
علیرضا فرشی که به کلینیک ویژه بخش غدد و متابولیسم منتقل شده پس از تجویز دارو و دریافت دستور رژیم غذایی همراه با مصرف سبزیجات از سوی پزشکان متخصص مقرر شده برای معاینات مستمر چند روز در میان در این بخش تحت مداوای حضوری قرار گیرد.
علیرضا فرشی پس از زندانی شدن مبتلا به بیماری دیابت (افزایش قند خون) شده و تعلل در امکان دسترسی به تست قند خون و فرآیند مداوا در بند ۲ تیپ زندان بزرگ باعث ایجاد رعشه (لرزش در بدن)، کرختی دست راست و کم سویی و عفونت چشم چپ شده است.
کم سویی و عفونت چشم چپ آقای فرشی، از عوارض ضرب و جرح در هنگام بازداشت توسط مامورین امنیتی میباشد.
محبوسین زندان تهران بزرگ در تماسهای تلفنی خود با نزدیکان، شرایط را حاد و مکان نگهداریشان را قتلگاه عنوان می کنند.
آقای فرشی از لیست ۱۸ نفره زندانیان سیاسی-عقیدتی این بند که عمدتا پس از تظاهرات آبان ۹۸ بازداشت شده خبر داده که خودش نیز جزو این لیست بوده و با آنها به عنوان زندانیان ممنوعه برخوردهای غیر انسانی صورت میگیرد.
عدم دسترسی به امکانات عمومی زندان، نبود و عدم دسترسی به خرید مایحتاج از فروشگاه زندان و نبود بهداشت در محل نگهداریشان شرایط زیست در آنجا را غیر ممکن ساخته است.
مسئولین زندان، زندانیان سیاسی محبوس در آن بند را تهدید کردهاند در صورت هر گونه اعتراض به وضع موجود، با سرکوب از طریق انتقال معترضین به بندهای جرایم خطرناک روبرو خواهند شد.
حسین هاشمی از جمله زندانیان سیاسی این بند است که بجهت انتشار متن اعتراضی از وضعیت وحشتناک این بند دو هفته به بند محکومین جرایم خطرناک منتقل و مورد آزار-اذیت و ضرب و جرح از سوی زندانیان خطرناک( ارازل و اوباش ) قرار گرفته است.
علیرضا فرشی نیز در ششم خرداد ماه گذشته با انتشار متنی مفصلا راجع به وضعیت زندان بزرگ تهران بالاخص محل نگهداری زندانیان سیاسی ممنوعه ( تیپ ۲ ) پرداخته و موارد نقض حقوق بشری گسترده در این تیپ را اطلاع رسانی کرده است.
علیرضا فرشی ۴۳ ساله ، متولد مرند، فارغ التحصیل مهندسی کامپیوتر ( گرایش برنامهنویسی) از دانشگاههای تهران و صنعتی شریف ، عضو بنیاد ملی نخبگان ، استاد اخراجی دانشگاه بینالمللی جلفا و فرزند فرمانده شهید جنگ است که به جهت مطالبهگری حقوق زبانی تورکها در ایران و تاسیس کتابخانههای تورکی در روستاهای آذربایجان دستگیر ، شکنجه و متحمل حبس طولانی مدت شده است. محاکم قضایی-امنیتی ایران همچنین این فعال آذربایجانی را در مجازات تکمیلی به کار اجباری در سازمان بازیافت زبالههای تهران ، تبعید برای زندگی در باغملک خوزستان و ممنوعیت از عضویت در دستجات سیاسی و اجتماعی محکوم کرده است.