
ضجههای جانسوز مادر داغدیده سالخوردهای که در همهمه انتخاباتی مدعیان دروغین خدمتگزاری، شنیده نشد.
روز پنج شنبه، ۷ آذرماه، یک زن ۸۰ ساله به نام «سلبی مرندی» به دفتر اجرای احکام دادگستری شهر خوی احضار شده و پس از اجرای حکم ٧٠ ضربه شلاق در وضعیتی نامساعد و در حالی که توانایی حرکتی خود را از دست داده، جهت اجرای حکم ۸ ماه حبس به بند زنان زندان این شهر منتقل شده است.
به گزارش «وطن سسی»، سلبی مرندی، مادر «بهروز زینالنژاد»، زندانی متوفی محبوس در زندان خوی است. این زندانی جرائم عادی در تاریخ ۲۵ دیماه سال گذشته در حالی که در اعتراض به عدم تمدید مرخصیاش با دوختن لبهای خود دست به اعتصاب غذا زده بوده، در پنجمین روز اعتصاب به طرز مشکوکی فوت کرده بود. .
مسئولین زندان خوی علت فوت وی را «خودکشی» عنوان کرده بودند. خانواده داغدار این زندانی، پس از مشاهده جنازه، ادعای خودکشی با بند کفش را رد کرده و جهت پیگیری به دفتر رئیس زندان مراجعه کرده بودند، اما رفتار نامناسب رئیس زندان و قاضی ناظر بر زندان با آنها منجر به بروز درگیری در دفتر زندان شده بود. .
پس از آن، با شکایت قاضی زندان، مادر خانواده و «عاطفه زینالنژاد» دختر خانواده، هر کدام به ۷۰ ضربه شلاق و ۸ ماه حبس محکوم شدند تا شهوت خشونت زندانبانان خوی ارضا شود! و به این ترتیب، مادر و خواهری که داغ از دست دادن عزیزشان را بر دل داشتند، به دست زندانبانان “عزیز از دست رفتهشان” به وحشیانهترین شکل ممکن مجازات میشوند تا داغ دیگری بر دل همه آنهایی که بویی از انسانیت بردهاند، افزوده شود. .
این حادثه تلخ، حاکی از آن است که در فقدان “یک نهاد مستقل ناظر بر زندانها” آن هم در شرایطی که افزایش آمار خودکشیهای مشکوک در زندانها و بازداشتگاهها بسیار نگران کنندهاست، مسؤولین زندانها که در واقع مسؤول حفظ جان زندانیان نیز هستند آن قدر جری شدهاند که به جای پاسخگو بودن در قبال جنایات خویش، در مقام مدعی ظاهر میشوند و فریادهای دادخواهانه یک مادر داغدار دلشکسته را با شلاق پاسخ میدهند! .
به راستی، در شرایطی که مردم از تمامی حقوق قانونی خودشان، برای دادخواهی و پیگیری مطالباتشان محروم هستند، این همه همهمه انتخاباتی برای چیست؟ آیا، آنهایی که با همهمه تبلیغاتی خودشان ضجههای جانسوز این مادر داغدیده سالخورده را خفه کردند، اراده و توان لازم برای ایجاد “یک نهاد مستقل ناظر بر زندانها” را خواهند داشت؟