شریفه محمدی ۴۵ ساله، اهل میانه در آذربایجان شرقی و ساکن رشت است. مأموران اداره اطلاعات رشت، او را در ۱۴ آذر ۱۴۰۲ با اتهام «تبلیغ علیه نظام» بازداشت کردند.
خانواده و اطرافیان شریفه محمدی با توجه به ماهیت اتهام و وعدۀ ارگان امنیتی منتظر بودند شریفه در زمان کوتاهی با قرار کفالت یا وثیقه آزاد شود. اما این بازداشت هفت ماه به طول انجامید و در نهایت به صدور حکم اعدام منجر شد.
گفته می شود شریفه محمدی بهرغم «دغدغهمندی» اجتماعی، هیچگونه فعالیت سیاسی نداشته و صدور حکم اعدام علیه این فعال کارگری با اتهام انتسابی «بغی» از سوی دستگاه قضایی، با هدف «ارعاب جنبش کارگری» ایران انجام گرفته است.
ویدا محمدی، دخترعمۀ شریفه ساکن سوئد، به رادیوفردا گفته است: «اگرچه باور داریم چنین حکمی اجرا نخواهد شد اما هنوز در شوک هستیم». او با تأکید بر «دغدغهمندی» این فعال کارگری افزود: «در تمام خانواده، هر گاه کسی به کمک احتیاج داشت، روی شریفه حساب میکرد.»
این خویشاوند خانم محمدی با بیان اینکه او در همدلی و کمک به دیگران «بینظیر» بود، یادآور شده است که شریفه «قطعاً دغدغههای اجتماعی هم داشت، اما فرصتی برای فعالیت سیاسی یا عضویت در یک نهاد و سازمان قانونی نداشت».
شریفه محمدی، دانشآموختۀ رشته مهندسی طراحی صنعتی است و به همین واسطه در یک شرکت مهندسی ساختمان مشغول به کار بود.
ویدا محمدی به رادیوفردا میگوید: «تمام وقت و زمان او [شریفه] صرف فرزند، همسر، خانواده و کارش میشد. آیدین پسرش، منتظر است که مادرش بازگردد و در تعطیلات تابستان، به رسم هر سال به خانه پدربزرگشان بروند.»
مادر و برادر شریفه محمدی برای دیدار با قاضی پرونده به دادگاه انقلاب رشت مراجعه کردهاند. به گفتۀ ویدا محمدی، برادر شریفه که در سالهای جنگ ایران و عراق به اسارت گرفته شده و پس از سه سال از زندان رژیم بعث آزاد شده بود، قصد داشت با قاضی حرف بزند، «اما قاضی آنها را به حضور نپذیرفت».
پس از رد درخواست خانوادۀ محمدی مبنیبر ملاقات با قاضی پرونده، شعبه یکم دادگاه انقلاب رشت به ریاست احمد درویشگفتار رأی صادر شده را به وکیل شریفه محمدی ابلاغ کرد.
بر اساس این رأی، خانم محمدی به اتهام «بَغی» یا «شورش مسلحانه» به اعدام محکوم شده است. عضویت در «کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» به عنوان مصداق اتهام شریفه محمدی اعلام شده و دادگاه انقلاب، اتهام «عضویت در حزب کومله» را نیز به این فعال کارگری منتسب کرده است.
ویدا محمدی در اینباره به رادیوفردا گفته است: «اولاً کمیته پیگیری یک نهاد قانونی بود، دوماً شریفه به خاطر پسرش آیدین، از کمیته فاصله گرفت و استعفا داد. او با تمام وجود خود را وقف فرزندش میکرد. از طرف دیگر او با سازمانهای سیاسی مرزبندی مشخص و شفاف داشت.»