نماد سایت Aznews TV

دکتر توحید ملک زاده: مناسبات تاریخی آذربایجان با عشایر کرد (قسمت اول دوره صفویه)

با عقب تر رفتن این درصد به نفع عشایر تغییر می کند. سیستم اجتماعی عشایر بر مبنای کوچ برای تعلیف احشام بنا شده بود. وطن عشایر نیز نه خاک بلکه ایل آن عشیره بود. به عبارت دیگر فلسفه وطن در میان عشایر وابستگی به ایل بود و نه زمین. چرا که عشایر دائما در حال کوچ بودند و سرزمینشان دایره ایلی عشایر بود. بنابراین در هر جایی عروسی هم بود و اگر فوتی هم در کار بود همه جا گورستانشان هم به حساب می آمد.

در تاریخ قرون اولیه اسلامی واژه عشایر کوچرو و کرد بقدری در هم عجین شده بود که تاریخ نگاران بیشتر کلمه کرد را برای عشایر استفاده می کردند. بطوریکه در تاریخ کامل ابن اثیر مشاهده می کنیم کرد همزمان هم در منطقه کرمان هست و هم در فارس و هم در عراق عجم و حتی در آذربایجان. همین سوتی مورخین اسلامی سبب شده که افرادی چون کسروی در شهریاران گمنام قبایل عرب مهاجر به آذربایجان را گاه کرد بنامند و گاه عرب.حتی امروزه این موضوع دستاویز افرادی تازه به دوران رسیده شده تا مثلا حکومت ازدی ها، روادی ها و سایر خاندان حکومت گر عرب در آذربایجان را به نام کرد ثبت کنند و با افتخار اجدادشان را صاحب آذربایجان و حتی تبریز بدانند.

فارغ از نادرستی کلمه کرد برای کل عشایر، در تاریخ قرون اولیه اسلامی کلمه کرد به دو معنای عمومی عشایر و اختصاصی قومی بکار رفته است.

با تشکیل دولت سلجوقی و کوچ تورکمانان مسلمان به غرب، تقریبا بساط این کلمات برچیده شد و کل عشایر خاورمیانه تحت حاکمیت ترکان قرار گرفتند.نقش حاکمیتی ترکان نیز بسیار برجسته تر گردید ولی با تشکیل دولت صفوی و تبعات جنگ چالدران که صفویان اراضی شرق آناطولی و خصوصا دیاربکر (پایتخت اوزون حسن آق قویونلو جد مادری شاه اسماعیل) را از دست دادند عشایری در منتهی الیه کوهستانهای مرزی آذربایجان قرار گرفتند که از طوایف مختلف با منسوبیت قومی کرد و ترک بودند.

این طوایف از فرصتهای مختلفی استفاده می کردند تا زندگی ایلی بدون دردسری داشته باشند و به طبیعت عشایری حتی به دشتها نیز یورش غارتگرانه داشته باشند.

تعلق خاطر بعضی عشایر کرد به صفویان که از نظر مذهبی مخالف هم بودند بیشتر اقتصادی بود تا عوامل دیگر. هر جامعه ای بنا بر اصول اقتصادی سعی داشت و دارد که پرداختی کمتری داشته باشد و این پرداختی کمتر بیشتر در سیستم حکومتی نامنظم ممکن بود.

دسوانسالاری دولت عثمانی نسبت به دیوانسالاری صفوی بسیار منظمتر بود و عشایر بسیار دوست داشتند هر از گاهی به پرداخت مالیات تمکین نکنند. ییلاق در مناطق صعب العبور کوهستانهای غرب آذربایجان نیز علت دیگری بود برای دور از دسترس بودن. بنابراین مناطق غرب آذربایجان محل رشد و نمو عشایری شد بی دردسر و بدون هیچ پرداختی، هم در اقتصاد آزاد بودند و هم در امور دینی و مذهبی.

مراتع پر آب و علف غرب آذربایجان و رودهای همیشه جاری به این جذابیتها دامن می زد و بنابراین از دوران صفویه به تدریج شاهد قدرتمند شدن عشایر کرد در کوهستانهای غرب آذربایجان می باشیم.

خروج از نسخه موبایل