آبان سال گذشته خبر رسید که نام شب یلدا را به «روز ترویج فرهنگ میهمانی و پیوند با خویشان» تغییر دادند، زیرا که از آبان ۱۳۰۲ تا آبان ۱۴۰۲ و دقیقا صد سال کوشیدند تا لغت شب چیلله را به شب یلدا تغییر دهند و نشد و چیلله همچنان در زبان مردم کوچه و بازار بیش از یلدا کاربرد دارد. برای همین خواستند تا صد سال دیگر نیز شانس خود را برای چپاندن «روز» ترویج فرهنگ میهمانی و پیوند با خویشان به جای شب چیلله امتحان کنند و عجیب آنکه تغییر دهندگان آن نام، نفهمیده بودند که چیلله روز نیست، بلکه شب است.
پیش از تقسیمات کشوری بسیار معیوب یکصد سال اخیر، آذربایجان بیشتر به دو عنصر ماحال و منطقه تقسیم میشد که برای مثال میتوان از ماحال مشکین با چندین منطقه مانند منطقهی ارشق، ماحال مغان با چندین منطقه مانند منطقهی موران، ماحال اورمیه با مناطقی مانند منطقهی انزل و منطقهی نازلو نام برد و دیزمار نیز یکی از مناطق ماحال قاراداغ بود که حالا قصد تغییر نامش را کردهاند.
در برخی موارد مانند ماحال اورمیه، هر ماحال دارای یک شهر مرکزی بود و همه مناطق وابسته بدان بودند و در موارد دیگری هر ماحال دارای چند شهر بود که ماحال قاراداغ با شهرهای خومارلو، کلیبر، اهر، هریس و ورزقان، ماحال قاراباغ با شهرهایی مانند شوشا، خانکندی، آغدام، خوجاوند و ماحال زنگهزور با شهرهایی مانند زنگیلان، قوبادلی، لاچین، کلبجر، مثالهایی از این موارد است.
حدود نود سال پیش و در دوره نخستوزیری فروغی و ریاست محمود جم بر وزرات داخله، دشمنان زبان و هویت ترکی نام قاراداغ را هدف گرفته و آن را به ارسباران تغییر دادند و حالا میخواهند نام دیزمار را از جغرافیای ما حذف کنند، غافل از آنکه قاراداغ بعد از نود سال، همچنان برای ما قاراداغ است و اگر دیزمار تا امروز لغتی فراموش شده بود، شاید به لطف این هجمه، دوباره به ذهن و زبان خیلیها برگشته و زینتبخش تابلوها و معابر گردد.