
به سال۱۲۱۳ در کوی سرخاب تبریز متولد شده است. وی در زادگاه خود علوم منطقی، اصول، نحو و صرف عربی را گذارنده، و در ۳۰سالگی راهی تفلیس که کانون انقلاب و اندیشههای نو بود، شد. به تحصیل زبان روسی پرداخت و مقدمات دانش جدید را فرا گرفت و همچنین با جنبشهای آزادیخواهی و نظرات نویسندگان سوسیال دموکرات و ادبیات روسی آشنا شد و مدتی بعد به تمرخان شوره(بویناسک کنونی) در داغستان رفت و تا آخر عمرش در آنجا ماند و به پیمانکاری راههای قفقاز پرداخت.
طالبوف یک شخصیت آذربایجانی است که در اواخر قرن ۱۹ در روسیه زیسته و تحت تأثیر فعالیتهای حزب کارگری سوسیال دموکرات روسیه، به فراگیری نظریهی سوسیالیسم پرداخته و شاهد نهضتهای انقلاب۱۹۰۵م/۱۲۸۴ش در روسیه بوده و این تجربههای زندگیش در آثار کتابی و مقالاتش دیده میشود.
وی تمام آثارش را برای “آزادی” که هدف مقدس خویش بود نوشت. این مرام، محور آثارش او را تشکیل میداد و تمام افکارش برگرد آن میچرخید.
طالبوف با کتاب و مقالات خود در بیداری ملت فرو رفته در جهالت و پیدایش روحیه مشروطهطلبی تأثیر ژرفی گذاشته بود، طالبوف به عنوان یکی از پایهگذاران نهضت مشروطیت و یکی از مهمترین نمایندگان آن شهرت یافتهاست.
میرزا عبدالرحیم طالبوف بـه عنـوان مبـارز آتشـین راه آزادی، همـواره دشـمن آشتیناپذیر استبداد بوده و تمام عمرش بـه مبـارزه بـا آن پرداخـت. او منشـأ همـهی بدبختی و عقبماندگی کشور را از استبداد میداند و اضافه مـی کنـد کـه در نوبـت اول باید قانون برپا شود چرا که کشور بدون قانون، مانند ساختمانی بدون پی است. همچنین اعتقاد داشت در دستگاه استبداد، قانون نمیتواند وجود داشته باشـد. زیـرا کـه در این دستگاه یک دیکتاتور حکم میراند و تودهی مردم هیچ حقوقی ندارند. طالبوف در راه مشروطه تلاشهاش زیادی کرده با کتاب و مقالات نوشته شده بر توده مردم تأثیره زیادی گذاشته و بعد از تلاشها و رشادتهای مردم، فرمان مشروطیت در سال ۱۲۸۵ صادر شد وپس از صـدور فرمـان مشـروطیت، مـردم تبریـز بـا در نظـر گـرفتن خـدمات و فعالیتهای میرزا عبدالرحیم طالبوف، او را به صورت غیابی بـه نماینـدگی خـود در مجلس برگزیدند. طالبوف ابتدا این انتخاب را از صمیم قلب پـذیرفت ولـی پـس از صدور فرمان اعطای مشـروطیت آن را کـافی ندانسـته، و ناقص بودن مشروطه از فکر رفتن به تهران امتناع کرد.طالبوف برای رسیدن به آزادی در کشور دو مانع بزرگ میدانست اولی منافقان و مستبدان داخلی، دومی بیسوادی، فقر معنوی و ضعف ایمان است، ایشان به دانش و ارجی ویژه داشت.
او تکامل و نیکبختی انسان را در دستیابی به دانش و فنآوری نو میدانست، به همین سبب مدرسهای در سال۱۲۸۰ در باکو به یاری ملکالمتلکین برای مردم بنیان نهاد. طالبوف برخی اقدامات مهم فرهنگی و اجتماعی را نیز انجام داده مثلا برای تأمین شرایط تحصیل فرزندان فقیر کمکهای مادی به آنها کرده است، با کمک همسر خود شرایط برای تحصیل زنان مسلمان امکاناتی فراهم کرده، در مؤسسههای خیریه برای کمک به خانوادههای فقیر شرکت میکرد.