
روزهاست که گزارشهایی درباره تعهد بلاروس به در اختیار گذاشتن سرباز به روسیه منتشر میشود و نگرانیهایی وجود دارد که مقصر جلوه دادن اوکراین در بلاروس، رویکردی که از آن تحت اصطلاح «پرچم دروغین» نام برده میشود، به بهانهای برای حمله این کشور به اوکراین تبدیل شود.
اخیرا الکساندر لوکاشنکو، رییسجمهور بلاروس، در مصاحبهای با شبکه تیبیاس ژاپن، درباره تحریکات مداوم اوکراین سخن گفت و افزود بلاروس باید در نهایت به این تحریکات پاسخ دهد. فراخواندن سفیر بلاروس از اوکراین نیز نشانه نامیمون دیگری از احتمال تشدید تنش بین دو کشور است.
علاوه بر این، پیشروی روسیه در اوکراین نیز با کندی بسیار مواجه شده است. روزهاست که پیشروی بهخصوصی در اطراف کییف و دیگر شهرهای پرجمعیت، مانند خارکیف، دیده نمیشود. شهرهای چرنیهف و سومی در شمال اوکراین هم بهرغم تلاش روسیه در تصرف آنها، همچنان در دست اوکراین است.
در همین حال پنتاگون گزارشهایی درباره کمبود نیرو در ارتش روسیه منتشر کرده است. اما بنا بر گزارش وزارت دفاع بریتانیا، ایستایی عملیات نظامی روسیه در شمال اوکراین، ممکن است نشانه دورهای از بازچینی نیروها برای سر گرفتن حملات تمامعیار علیه اوکراین باشد و از آنجا که روسیه در بیرون کشیدن سرباز آمادهجنگ از داخل نیروهای خودش به مشکل برخورده ممکن است به جذب نیرو از بلاروس متوسل شود.
این نیروها یا به عملیات در اطراف کییف خواهند پیوست ویا برای تقویت تلاش روسیه برای محاصره نیروهای اوکراین در شرق این کشور به کار خواهند آمد. احتمال دیگر درباره نیروهای بلاروس، استفاده از آنها در غرب اوکراین برای ایجاد اختلال در زنجیره تامین این کشور است.
اگر اینکه روسیه چه استفادهای از بلاروس خواهد کرد را کنار بگذاریم، تمایل خود بلاروس به پیوستن به جنگ اوکراین و جنگیدن در جبهه روسیه چقدر خواهد بود؟ به عوامل مختلف دخیل در چنین تصمیمی نگاهی بیندازیم.
انتخابی دشوار برای لوکاشنکو
نخست اینکه لوکاشنکو و حکومت او خودمختاری ناچیزی در تصمیمگیری برای پیوستن یا نپیوستن به جنگ اوکراین دارد و اقدامات پیشین ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه نشان داده که به هر اعمال قدرتی در بلاروس متوسل خواهد شد.
ورود به جنگ اوکراین، لوکاشنکو را در موقعیت متزلزلی قرار میدهد و فارغ از اینکه چنین تصمیمی، تصمیم او نیست و تصمیم پوتین خواهد بود، او را بیش از پیش در بلاروس نامحبوب خواهد کرد. چنین اقدامی همچنین میتواند باعث اعتراضی گسترده در بلاروس شود که از زمان اعتراضات به تقلب در انتخابات ریاستجمهوری و به قدرت رساندن چندباره لوکاشنکو در بلاروس، در آگوست ۲۰۲۰ به این سو، مشاهده نشده است.

بهعلاوه، علاقه نیروهای مسلح بلاروس، که تجربه حقیقی جنگ ندارند، برای جنگ با اوکراین، محدود است. این شامل افراد بازنشسته ارتش بلاروس نیز میشود که زمانی مشتاقانه میپذیرفتند که در برابر حقوق و بازنشستگی اعطایی روسیه، برای مسکو خدمت کنند ولی حالا در چنین تصمیمی تجدیدنظر خواهند کرد.
خطر از دست دادن حمایت مهمترین حامیان حکومت برای لوکاشنکو به این معناست که او باید محتاطانه بین وابستگی به روسیه و غریزه خود برای بقا، خطی بکشد. لوکاشنکو تاکید کرده که بلاروس کوشیده در جنگ روسیه با اوکراین میانجیگری کند و تا بدین جای کار تلاش این کشور برای مقاومت در برابر تلاشهای اوکراین و کشورهای غربی برای کشاندن پای این کشور به جنگ، موفقیتآمیز بوده است.
در همین حال، لوکاشنکو کوشیده «برگ چین» را هم رو کند. او در ملاقات با سفیر چین در بلاروس تاکید کرد که روابط بلاروس با چین الویت اصلی سیاست خارجه و سیاست اقتصادی بلاروس است. این اقدام لوکاشنکو میتواند به اقدامی برای ایجاد تعادل در میزان سلطه روسیه بر بلاروس، از طریق تاکید بر روابط اقتصادی میان چین و بلاروس، تعبیر شود.
روابط اقتصادی بین دو کشور بلاروس و چین، شامل ۶ میلیارد دلار سرمایهگذاری چین در بلاروس، بهعنوان بخشی از ابتکار کمربند و جاده چین است. با توجه به درخواست مداوم چین برای تنشزدایی از رابطه روسیه و اوکراین، لوکاشنکو احتمالا امیدوار است که پکن از قدرتش در مسکو، برای دور نگه داشتن مینسک از درگیر شدن در جنگ اوکراین استفاده کند.
حسابوکتاب پوتین
کار پوتین برای کشاندن احتمالی پای بلاروس به جنگ اوکراین، ممکن است آنچنان که به نظر میرسد آسان نباشد. یکی به این دلیل که بیثبات کردن بلاروس به نفع پوتین که محاصره شدن از سوی غرب را نمیپسندد، نیست.

در این حالت، کرملین به دنبال حفظ سلطه بر بلاروس و نسبتا در راستا با غریزه بقای لوکاشنکو خواهد بود و احتمال کشیدن پای بلاروس به جنگ اوکراین را کاهش خواهد داد.
از سوی دیگر، ممکن است ایجاد آشوب در مرز با اتحادیه اروپا و با ناتو و کاهش توانایی لوکاشنکو برای معرفی خود در داخل و در عرصه بینالملل بهعنوان رهبری مستقل از مسکو، به کار پوتین بیاید که به دنبال وارونه کردن امنیت و نظم در اروپاست.
دیگر اینکه روسیه به بلاروس اجازه داده تا سالها پرداخت وامهایش را به تعویق بیندازد. این خود سرمایههای برونمرزی برای روسیه ایجاد کرده که بهتر است در بلاروس بماند و حفظ بهتر این سرمایهها در گرو وارد نکردن بلاروس به درگیری با اوکراین است.
بلاروس تا همین نقطه نیز بهای گزافی برای حمایت لوکاشنکو از پوتین پرداخته است. از زمان آغاز جنگ روسیه با اوکراین، مهاجرت در بلاروس، بهویژه در سنین مردان جوانی که باید به ارتش بپیوندند، افزایش یافته است. بخش فناوری اطلاعات در بلاروس، بهویژه شرکتهایی که صاحبان آنان سرمایهگذاران خارجیاند هم کارکنان بلاروسیشان را به کشورهای دیگر منتقل کردهاند.
با تشدید تحریمهای غرب، وضعیت اقتصادی در بلاروس رو به افول خواهد رفت. لوکاشنکو بدون درگیری قدرت را واگذار نمیکند و پوتین هم بهسادگی از سلطه بر بلاروس دست برنخواهد داشت. اما کاهش توانایی روسیه برای سر پا نگه داشتن دولت لوکاشنکو، احتمال به وجود آمدن تغییرات در بلاروس را بالا خواهد برد.