در آن کتاب و صفحه ۳۳۵، جغرافیای تاریخی سرزمین آذربایجان از همدان تا دربند خزران (شهر دربند) که در جنوب جمهوری خودمختار داغستان روسیه واقع میباشد، چنین ذکر گردیده است: “و اول حد از همدان درگیرند، تا به ابهر و زنگان بیرون شوند و آخرش به دربند خزران و در این میان هر شهری که هست همه را آذربایگان خوانند”
سند فوق به روشنی، اطلاق نام آذربایجان به شهرهای آن سوی رود ارس از جمله جمهوری آذربایجان فعلی را نیز بیان مینماید. زیرا آنها هم بین همدان و دربند قرار گرفته اند. اما ما در این نوشته، به اتفاقات مهمی که به ضرر ترکان در اراضی تاریخی آذربایجان جنوب ارس در یکصد سال اخیر بعد از به قدرت رسیدن رضاخان و حاکم شدن فارسها افتاده، اشاراتی خواهیم داشت. ترکانی که صاحبان اصلی آذربایجان میباشند.
ترجمه فارسی سفرنامه جکسن اثر آبراهام جکسن، ایرانشناس آمریکایی، در دسترس است که در سال ۱۹۰۶ میلادی نگاشته شده، مربوطه به حدود ۱۲۰ سال پیش و قبل از رضاخان میباشد. در این سفرنامه، غالب اسامی ولایات، شهرها و روستاهای آدربایجان با نامهای بومی و اصیل ضبط گردیده اند. اسامی که بعد از رضاخان به این طرف تغییر نام داده شده فارسیزه گشته اند.
نقشه ای از ایران من جمله ولایات آذربایجان نیز، در سفرنامه جکسن چاپ شده است که اسامی جغرافیایی آن زمان را منعکس نموده است. همچنین، مسیر مسافرت جکسن در ایران با منحنی قرمز مشخص گشته است. مطابق با نوشته بلعمی در بالا و موقعیت جغرافیایی شهر همدان، میتوان نتیجه گرفت، قاراقان (خرقان)، گروس، اردلان، خمسه و قره داغ ولایتهایی از آذربایجان تاریخی میباشند. طبیعتا شهر و روستاهای ثبت شده در جدودهای قید شده نیز از آذربایجانند.
اما، در اثر سیاستهای آذربایجان و ترک ستیزانه حکومتهای بعد از رضاخان تهران، بخشهای مهمی از آذربایجان تاریخی، تغییر هویت و حاکمیت داده اند:
۱. آنگونه که در نقشه جکسن مشاهده میگردد، در ایران، سرزمینی با نام بومی کردستان وجود نداشته است. سال تاسیس استان کردستان ایران ۱۳۳۷ شمسی میباشد که بر پایه بر دو ولایت اردلان و گروس آذربایجان تاسیس گردیده است.
۲. کردها به نوار مرزی با کشور ترکیه کوچانده شده اند و ارتباط ترکان آذربایجان را با ترکیه قطع شده است. کردها ابتدئا، عمدا بصورت عشایر در آذربایجان زندگی کرده اند. سپس، روستاهای ترک نشین آنجا را تصاحب کرده اند. الان هم شهرهای کردنشین در آذربایجان غربی بوجود آمده اند.
جمعیت کردها با حمایتهای حاکمیت در شهر اورمیه مرکز آذربایجان غربی نیز قابل توجه گشته است. حتی گاها کردها، اورمیه را کردستان هم مینامند! اما، در صفحه ۱۰۹ سفرنامه جکسن پاراگرافی هست که به خوبی عدم تعلق اورمیه و روستاهای آذربایجان به کردها را نشان میدهد: “در پیرامون اورمیه بارویی به شعاع پنج کیلومتر کشیده اند که دارای هفت دروازه و خندقهایی است که در جاهایی که بیشتر ممکن است در معرض هجوم قرار گیرد کنده اند. در واقعه فراموش نشدنی سال ۱۸۸۵ (۱۲۹۷ ه. ق) که کردها اورمیه تاختند ارزش این سد دفاعی مضاعف به خوبی معلوم گشت. این نوادگان کردوچی های قدیم (کردها) روستاهای پیرامون اورمیه را به باد غارت گرفتند و سوختند و ویران کردند، و تنها پس از کشته شدن مردمی بیشمار و تباه گشتن مالی بسیار بود که توانستند آنان را به جای خود نشانند.”
۳. قبل از رضاخان، نوار کناره دریای خزر از آستارا تا انزلی جزو آذربایجان بوده است. ولی این نوار غالبا ترکنشین در زمان پهلوی دوم ضمن قطع کامل ارتباط آذربایجان با دریای خزر، به استان گیلان تاسیس شده در سال ۱۳۴۴ شمسی داده شده، به کنترل گیلکها درآمده است.
۴. طبق این منبع معتبر تاریخی میتوان گفت، محدوده تاریخی آذربایجان داخل ایران (جنوب ارس)، از شرق با دریای خزر و سمنان، از غرب با ترکیه و عراق تا حوالی قصر شیرین و از جنوب با لرستان همسایه بوده است. یعنی شامل استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل، زنجان، همدان، قم، قزوین، تهران، گیلان، البرز، مرکزی، کردستان و کرمانشاه فعلی ایران میباشد.
میشود گفت، به غیر از چهار استان اول مذکور که زبان گفتاری مردمان شهر و روستاها هنوز ترکی است، حکومت با سیاستهای فارسگرانه، زبان گفتاری شهرهای ترک نشین دیگر استانها را فارسی نموده است و ترکی فقط در روستاها متداول است.
منابع:
– ترجمه تاریخ طبری، ابوعلی محمد بلعمی، به اهتمام محمدجواد مشکور، تهران، سال ۱۳۳۷ شمسی
– سفرنامه جکسن (ایران در گدشته و حال)، آبراهام والنتاین ویلیامز جکسن، ترجمه منوچهر اميرى و فريدون بدرهاى، انتشارات خوارزمی، تهران، چاپ دوم ۱۳۵۷ شمسی