فهیم تاشتکین روزنامهنگار کرد اهل تورکیه در این باره میگوید:
«پکک و رژیم ایران در سال ۲۰۱۱ با هم پیمان آتشبس امضا کردند و تاکنون به آن عمل کردند. علاوه بر این، در سوریه و عراق همدیگر را مراعات میکنند [همکاری میکنند]. به همین دلیل پژاک [بهعنوان شاخه ایران پکک] بیحرکت بود و نیروهایش در عراق و سوریه فعال بودند. به همین دلیل وقتی رژیم ایران پایگاههای احزاب کرد ایران را در عراق مورد هدف قرار داد، با پژاک کاری نداشت. در حال حاضر قندیل در رابطه با ایران در حال آماده شدن است. اکنون پژاک نیروهایش را دوباره به قندیل فراخوانده است و در ماه نیسان (ماه چهارم میلادی) کنگره برگزار کرد. اینها آمادگی برای یک ناآرامی احتمالی در ایران است. گفته میشود که برای یک چیز بزرگ آماده میشوند. فکر نمیکنم این چیز بزرگ تورکیه باشد. این بیشتر در ارتباط با ایران است.»
واقعاً در شرایطی که منطقه در آستانه تحولات بزرگ است و جنگ اسرائیل با ایران هر لحظه ممکن است شروع شود، چرا رژیم ایران پایگاههای دیگر احزاب کرد ایران را متلاشی میکند ولی نه تنها با پکک\پژاک کاری ندارد بلکه در کوههای غرب آزربایجان دهها کامپ به آنها میدهد و ساختارهای سیاسی-مالی-مافیایی آنها را در شهرهای غرب آزربایجان میگستراند؟!
پکک\پژاک در چنین شرایطی برای چه کاری آماده میشود و هدفش چیست؟!
جواب این سوال را خود پکک\پژاک داده است.
پژاک در تاریخ ۱۱ ژانویه ۲۰۱۸ (۲۱ دی ۱۳۹۶) طی کنفرانسی در شهر بروکسل بلژیک تأسیس «پلتفرم دموکراتیک جنبشها و خلقهای ایران» را اعلام کرد و بیان کرد که برنامه آن را پیاده کردن مدل «کنفدرالیسم دموکراتیک» در ایران بعد از جمهوری اسلامی است. پکک\پژاک در همان کنفرانس اعلام کرد که تمام آمادگیهای تئوریک، سیاسی و حتی نظامی برای اجرای این طرح به انجام رسیده است.
این طرح پژاک در واقع کپی مدل پکک\پید میباشد که هماکنون در شمال و شرق سوریه اجرا میشود؛ یعنی دولت دفاکتوی پکک.
اکنون که پکک احساس میکند ممکن است در شرایط جنگ بین اسرائیل و ایران امکانات مهیا شود، برای اجرای آن آماده میشود.
آیا رژیم جمهوری اسلامی یا هژمونی فارسی حاکم بر ایران با این طرح مشکلی دارد؟! در شرایط نبود خودش، نه!
جمهوری اسلامی یا هژمونی فارسی حاکم بر ایران تا زمانی که خود قدرت را در دست دارد، طبعاً غرب آزربایجان را در کنترل خود دارد. ولی در شرایطی که کنترل از دستش خارج شود ترجیح میدهد غرب آزربایجان در دست پکک باشد، نه تورکها؛ دقیقاً مانند شمال سوریه. و از هماکنون شرایط را برای آن روز مبادا فراهم میکند.
زنگ خطر قاراباغ دوم اینبار در غرب آزربایجان به صدا درآمده است.