اما تفاوت اصلی این شهرها با کلانشهرهای ایران، از جمله تبریز، در مدیریت بحران و اتخاذ برنامههای اصلاحی است.
مدیران شهری در این کشورها با شناسایی دقیق منابع آلایندگی و اجرای برنامههای کوتاهمدت و بلندمدت، توانستهاند روزهای سالم بیشتری را برای شهروندان خود فراهم کنند. اما در ایران، بهویژه در تبریز، انباشت مشکلات، نبود برنامههای موثر و اقدامات نمایشی مدیران موجب افزایش روزهای ناسالم و تهدید جدی سلامت شهروندان شده است.
عواملی نظیر صنایع فرسوده و غیر استاندارد، جانمایی نامناسب واحدهای صنعتی، ناوگان حملونقل عمومی فرسوده، خودروهای شخصی و ترابری غیر استاندارد از مهمترین منابع آلودگی هوای تبریز به شمار میآیند.
در دو دهه گذشته، تبریز هر ساله با بحران آلودگی هوا مواجه بوده است. در صورتی که با مدیریت کارآمد، میتوانست هر سال بر یک منبع آلایندگی تمرکز کرده و گامهایی موثر در کاهش این بحران بردارد. متأسفانه، آیندهنگری در میان مسئولان امری نایاب است و علاقه به فعالیتهای زودبازده و نمایشی جایگزین اقدامات ریشهای شده است.
پیامدهای آلودگی هوا، تنها به افزایش بیماریهای قلبی، تنفسی و عصبی محدود نمیشود، بلکه هزینههای درمان و فشار اقتصادی سنگینی را به دولت و مردم تحمیل میکند. عدم توجه به این بحران، سلامت شهروندان بیشتری را به خطر انداخته و جامعه را با هزینههای سنگین انسانی و اقتصادی مواجه خواهد کرد.
ما ناگزیر به تدوین برنامههای جامع کاهش آلایندگی، اصلاح سیاستها و برخورد جدیتر با صنایع آلاینده هستیم. در غیر این صورت، تبعات این بیتوجهی، روزبهروز وخیمتر خواهد شد.
احمد رحمانیمقدم مدیرعامل خانه فعالین محیط زیست و توسعه پایدار استان