براساس تحقیقات دانشگاه «شریف» یکی از بهترین چهار مراکز علمی ایران «در خوشبینانهترین حالت و اجرای کامل قرنطینه، وفور امکانات و همکاری مردم با دولت کرونا در این کشور 120 هزار مبتلا و 12 هزار قربانی برجای خواهد گذاشت». ایران تاکنون نیز با حدود 25 هزار مبتلا و 1934 فوتی از آسیبپذیرترین کشورها بوده است. این آمار البته رسمی، یعنی فاجعه و شکست در برابر بحران کرونا!
-چگونگی و مبدا ورود ویروس کرونا به ایران
کرونا چگونه وارد ایران شد؟ بهرام پارسایی نماینده مجلس و شیرین عبادی برنده جایزه نوبل شرکت هواپیمایی «ماهان» وابسته به سپاه پاسداران را عامل انتقال این ویروس از چین به ایران دانستهاند. محمدحسین بحرینی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی مشهد نیز گفته که «آمار مرگ و میر بالای کرونا در ایران به دلیل حضور 700 طلبه چینی در حوزه علمیه قم است».
دلائل زیادی برای ناکامی حکومت ایران در مقابل کرونا بیان شده است، اما پیش از تشریح آنها اشاره به یک نکته ضروری است؛ مقامات تهران، بهویژه آیتالله علی خامنهای همواره توطئه دشمنان و تحریمهای آمریکا و غرب را عامل بحرانها و مشکلات مزمن، عدیده و لاینحل ایران مانند ویروس کرونا و غیره دانسته، اما در مواقع دیگر تاکید میکنند که فشارهای خارجی تاثیری بر اوضاع کشورشان ندارد.
این مسئله باعث شده تا بسیاری مانند آیتالله محمدتقی فاضل میبدی استاد دانشکده مفید قم، قائل به استفاده سیاسی مقامات تهران از کرونا و پروپاگاندای تحریم دارویی شوند، چون بیش از ده کشور، از جمله ترکیه، قطر، ژاپن، فرانسه، چین و غیره و همچنین چند نهاد بینالمللی مانند یونیسف و سازمان بهداشت جهانی طی چند هفته اخیر صدها میلیون دلار کمک پزشکی به ایران ارسال کردهاند.
دلائل پنجگانه ناکامی مسئولین ایران در مقابله با بحران کرونا
یکی از مهمترین عوامل شکست ایران، تاخیر زیاد در اعلام ورود کرونا به این کشور و آغاز مقابله با این بحران است. حسن قاضیزاده هاشمی، وزیر سابق بهداشت ایران اعلام کرده که «من از اوایل دی ماه امسال، نگرانیام را به سمع مسئولین ارشد کشور رساندم». یعنی دو ماه پیش از اعلام رسمی، هشدار لازم به مسئولین ایران داده شده، است. این تعلل، توسط احمد امیرآبادی نماینده قم در مجلس نیز تایید شده است.
علاوه بر این تاخیر، مسئولین ایران بحران کرونا را ابتدا کوچک شمردند. آقای خامنهای اظهار داشت: این بلای آنچنان بزرگی نیست. حسن روحانی، رئیسجمهور ایران یک هفته بعد از اعلام ورود کرونا به کشورش گفت که «از روز شنبه (یعنی 4 روز بعد) همه روالها با صورت عادی خواهد بود». مسعود پزشکیان وزیر سابق بهداشت و نایبرئیس کنونی مجلس در واکنش به آنها تاکید کرد: «میبایست از روز اول با این مسأله با تمام قدرت برخورد میکردند».
سومین عامل عدم هماهنگی میان مسئولین ایران و عدم تمرکز در مدیریت بحران است. نمایندگان مجلس تاکید کردند که مدیریت ستاد مقابله با بحران کرونا باید برعهده روحانی باشد، اما او به دلیل عدم پیروی نهادهای نظامی و امنیتی از ریاستجمهوری این مسئولیت را نپذیرفت. خامنه ای قرارگاهی به رهبری سرلشکر محمد باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح را تشکیل داد.
او بلافاصله اعلام کرد که «خلوتسازی (قرنطینه) شهرها در 24 ساعت آینده آغاز میشود»،. روحانی نیز در واکنش به باقری اظهار داشت «چیزی به نام قرنطینه نه امروز و نه در ایام عید نداریم». علی مطهری، نایبرئیس سابق مجلس نیز گفت: «مسئولیت جان مردم با مخالفان قرنطینه قم است. باید مشخص شود چه کسانی با چه انگیزهای مانع قرنطینه اولیه قم شدند».
بدین ترتیب، نه تنها وعده سردار باقری بهعنوان بالاترین فرمانده نظامی در ایران هنوز اجرایی نشده است، بلکه نیروهای تحت امرش نیز با تشییع جنازه سرتیپ حسین اسدالهی از سرداران بزرگ سپاه پاسداران که با شرکت هزاران نفر در تهران برگزار شد، «پروتکل مقابله با بحران کرونا» را نقض کردهاند.
کیانوش جهانپور، سخنگوی وزارت بهداشت ایران در انتقاد از این مراسم با تمسخر نوشت: «این هم احتمالا یک جور پروتکل بهداشتی جدید در اعمال محدودیت برای تجمعات است». عبدالله رمضانزاده، سخنگوی اسبق دولت ایران نیز گفت: «دستور رئیس جمهور و رئیس قوه قضائیه برای ماندن مردم در خانه را هنگامی میتوان واقعی دانست که برگزارکنندگان این تشییع جنازه را به پای میز محاکمه بکشانند».
علاوه بر عدم هماهنگی در تصمیمگیری، سخنان زمامداران ایران درباره این بحران با یکدیگر تناقض داشته است. بهعنوان مثال آقای خامنه ای و فرمانده کل سپاه، چند بار کرونا را حمله بیولوژیک آمریکا توصیف کردهاند، اما دکتر رضا ملکزاده، معاون وزیر بهداشت ایران در یک برنامه تلویزیونی این نظریه را که شیوع کرونا «جنگ بیولوژیک است» رد کرد و گفت: «طبق برآوردهای ما، اینطور نیست».
-بحران بیاعتمادی مردم ایران به مسئولین و بالعکس
عامل چهارم و چه بسا مهمتر، پدیده «بیاعتمادی» ایرانیان به حاکمان کشورشان است. از دیدگاه روزنامه «ابتکار» به مدیریت محمدعلی وکیلی، نماینده مردم تهران در مجلس ایران «1. تعلل حاکمیت در انتقال صحیح اطلاعات و 2. بیاعتمادی مردم به نظرات رسمی مسئولان موجب شده کرونا در ایران شرایطی به غایت پیچیدهتر از دیگر کشورها داشته باشد».
این پدیده بارها در ایران نمود یافته است؛ خودداری مردم از تحویل کمکهای خود به مسئولین جهت ارسال برای زلزلهزدگان کرمانشاه و سپردن آنها به افراد سرشناس مانند علی دایی و غیره یک مثال آن است. عدم اعلام شمار قربانیان و دستگیرشدگان اعتراضات سراسری 96 و 98 و حادثه هواپیمای اوکراینی و تلفات سپاه پاسداران در سوریه و غیره هم بر «بیاعتمادی» مردم افزوده است.
بحران کرونا موجب اعتراف مجدد صاحبنظران به «بیاعتمادی» مردم ایران نسبت به حکومت این کشور شده است؛ از دیگاه فردین فرمند، نماینده مجلس «کرونای بیاعتمادی بدتر از ویروس کروناست». دکتر صادق زیباکلام هم گفته است: «عملکرد ضعیف، موجب بیاعتمادی نسبت به دولت و حاکمیت شده است. شبیه داستان بنزین و آمار قربانیان اعتراضات آبان ماه، دولت باید به پرسشهایی اساسی درباره کرونا نیز پاسخ دهد».
آیتالله محمدعلی گرامی قمی نیز اذعان داشته است: «متاسفانه مردم به برخی اولیای امور اعتماد ندارند و از گفتههای آنها اطلاعت نمی کنند». ارگان رسمی دولت روحانی یعنی روزنامه «ایران» نیز در مقالهای اعلام کرده است: «بیاعتمادی مردم به مسئولان، دلیل دیگری برای ابتلای جامعه به سودجویی در مواقع بحران است. مساله مهمتر، نبود اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی است».اردشیر بهرامی، جامعهشناس نیز تصریح کرده است: «تاریخ گواهی میدهد که مسئولان کشورمان نخست اصل بحران را انکار کرده، سپس بحران را کماهمیت جلوه داده و در نهایت دلایل آن را به مسائل بیرونی حواله میکنند. این مساله عامل بیاعتمادی عمیق مردم به دولتها در طول تاریخ بوده است».
به گفته علیرضا زالی، فرمانده عملیات مقابله با کرونا «آمار افراد مبتلا و قربانیان این ویروس در تهران رو به افزایش است، اما مردم آن را جدی نگرفتهاند». مقصود فراستخواه، جامعهشناس مشهور ایرانی نیز تصریح کرده است: «اگر برخی مردم نسبت به تذکراتی که از سوی سیستم داده میشود بیتوجه هستند، بیشتر ناشی از بیاعتمادی و وضعیت روحی و اجتماعی است».
مردم ایران به آمارهای روزانه رسمی وزارت بهداشت و درمان این کشور درباره کرونا نیز «بیاعتماد» شدهاند. حتی چندین نفر از نمایندگان مجلس ایران؛ مانند غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی، احمد امیرآبادی فراهانی و علی نجفی و بسیاری از کارشناسان گفتهاند که میزان مبتلایان و قربانیان این ویروس بسیار بیشتر از آمارهای رسمی دولت است.
پنجمین چالش ایران در مواجهه با بحران کرونا، اظهارنظرها و اقدامات طیفها، شخصیتها و نهادهای مذهبی است؛ در این زمینه میتوان مخالفت روحانیون با قرنطینه کردن شهرها گرفته تا سخنان آنها درباره نقش اجنه، طب اسلامی، ورود غیرقانونی به دو حرم در قم و مشهد و ورود یک میلیون 213 هزار زائر مذهبی به این شهر را مثال زد.
وعدههایی مانند توزیع ماسک مجانی، تشکیل 300 هزار اکیپ جهت سرکوب کرونا و ممانعت از سفرهای داخلی و غیره نیز عملی نشده است. برای تبیین عمق بحران مدیریت در ایران کافی است به بیانیه هلالاحمر این کشور اشاره شود: «8.5 میلیون نفر در روزهای گذشته از 19 استان خارج شده و 6500 تن از آنان علائم مشکوک به کرونا داشتهاند». با این تفاصیل طبق هشدار مسئولین ایران پیک کرونا و موج دیگر این بحران در راه است. ویروس کرونا کماکان در ایران جولان میدهد و قربانی میگیرد.