
آقای استاندار، شما نمیتوانید بدینگونه موضع بگیرید. ساکنین روستاهای این منطقه در حدفاصل آستارا تا نمین، خواستار الحاق به استان اردبیل شدهاند. این اتفاق بدین دلیل صورت گرفته که از جهت اداری، نزدیکی فاصله، تامین مواد غذای و اقلام مصرفی مورد نیاز، و درمان، شدیدا به نمین و اردبیل وابستهاند. چیزی که شما در تامین آن، درماندهاید.
منتهی باتوجه به جوسازیها و اتهاماتی که برخی از عناصر گیلانی مغرضانه و در تقابل با این مطالبه مدنی و منطقی مطرح کردند، لازم است تا توضیحاتی هم ارائه شود.
اگر از منظر تاریخی به موضوع بنگریم، مشاهده میشود که انبوه آثار باستانشناسی، در کنار اسناد تاریخی، آشکارا از تعلق تمامی مناطق گیلان و مازندران و بخشهای غربی گلستان و گرگان به آزربایجان باستانی حکایت دارد. چه در زمان #پادشاهی_ماد، چه در دولت #آتروپاتن، و حتی در تقسیمات دوران اسلامی نیز که ایالت #جبال از اراضی جنوبی آزربایجان باستانی تشکیل شده بود، تمامی این نقاط به انضمام نوار جنوبی آن، یعنی از نیشابور و دامغان گرفته تا ری و همدان را شامل میشد. حتی مدارکی در دست است که رشته کوه البرز را کوههای آزربایجان مکتوب کردهاند.
اما فارغ از تعلقات تاریخی، حتی از منظر تقسیمات کشوری هم که بعد از مشروطیت اجرا شد، تمامی مناطق و شهرها و روستاهای گیلان کنونی تا انزلی و خود انزلی تحت اداره حاکم اردبیل قرار داشتند. مضاف بر این حتی تا اواسط پهلویها و به رغم تمام نامهریها و تفکیکهای تدریجی، آستارا همچنان جزو اردبیل بود.
منتهی اگر شما نماینده اجرایی دولت هستید، باید بدانید که موظفید تا قوانین و مقررات جاری در شرایط کنونی را هم مورد تمکین قرار دهید. مخصوصا که مطابق چنین موازینی، الزامآور است تا شهرستانها به نزدیکترین مرکز استان الحاق یابند. در نتیجه نمیتوانید با ادبیات تحکم یا دستوری، با موضوع برخورد کنید. بنابراین نهتنها #هران که در #کارزار بدان اشاره شده، بلکه کلیت آستارا و حتی تا حدودی تالش هم بایستی به ولایت اردبیل عودت داده شوند. مخصوصا که آینده اقتصادی و رونق آستارا و تالش در گرو اتصال به منطقه آزاد اردبیل قرار دارد.
اما با صرف نظر از چنین عقبههای مستدل تاریخی، و یا ضوابط و سوابق اداری، بایستی متناسب با معیارهای انسانی و دمکراتیک به مسئله نگریست و آن را از قالبها و یا توهمات متحجرانه سلاطین قدیمی و عکسالعملهای قلدرمعابانه، به دور مورد ارزیابی قرار داد. بر مبنای محور قرار دادن اصل #شهروندی و رعایت حقوق انسانی، زمانی که جمعی از مردم خواستار الحاق به سرزمین مادری خود هستند، هیچ کس حق ندارد که با چنین ادبیاتی لب به سخن بگشاید؟! مگر قرن ۲۱ دوران زورآزمایی و قدرتنمایی فئودالهاست تا اربابی گیلانی بخواهد هران یا آستارا را تصاحب نماید؟! اصلا آنانی که سینه چاک میکنند و تلاش دارند تا آن را به مسئلهای سیاسی یا تجزیهطلبانه مبدل کرده و انبوهی از اتهامات را متوجه این مردم نجیب کنند، بفرمایید که تاکنون برای این مناطق چه گلی به سر زدند؟!
بنابراین شایسته هست تا با فاصله گرفتن از چنین اشخاص و شیوههای لومپنیسم و تملکگرانه و یا استفاده از الفاظ قهوهخانهای آنان، اجازه دهید تا خواستههای انسانی، مشروع و مدنی این مردم بر اساس #حق_تعیین_سرنوشت، مورد احترام، صیانت و اجرا قرار گرفته شود. چیزی که دیر یا زود شاهد تحقق آن خواهیم بود.