
به گزارش «صحفه اطلاع رسانی عباس لسانی»، برخی از شخصیتهای سیاسی و مدنی تورک ازجمله عباس لسانی، لطیف حسنی، یوروش مهرعلی بیگلی، سیامک میرزایی، یعقوب رمضانی و… ضمن ابراز نگرانی از وضعیت وخیم دریاچه اورمیه، وضعیت کنونی این زیستبوم ارزشمند را نتیجه سیاستهای ناکارآمد و دیگرستیزانه ایران معرفی کردند و هشدار دادند که در صورت تداوم وضعیت بحرانی کنونی، واکنش شهروندان آذربایجانی محدود به شبکههای اجتماعی باقی نخواهد ماند.
هفته گذشته نیز تعدادی از فعالان ملی مدنی استان آذربایجان غربی با انتشار بیانیهای خطاب به مسئولان ایران، با اعلام نگرانی از وضعیت وخیم دریاچه اورمیه نوشتند که اگر مسئولان اقدامی کارشناسی و اورژانسی برای احیای نگین آبی آذربایجان انجام ندهند و صدای بیانیهها و هشتکها را نشنوند، ملت تورک آذربایجان نظارهگر مرگ این عزیز خویش نخواهد ماند و در کف خیابانها صدای تظلم خواهیاش را به گوش جهانیان خواهد رساند.
این بیانیه بازخورد بسیاری در بین شهروندان آذربایجانی داشت و فعالین مدنی در تبریز، اورمیه، نقده(سولدوز)، خوی، میاندوآب(قوشاچای)، تکاب(تیکان تپه) و برخی دیگر از شهرها در کنار دیوارنویسی گسترده اقدام به تکثیر و توزیع این بیانیه در سطح این شهرها کردند.
در شبکههای اجتماعی نیز بسیاری از کاربران با هشتکهای «SaveUrmiaLake» و «اورمو_گولو» اقدام به انتشار پستهای حمایت از کمپین نجات دریاچه اورمیه و انتقاد از عملکرد دولت ایران کردند. در توییتر کاربران آذربایجانی تنها در چند ساعت با استفاده از این هشتکها دهها هزار توییت منتشر کردند. هشتک SaveUrmiaLake طی سه روز متوالی جزو ترندهای توییتر در ایران و ترکیه بود.
همزمان با افزایش اعتراضات در سطح جامعه نسبت به وضعیت دریاچه اورمیه، نیروهای امنیتی در روزهای اخیر اقدام به احضار برخی از فعالان ملی مدنی در تبریز کردند. روز چهارشنبه ۲۲تیر۱۴۰۱ مأموران امنیتی ایران با هدف بازداشت شاهین برزگر به خانه پدری این فعال مدنی یورش بردند و به دلیل نبود شاهین برزگر در خانه، مأموران موفق به بازداشت او نشدند. بااینوجود مأموران بدون ارائه حکم قضایی و با شکستن در وارد خانه آقای برزگر شدند و ضمن تفتیش خانه اقدام به ضرب و جرح خواهر و برادر این فعال مدنی کردند. در این حادثه دست شادی برزگر بهشدت آسیب دید و شهاب برزگر نیز مجروح شد.
دریاچه اورمیه در سالهای اخیر بهسرعت به سمت خشک شدن کامل رفته است. بهویژه به دلیل بسته شدن دریچه سدهای حوضه آبریز دریاچه اورمیه و عدم پرداخت حقآبه این دریاچه از سوی وزارت نیروی ایران، شواهد از تشدید بحران در این دریاچه که در سال ۱۳۵۵ از سوی «یونسکو» بهعنوان «ذخیرهگاه زیستکره» ثبت شده است، حکایت دارد. دریاچهای که ۲۵ سال پیش با حدود شش هزار و ۱۰۰ کیلومترمربع وسعت، بزرگترین دریاچه داخلی ایران و دومین دریاچه آبشور جهان بود، اکنون با از دست دادن حدود ۶۰ درصدِ مساحت و ۹۵ درصد از حجم آب خود در آستانه نابودی کامل قرارگرفته است.
پژوهشهای آکادمیک و مقالههای متعدد انتشاریافته در ژورنالهای معتبر بینالمللی نشان میدهد: عامل انسانی تأثیرگذارترین فاکتور در خشک شدن دریاچه اورمیه است. نتایج پژوهش منتشرشده در مجله «Water Resource Management» که توسط پژوهشگر آذربایجانی و همکاران وی در سال ۲۰۱۷ انجام شده است، نشان میدهد: «تأثیرات عوامل انسانی بر دریاچه و حوضه آبریز آن از عوامل اقلیمی بیشتر است. عامل انسانی و اقلیمی به ترتیب ۸۰ و ۲۰ درصد بر خشک شدن دریاچه اورمیه تأثیر گذاشتهاند.» در پژوهش دیگری که از سوی دانشگاه میشیگان انجامگرفته است و در سال ۲۰۱۸ در مجله «Journal of Hydrology» به چاپ رسیده؛ نقش عوامل انسانی در خشک شدن دریاچه اورمیه «۸۶ درصد» ذکر شده است.
محمد فاضلی جامعهشناس و مشاور وزیر نیرو و رئیس سابق مرکز امور اجتماعی منابع آب و انرژی در مقاله ای که طی روزهای گذشته با عنوان “چرا دریاچه ارومیه احیا نشد؟ ” پس از بررسی تفصیلی موضوع نتیجه گرفته است که “احیای دریاچه ارومیه با فرایندی که تاکنون طی شده و برنامه ای که ستاد اجرا کرده ناممکن است. سیاست ستاد صورت دیگری از عرضه بیشتر آب بدون هیچ گونه اصلاحات نهادی در ساختار نظام کشاورزی، توسعه منطقه ای، اقتصاد منابع آب و انرژی، و تحول در صورتبندی اقتصادی-اجتماعی حوضه آبریز بوده است.
رویکرد پروژه ای-سازه ای بر کل عملکرد ستاد مستولی بوده و نتیجه آن نیز اذعان مدیران ستاد به پیچیده بودن مسأله و نادیده گرفته شدن مسائل اجتماعی در جریان فعالیت ستاد است. ضمن آنکه کماکان ستاد برداشتی سطحی از مفهوم «اجتماعی» داشته و ماهیت عمیق این واژه را در نیافته است. تزریق منابع بیشتر سبب احیای دریاچه اورمیه نمیشود و بدون بازنگری اساسی در کل رویکرد به مدیریت احیای دریاچه اورمیه، قطعاً شاهد نابودی این تالاب خواهیم بود.“
در روزهای اخیر و با افزایش فشار افکار عمومی بر نمایندگان مجلس و مسئولین دولتی، آنها شروع به سخنرانی و تکرار شعارهای گذشته درباره احیای دریاچه اورمیه کردهاند؛ اما به نظر میرسد صبر شهروندان آذربایجانی از وعدههای عمل نشده بهسرآمده و اگر اقدامی عملی و کارشناسی برای نجات دریاچه اورمیه توسط حاکمیت انجام نشود، باید منتظر آغاز دور جدیدی از تجمعات خیابانی و اعتراضات مدنی از سوی آذربایجانیها بود.