدزایی بهواسطه آن میتواند زمینههای ممانعت کوچ افراد بومی را فراهم کرد.
خاک
احواز را با نخل زارها و صیفیجاتش میشناسیم. خاک مرغوب و آبرفتی منطقه سبب شده است تولید محصولات کشاورزی باکیفیت بالا انجام شود. جدای از این وجود تالابهای طبیعی و مراتع و دشتهای سرسبز این منطقه را به یک پتانسیل بالقوه دامپروری و گردشگری تبدیل کرده است.
عرب الاحواز چرا معترض است؟!
شاید در نگاه اول تصور کنیم با شرایط ذکرشده زندگی در احواز بسیار راحت است، چون تمامی امکانات در این منطقه برای یک زندگی ایدئال وجود دارد؛ اما بعضاً تصورات ما آنگونه که فکر میکنیم، نیست. شاید در وصف زندگی در احواز بیان این جمله که «زندگی در احواز خود یک جنگ تمامعیار است» پر بیراه نباشد.
حاکمت فارس در راستای سیاستهای استعماری خود عرب الاحواز را نعمتهای خدادادی و سرشار زیرزمینی محروم کرده است. تمامی درآمد نفت و گاز استخراجی به تهران منتقل میشود و هیچچیزی از آن درآمد عاید منطقه و مردم آن نمیشود.
آب منطقه برای جبران بیآبی مناطق مرکزی و کویری ایران که ساکنان آن را فارس زبانها تشکیل میدهند منتقل میشود. حاکمیت با تغییر مسیر آب از سرچشمههای رودها به اصفهان و یزد مانع از رسیدن آب به دشتها و مراتع منطقه میشود.
خاک منطقه جهت گسترش کشاورزی صنعتی به گلخانههای اصفهان، یزد، کرمان، شیراز و … منتقل میشود و بهتدریج کشاورزی منطقه با مرگ تقریبی مواجه شده است. گلخانههای صنعتی مناطق فارس نشین ازجمله یزد و اصفهان بهواسطه آبوخاک اقلیم احواز امروزه رونق خاصی گرفته است و هزاران نفر از اهالی این مناطق در این گلخانهها مشغول کار هستند.
حال با این اوصاف زندگی در منطقه احواز با شرایط بسیاری دشواری مواجهه شده است. بیکاری، معیشت و درآمد خانوارها با افت شدیدی مواجهه شده و این امر دلیلی بر مهاجرت جمعیت از این منطقه است که زمینه تغییر ترکیب جمعیتی منطقه را فراهم میآورد.
جدای از همه موارد ذکرشده، نفرت تاریخی حاکمیت فارس از عرب الاحواز مسبب برخوردهای تحقیرآمیز و نفی هویتی و مذهبی با مردم منطقه شده است. حاکمت فارس همزمان با گسترش سیستم استعماری و تاراج منابع منطقه، در تلاش است تا با تغییر ترکیب جمعیتی و هویت زایی از مردمان عرب، این منطقه را بهطور کامل به سیطره خود درآورد و عنصر عرب را از آن حذف کند. در این شرایط تنها یکراه برای عرب الاحواز میماند و آن نیز، اعتراض، مبارزه و مقاومت است.