
برای همین به آبهایی که از ذوب برف در ارتفاعات و بصورت ملایم روان میشوند، در ترکی سیزقین سولار گفته میشود و سیزار نام رودی در لرستان است که نامش در فارسی سزار شده و با امپراطور روم همنام شده است.
در شرح لغت سزار میگویند که چون این رود از الحاق سه رود حاصل شده، سهزار نامیده شده که توجیهی بیش نیست. زیرا رود سیزار از الحاق دو رود ماربوره و تیره حاصل شده و نام شهر دورود در آن منطقه نیز برگرفته از این دو رود است. ثانیا اگر چنین تسمیهای برای رودها رایج بوده، باید رودهای زیادی با اسامی دوزار، هشزار، هفزار، سیزار و یکونیمزار وجود داشته باشد که چنین رودهایی وجود ندارند.
رود سیزار در کوهدشت به تالابی به نام چوغاقول یا دریاچه سیاه میریزد که این لغت در فارسی بصورت چغاقل نوشته میشود و ترکی بودن آن اظهر من الشمس است. تالاب دیگری به نام چغاخور وجود دارد که نامش بیارتباط با چوغاقول نیست و قدیمیهای منطقهی چغاخور میگویند که چوغا در ترکی بمعنی تپه و مرغزار است. با این توضیح که لغت چوغا در فهم عامه ترکها بیشتر بمعنی تپه، مرغزار و خشکی باریکی است که در امتداد آب کشیده شود و شهری تاریخی به نام چوغا در منطقهی جلفای شمالی و در امتداد آب وجود داشته که با آثار باستانی بینظیرش مشهور است و پل چوغا بر روی رودخانه آراز و قلعه چوغا در ساحل رود الینجه واقع بوده است.
پس اسامی تالابهایی مانند چغاقل و چغاخور برگرفته از همان مفهوم خشکی و آب موجود در لغت چوغا میباشد و در نزدیکی دریاچه چغاخور چشمهای به نام چغایورد نیز وجود دارد و نام دو تالاب نزدیک تالاب چغاخور نیز سولوقان و گوندومان میباشد که ترکی بودن همهی این لغات و ارتباطشان با یکدیگر و مفهوم آب، رود، تالاب و چشمه گویای همهچیز است.
ابراهیم ساوالان