
یکی از اساسهای سیاستگذاریهای کلان و خرد جمهوری اسلامی در داخل کشور در طول بیش از ۴۰ سال گذشت مسئله اتنیکهای غیرفارس، بویژه تورکها بودهاند. این عامل، تا حدی برای سران این حکومت مهم بوده که جهانبینی آنان در مناسبات بینالمللی را نیز تحت تاثیر قرار داده است.
با این رویکرد اگر چه عقدههای نژادی خود را به اوج ارگاسم میرسانند ولی از دیگر سو واگرایی و دامنه شکاف اتنیکی را نیز بسط میدهند.
سیاست دوسویه مبنی بر تحقیر و تبیعض اتنیکهای غیرفارس از یک سو و سرکوب و قلع و قمع فعالین ضدنژادپرستی از سوی دیگر بازوان درک از امنیت ملی را تشکیل دادهاند.
چیزی که مشاهده میشود، بهجای تبیین سیاستگذاریهایی در راستای همگرایی و برابری که شرط پایداری هر جامعهای است، انگار در کمین نشستهاند تا فرصتی بدست بیاورند و عقدههای نژادی بیاساس و ضد بشری خود را بر سر مورد ظلم قرار گرفتگان خالی کنند. در این بین نوک پیکان این عقده جنونی قشر ضعیف و دانشآموز را بیشاز همه مورد هدف قرار داده است.
کتاب مطالعات اجتماعی پنجم ابتدایی: درس ۲۰ صفحات ۱۰۲ و ۱۰۳.