ایرانجهانمقالات

جهان در بازگشت مجدد ترامپ در کدام مسیر حرکت خواهد کرد ؟ ✍سعید تقی‌پور

در انتخاباتی که انتظار می‌رفت شاهد یک رقابت تنگاتنگ و نزدیک باشیم، دونالد ترامپ موفق شد به لطف چرخش‌های بزرگ در ایالت‌هایی مانند فلوریدا، نیوجرسی و نیویورک، بالاترین میزان آرای مردمی را کسب کند.

بدون شک آمریکای ترامپ هم در دوران جدید قدرت گرفتن او، چندان به دور از چالش‌ها نخواهد بود. پیروزی ترامپ به میزان زیادی ناشی از زبان عامی و ادبیات ضد نخبه‌گرایی بود که به شدت برای توده‌های ناراضی از ساختارهای سنتی دموکراسی و ارزش‌های لیبرال، جذاب بود این همان پیش‌بینی بود که بسیاری از اندیشمندان نسبت به وقوع آن هشدار داده بودند و یاشا مونک، تعبیر«مردم علیه دموکراسی» را برای آن بکار برده بود. وضعیتی که ناشی از ناامیدی توده مردم از نخبگان و ساختارهای قانونی است و در آن، میان دموکراسی و لیبرالیسم فاصله‌ای چالش برانگیز می‌افتد آن هم به نفع رهبرانی که به نام مردم علیه نخبگان می‌خیزند.
اینجاست که طبق توصیف کارل اشمیت، احساس ناامنی در توده‌ها آنها را به سمت رهبران مقتدری سوق می‌دهد که با طرح ایدئولوژی‌های ملی و برجسته کردن تهدیدهای داخلی و خارجی، یک «ما»ی ملی را علیه رقبای داخلی و خارجی خود ایجاد می‌کنند و لیبرال دموکراسی را به چالش می‌کشند.
به چالش کشیدن لیبرال دموکراسی توسط ترامپ فارغ از هر گونه مخالفت با اندیشه های او غیر قابل انکار است.
اما حال که دونالد ترامپ چهل و هفتمین رئیس جمهور آمریکا شده است؛ تقریبا تمامی کشورهای جهان منتظر هستند تا ببینند جهان بعد از بازگشت مجدد ترامپ چگونه خواهد بود ؟
از آسیا و چین در شرق آن گرفته تا غرب آسیا و خاورمیانه، اروپا ، آفریقا و قاره آمریکا همگی منتظر جهان بعد از بازگشت ترامپ هستند .
اما آیا ترامپ در بازگشت مجدد به سیاست دنیا تغییر خواهد کرد و یا خیر همان ترامپ دوره قبل خواهد بود؟
ترامپ چه نقشی در ایجاد صلح در جهان خواهد داشت ؟
آیا جنگ ها و بی ثباتی ها در خاورمیانه، قفقاز و اروپا به پایان خواهند رسید ؟
و مهمتر از همه قدرت ائتلاف نظامی اروپایی-آمریکایی در بازگشت مجدد ترامپ تقویت خواهد شد و یا خیر ترامپ همچنان طرفدار ناتو نخواهد بود ؟
اما بازگردیم به سوالی که در ابتدا مطرح نمودیم و یک به یک آنها را تحلیل نماییم ؛
ترامپ در نخستین نطق خود پس از پیروزی اعلام کرده است که به جای برافروختن جنگ‌ها بیشتر در پی خاموش کردن آتش آنهاست. اگر به این وعده وفادار بماند، خبر خوبی بخصوص برای منطقۀ ماست. او قبلاً هم به نتانیاهو پیام داده است که در روز تحلیف ریاست‌جمهوری‌اش نمی‌خواهد صدای غرش سلاح‌ها در نوارغزه شنیده شود. او هر چه باشد تهدیدش اما مثل تهدید بایدن نیست که نتانیاهو بتواند آن را نادیده بگیرد و یا رد کند .
حال این ادعا ترامپ مبنی بر اتمام جنگها نه تنها نگاه‌ها را به سمت خاورمیانه بلکه به سمت اوکراین نیز می‌کشاند.
اما به راستی تاثیر ترامپ بر خاورمیانه و جنگ اوکراین چه خواهد بود ؟
اینجا نگرانی اصلی حامیان اوکراین این است که دولت جدید آمریکا جریان کمک‌های نظامی به اوکراین را کاهش دهد یا حتی متوقف کند. و با توجه به اینکه ایالات متحده با فاصله‌ای زیاد از دیگران، بزرگ‌ترین اهداکننده کمک‌های مالی و نظامی به اوکراین بوده است. اروپا برای پر کردن این خلا در صورت عدم کمک آمریکا به اوکراین به مشکل برخواهد خورد .
ترامپ ادعا کرده است که می‌تواند جنگ روسیه و اوکراین را در طی یک روز پایان دهد. اما مشخص نیست که آیا او در این روند، پیروزی اوکراین را در نظر خواهد گرفت یا نه.
با اینکه رویکرد ترامپ در قبال روسیه دوگانه و متناقض به نظر می‌رسد اما پوتین به احتمال زیاد این روزها را بهترین روزهای چندسال اخیر خود می‌داند زیرا ترامپ، زلنسکی را شارلاتانی می‌داند که به بهانه حمله روسیه در حال سرکیسه کردن آمریکایی‌هاست درحالیکه همواره از ضرورت بهبود روابط با روسیه و ایجاد توافق صلح سخن گفته است.
با اینکه رهبران اروپایی از جمله کی‌یر استارمر، نخست وزیر بریتانیا، امانوئل مکرون و همین طور اولاف شولتز، صدراعظم آلمان، بارها تعهد داده‌اند که در کنار اوکراین بایستند اما این را می دانند که در انتخاب ترامپ بازنده اصلی آنها هستند و این مساله دردسر تازه ای است که می‌تواند گریبان اروپا را بگیرد .
اما در خاورمیانه اوضاع بعد از ترامپ چگونه خواهد بود؟
در خاورمیانه پیروزی ترامپ برای ایران هم چالش‌برانگیز خواهد بود. ترامپ در دوره قبل از برجام خارج شد و سخت‌ترین تحریم‌ها را علیه ایران اعمال کرد. رویکرد او در قبال ایران کمتر نظامی و بیشتر اقتصادی و سیاسی بوده است.

با درنظرگرفتن تحولات مهم پس از جنگ غزه، ایران دوران ترامپ دوم در مقایسه با ایران دوران ترامپ اول، وضعیت به مراتب دشوارتری خواهد داشت بالاخص آنکه ترامپ نشان داده که مواجهه با او مستلزم ریسک‌پذیری‌های ملموس و غیرقابل پیش‌بینی است ، اما بايد ديد تفکرات حاکم بر ایران چگونه این ریسک پذیری را معنا خواهند نمود و اساسا قبول خواهند کرد که قلعه توسعه و قدرت کشور چهار دیوار دارد، نظامی، اقتصادی، سیاست داخلی و خارجی ، و ساختن فقط یک دیوار کافی نیست. برای ساخت دیوارهای این قلعه باید مسیر منطق را پیش گرفته و چشمانشان را بر روی کاسبان تحریم و فشار حداکثری ببندند ، و این موضوع را درک کنند که باید برای حل مشکل فعلی به‌صورت مستقیم با دنیا مذاکره کنند ، نه مذاکرات غیرمستقیمی که در چند سال گذشته وجود داشت.
در خاورمیانه و کشورهای عربی نیز عربستان و امارات در دوره اول ترامپ شرکای خوبی برای او بودند و در فاصله میان دور قبلی ریاست جمهوری او تا امروز، پروژه‌های خوب و سودآوری را برای شرکت‌های او تدارک دیدند. آنها این‌بار هم یا عقد قراردادهای نظامی و تجاری رابطه نزدیک‌تری با آمریکا خواهند داشت و همچنانکه توافق ابراهیم را با همراهی با یکدیگر آغاز کردند احتمالا پس از پایان دور اخیر بحران غزه، کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا با مشارکت اسراییل و حمایت آمریکا به عنوان مکمل توافق ابراهیم در صدر اولویت‌های‌شان خواهد بود .
درباره رابطه ترامپ و ناتو نیز می‌توان گفت ؛ ترامپ معمولاً سیاست خارجی خود را با محوریت منافع اقتصادی و توافق‌های دوطرفه صورتبندی می‌کند و دل خوشی از تعهدات بین‌المللی چندجانبه ندارد. تشدید رقابت‌های جهانی و تداوم سیاست‌های ملی‌گرایانه و توده‌ای او بسیاری از چالش‌های دور قبلی ریاست‌جمهوری او را عمیق‌تر خواهد کرد. نگاه ترامپ به اروپا نه نگاه به یک متحد استراتژیک که قلمداد کردن آن به عنوان یک رقیب تجاری است. ترامپ پیشتر هم خواهان حمایت مالی بیشتر اروپا از ناتو و منتقد نوع روابط تجاری ان با ایالات متحده بود بنابراین پیروزی مجدد او برای اروپایی که به شدت نگران توسعه‌طلبی روسیه و در تقلای تقویت ناتو و روابط فراآتلانتیکی است، خبری به شدت نامبارک است که می‌توان در آینده ای نه چندان دور باعث تضعیف شدید و حتی جدا شدن یکی از قدرتمندترین هم پیمانان ناتو از پیمان آتلانتیک شمالی یعنی ترکیه شود .
اما همه مطالب ذکر شده صرفا تحلیل نویسنده بوده و در کل باید منتظر ماند تا دید جهان در بازگشت مجدد ترامپ در کدام سمت حرکت خواهد کرد.

https://t.me/saidtaqipur

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا