آذربایجانایرانمقالات

چرا جمهوری اسلامی و تفکر ایرانشهری تهدید به تقابل با اسرائیل را با نام جمهوری آذربایجان و با اسم رمز جمهوری باکو گره میزند. ✍مالک ساهر

جمهوری اسلامی همانند کشورهای  هم قماش خود که سیستم دیکتاتوری بر آن حکم میراند، موجودیت خود را  در دشمن سازی و دشمن پروری متصور است و این موضوع را بهترین شیوه بهانه تراشی برای نقص حکمرانی و انجام وظایف حکومتی میابد و القا می‌‌کند که چه بسا عدم وجود دشمن کار شکن می‌توانست مدینه ی فاضله و بهشت وعده داده شده را میسر کند. اسرائیل و حامیان دولت اسرائیلی و در مقیاس کلی به تعبیر حاکمیت «غرب» دشمن بنیادین و مانع پیشرفت کشور معرفی می‌شود. فلذا با این دکترین سیاسی تقابل با دشمن اولویت تهران بوده و بیان می‌شود:  با از سر راه برداشتن دشمن سعادت و بالندگی به کشور باز خواهد گشت. در این بین کشور هایی که رابطه ای دوستانه و توأم با احترام با اسرائیل دارند نیز، دشمن تلقی شده و در ترسیم راهبردها دشمن محسوب می شوند. جمهوری آذربایجان که با تکیه بر اصول سکولار اداره می گردد، رقیب ایدئولوژیک مذهبی تهران نیست و از این جهت نمی‌تواند مانند عربستان یا امارات و کشور های سنی مذهب موجبات تقابل از این نوع را فراهم آورد. اما آنچه که کشور آذربایجان را فصل مشترک ایرانشهری ها و حاکمیت جمهوری  اسلامی کرده است پیوند اندیشه های فاشیستی و ضد اسرائیلی می‌باشد. در طول جنگ قره باغ استفاده از تجهیزات جنگی مدرن اسرائلی و حمایت اسرائیل از جمهوری آذربایجان در آزادسازی خاک اشغال شده اش توجه جمهوری اسلامی به قفقاز را بیش پیش  جلب نمود‌. ولی حاکمیت تهران با وجود شکست سیاست خارجی خود در قفقاز که به تأسی و همراهی  اربابان کرمنیلی خود  که عمدتا بر پایه حمایت مستقیم و غیر مسقیم از کشور غاصب ارمنستان  بنا شده بود، راه توبه و تغییر در سیاست  راهبردی را پیش نمیگیرد. پر واضح است  حاکمیتی که بیش از چهل ملیون از جمعیت هشتاد ملیونی  آن ترکان آذربایجانی هستند اگر حتی برای حفظ خود راه تعقل را بخواهد پیش بگیرد می‌بایست دست از تهدید بخش مستقل آذربایجان بردارد. اما اینچنین نبوده و بغض و کینه حاکمیت به ظاهر مذهبی جمهوری اسلامی در موضوع آذربایجان با ایرانشهری های داخل در حاکمیت و خارج از آن مشترک و یکصدا شده و مشترکا در یک جبهه به دشمنی با جمهوری آذربایجان میپردازند.
در این راستا  حمله به سفارت اسرائیل در آذربایجان را پیش کشیده و فراموش می‌کنند که روابط اسرائیل و آذربایجان بر پایه احترام متقابل و روابط نزدیک دیپلماتیک و نظامی بنا شده است و همانگونه که سفارت اسرائیل در آذربایجان نزدیک ترین سفارت به ایران  است همان آذربایجان نزدیک ترین محل تهدید ایران نیز می تواند باشد.
حاکمیت تهران زمانی که وزیر دفاع اسرائیل مهمان آذربایجان بود و صبح  در سواحل خزر  مشغول ورزش صبحگاهی بود، می‌بایست پیام روشن دو کشور دوست اسرائیل و آذربایجان را گرفته بوده باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا