آذربایجانایران

مخالفت سازمان ثبت احوال با اسامی ترکی کودکان در دهه‌های ۶۰ و ۷۰

سابقه مخالفت با اسامی ترکی در ایران به دوره پهلوی بر می‌گردد. رضاشاه در راستای اجرای پروژه «ملت سازی» بر اساس «نژاد آریایی» و «زبان فارسی»، به سرکوب زبان‌های غیرفارسی از جمله زبان ترکی روی آورد و اسامی ترکی هزاران شهر، روستا، کوه‌، دره‌ و رودخانه‌ را به فارسی تغییر داد.

پس از انقلاب نیز مخالفت با اسامی ترکی ادامه یافت و ابعاد گسترده‌تری به خود گرفت. طوری‌که نه تنها اسامی ترکی معابر، محلات و اماکن شهرهای مختلف آذربایجان مورد هدف قرار گرفت، بلکه دامنه مخالفت‌ها به اسامی ترکی شرکت‌ها، مغازه‌ها و حتی نام ترکی کودکان نیز کشیده شد.

دهه‌های ۶۰ و ۷۰ شمسی اوج سخت‌گیری سازمان ثبت احوال در پذیرش اسامی ترکی بود. در این دوران ادارات ثبت احوال کشور بنا بر بخشنامه‌هایی که از سوی سازمان ثبت احوال دریافت کرده بودند، آشکارا دلیل عدم صدور شناسنامه برای اسامی ترکی را «ترکی بودن نام» اعلام می‌کردند. «کمونیستی بودن»، «اسلامی نبودن اسم»، «مرسوم نبودن در ایران»، و «موجود نبودن در لیست اسامی منتخب سازمان» از دیگر بهانه‌های مسئولان برای عدم صدور شناسنامه برای اسامی ترکی بود.

طبق گزارش تحقیقی ارزشمندی که «میلاد بالسینی و عسگر اکبرزاده» با عنوان “اسامی «بیگانه» و کودکان بی‌شناسنامه” تهیه کرده‌اند، فرزند ع. سلیمانی و همسرشان، در سال ۱۳۶۷ برای فرزندشان نام «سئویل» (Sevil) را برمی‌گزینند. اما اداره ثبت احوال شهر پارساباد مغان ابتدا به دلیل «اسلامی نبودن اسم»، «موجود نبودن در لیست اسامی منتخب سازمان» و «مرسوم نبودن در ایران» از صدور شناسنامه به این اسم سرباز زده و حتی خانواده سلیمانی را به دلیل انتخاب نام ترکی برای فرزندشان، به طرفداری از «فرقه دموکرات آذربایجان» و «کمونیسم» متهم می‌کنند.

با این وجود این خانواده آذربایجانی با ارائه مستنداتی از منابع مختلف چاپی مبنی بر معنی نام سئویل و رد اتهامات وارده، موفق به دریافت شناسنامه با این اسم می‌شوند. هر چند اداره ثبت احوال نام مذکور را نه به شکل صحیح آن یعنی «سئویل»، بلکه به صورت سویل (Soyl) در شناسنامه ثبت می‌کند.

همان‌طور که گفتیم دهه‌های ۶۰ و ۷۰ شمسی اوج مخالفت سازمان ثبت احوال با اسامی ترکی بود. در این دو دهه، حین مراجعه والدین جهت دریافت شناسنامه با اسامی ترکی برای فرزندانشان، مسئولان اداره یا به‌صورت خودسرانه نام دیگری را در شناسنامه کودک ثبت می‌کردند و یا لیستی از اسامی منتخب سازمان را به والدین نشان می‌دادند تا به دلیل ممنوع بودن اسامی ترکی، نام دیگری را از لیست مذکور برای کودکشان انتخاب نمایند.

خانواده آقای ع. جوانشیر در سال ۱۳۶۵ نام شلاله را برای فرزندشان انتخاب می‌کنند اما اداره ثبت احوال شهر بیله‌سوار مغان با نام مذکور مخالفت کرده و به صورت خودسرانه نام «ژاله» را در شناسنامه ثبت می‌کند. این خانواده در سال ۱۳۷۲ نیز نام ائل‌اوجا (Eluca) را برای نوزادشان انتخاب می‌کنند. اما باز هم اداره ثبت احوال ضمن مخالفت با ثبت این نام ترکی، به‌صورت خودسرانه نام «لاله» را در شناسنامه وی ثبت می‌کند. این خانواده در سال ۱۳۷۳ نیز نام گوندوز (Gündüz) را برای نوزاد تازه متولد شده‌شان برمی‌گزینند. مسئولان اداره ثبت احوال با این نام ترکی هم مخالفت کرده و به‌صورت خودسرانه نام «آصف» را در شناسنامه وی ثبت می‌کنند.

نکته قابل توجه اینکه در آن زمان مسئولان اداره ثبت احوال بیله‌سوار مغان قصد داشتند خانواده آقای ع. جوانشیر را به دلیل درخواست صدور شناسنامه با اسامی ترکی برای فرزندانشان، به نیروهای امنیتی معرفی کنند.

در سال ۱۳۶۶ نیز خانواده م. جوانشیر نام ائل‌دنیز را برای فرزندشان انتخاب می‌کنند اما اداره ثبت احوال بیله‌سوار مغان علاوه بر مخالفت با این نام ترکی، نام «مازیار» را به صورت خودسرانه در شناسنامه ثبت می‌کند.

در شهر پارساباد مغان هم آقای ا.سلیمانی و همسرش، در سال ۱۳۷۴ برای فرزندشان دو نام یاشار و روشن را انتخاب می‌کنند تا برای هر کدام که ممکن بود شناسنامه‌ بگیرند. اداره ثبت احوال نام یاشار را به دلیل «ترکی بودن» و نام روشن را به دلیل «غیراسلامی بودن» رد کرده و به صورت خودسرانه نام «جهانگیر» را در شناسنامه ثبت می‌کند. خانواده سلیمانی به دلیل این حرکت خودسرانه اداره ثبت احوال تصمیم به شکایت از این اداره می‌گیرد که در پی آن، اداره مجبور به صدور مجدد شناسنامه با نام یاشار برای نوزاد این خانواده می‌شود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا