ویروس کرونا، این روزها چهره شهرهای ایران را دگرگون کرده است. الزامات پیشگیری از شیوع گسترده این مهمان ناخوانده میان مردم، آن هم در آستانه سال نو، رفت و آمدهای درون و برونشهری را به حداقل رسانده و رونق کسب و کارهای شب عید را بیش از هر زمانی از سکه انداخته است. توصیههای مکرر وزارت بهداشت به خانهنشینی به عنوان بهترین راه پیشگیری، در کنار تعطیلی مدارس و دانشگاهها و اتخاذ تدابیری چون کاهش ساعت کاری ادارات، دورکاری و … فضای متفاوتی را در بسیاری از شهرهای کشور ایجاد کرده است.
در شرایطی که تعداد مبتلایان به ویروس کرونا در کشور رو به افزایش است و وزارت بهداشت از ابتلای حدود 2300 نفر تا دیروز خبر داد، تعدادی از مسوولان کشورمان هم به این ویروس آلوده شدهاند. اکنون «محمود صادقی»، «مجتبی ذوالنوری» نمایندگان مجلس، «مرتضی رحمانزاده» شهردار منطقه ۱۳ تهران، «معصومه ابتکار» معاون رئیسجمهوری، «محمدرضا قدیر» رئیس دانشگاه علوم پزشکی قم و تعدادی دیگر از چهرههای سیاسی با این بیماری دست و پنجه نرم میکنند. کرونا از میان مسوولان هم قربانی گرفته است. «سیّدمحمد میرمحمدی» عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام دیروز به دلیل ابتلا به بیماری «کووید ۱۹ » درگذشت.
ویروس کرونا به تعبیر «ایرج حریرچی» قائم مقام وزیر بهداشت که خود هم به آن مبتلا شده، ویروس «دموکراتی» است که فقیر و غنی و مسوول و غیرمسوول نمیشناسد و در صورت تماس همه را مبتلا میکند.
برای تبیین معنای این تعبیر و تشبیه معاون وزیر، باید مفهوم «دموکراسی» را بازخوانی کرد. دموکراسی شکلی از سازمان سیاسی جامعه است که در آن قدرت فرمانروایی دولت، به طور قانونی نه تنها به طبقه یا طبقات خاص، بلکه به «همه اعضای جامعه» به طور کل واگذار شده است.
اظهارات حریرچی مبنی بر دموکرات بودن ویروس کرونا، ناظر برتشابه ویژگی «عدم تبعیض این ویروس در سرایت به شهروندان» با ویژگی بارز نظامهای سیاسی دموکرات، یعنی «برابری شهروندان در پیشگاه قانون و برخورداری یکسان از حق رای» است. از این منظر، تعبیر معاون وزیر بهداشت در مورد کرونا، اگرچه غیر دقیق، ولی درست است. همه شهروندان در معرض ابتلا به این ویروس هستند.
ولی دموکراسی افزون بر فلسفه سیاسی، نوعی فلسفه اجتماعی هم محسوب میشود که افزون بر بُعد سیاسی، بر اصل برابری مردم در دیگر حوزههای حیات جمعی هم تاکید میکند. کمال مطلوب «برابری»، آشکارا بر فلسفه اجتماعی مربوط به حکومت دموکراتیک تاکید دارد.
بر این مبنا، معنای واقعی «برابری» که از نظرتاریخی همواره با دموکراسی همراه بوده است، برابری مردم در پیشگاه قانون و برابری در بهرهمندی از فرصتها است. بنابراین، اصل برابری در تمامیت خود علاوه بر بُعد سیاسی باید به عرصههای دیگر حیات اجتماعی و اقتصادی مردم گسترش یابد. حکومت مردمسالار، در این ارتباط در قبال مردم مسوولیت دارد.
از دید نظریهپردازان فلسفه اجتماعی دموکراسی، تا زمانی که هر سه وجهِ برابری اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در جامعهای وجود نداشته باشد، دموکراسی به طور کامل محقق نخواهد شد. از نظر اجتماعی، دموکراسی به این معنا است که میان مردم هیچ تبعیضی بر اساس طبقه، ثروت، مقام، کیش و آیین و …. وجود نداشته باشد. بنابراین نظر، همه مردم از حیث اجتماعی برابر هستند و باید با آنها برابر رفتار شود.
با درنظر گرفتن این مفهوم وسیع، اظهارات حریرچی در مورد دموکرات بودن ویروس کرونا شاید تنها از منظر فلسفه سیاسی درست باشد، چرا که کرونا در مبتلا کردن مردم، طبقه و مقام و ثروت نمیشناسد. ولی از منظر اجتماعی، داستان به گونهای دیگر است و تعبیر حریرچی ناهمخوان با واقعیت موجود.
شیوع کرونا در هفته گذشته، نمونههای بارزی از مصادیق نابرابری تبعیضگونه میان مردم دستکم در برخورداری از خدمات بهداشتی را به تصویر کشید. نابرابری میان مردم عادی و مسوولان، در همه مراحل کنترل بیماری از پیشگیری گرفته، تا تشخیص و درمان، از نگاه تیزبین جامعه پنهان نماند.
زمانی که مردم در بسیاری از شهرها از یافتن یک ژل ضدعفونیکننده و ماسک معمولی ناامید میشدند، پرستاران از کمبود ماسک و تجهیزا حفاظتی گلایه میکردند و نگرانی در مورد کمبود امکانات و خدمات بهداشتی در پادگانها و زندانها افزایش یافته بود، نمایندگان مجلس کیف پیشگیری از کرونا دریافت کردند.
زمانی که مسوولان بیمارستانهای رشت به عنوان یکی از کانونهای شیوع، از کمبود کیت تشخیص بیماری خبر میدادند، بسیاری از مسوولان، برای اطمینان از سلامت خود، آزمایش کرونا دادند. زمانی که کارمندان ادارات و سازمانهای دولتی به منظور ممانعت از وقفه در امور عادی کشور، سر کار می رفتند، پزشکان و پرستاران در صف مقدم مبارزه با کرونا قرار داشتند و سربازان سنگر پادگانها را حفط میکردند، مجلس و برخی دیگر از نهادهای حاکمیتی به تعطیلی جلسات خود تا اطلاع ثانوی رای دادند تا بیش از پیش «نابرابری» را در جامعه نمایان کنند.
به این ترتیب ویروس کرونا اگرچه در مراحل ابتدایی شیوع، برابریها در جامعه را برجسته کرد، ولی در مراحل بعدی، بیش از پیش نابرابریها میان مردم را عیان ساخت و نشان داد دستکم در برخورد با این ویروس، کمتر می توان آثاری از برابری میان فقیر و غنی، مسوول و غیر مسوول یافت.