ایرانمقالات

دلایل عدم همگرایی ترکان خراسان – یونس رجایی

در این مقاله تاثیر رسانه ها در هویت سازی و هویت گریزی اشاره شده است و تاثیر جعلیات تاریخ سازی معاصر به عنوان مانعی بر عدم هم سویی ترکان خراسان توضیح داده شده است.

چکیده
هدف نوشتن این مقاله بررسی موانع همگرایی ترکان خراسان می باشد که وجود چنین
موانعی موجب گشته تا تورکان در خراسان به یک هم سویی متقن نرسند که متاسفانه وجود
چنین موانعی باعث شده تا المان های فرهنگی ،قهرمانان ملی وآثار هنری ما را دیگران به
نام خود ثبت و یا تبلیغ نمایند. در این مقاله تاثیر رسانه ها در هویت سازی و هویت گریزی
اشاره شده است و تاثیر جعلیات تاریخ سازی معاصر به عنوان مانعی بر عدم هم سویی
ترکان خراسان توضیح داده شده است.
دلایل عدم همگرایی ترکان خراسان

مقدمه
بنیان زندگی اجتماعی بر همگرای شگل میگیرد وهمگرایی اجتماعی نتیجه باورهای و آرمان هایست که
در وجود آحاد جامعه تبلور یافته و به شکل رفتار های اجتماعی بازتاب می یابد، پیوند های زبانی ،
مذهبی، میراث معنوی ومنافع مشترک برابری اقتصادی از جمله عوامل موثر بر هم نوایی و همگرایی
اجتماعی هستند ، اما انچه که در این مقاله مد نظرما هست دلایل عدم همگرایی بین ترکان ساکن در
حوزه زبانی ترکی خراسانی هست که در ادامه مختصر توضیح داده می شود.
جامعه فعالین فرهنگی ترکان خراسان (خراسان ترکلری) دریافته اند که در شرایط بحران قرارگرفته اند
که این بحران هم گریبان گیر زبان ما شده و هم اینکه فرهنگ ما راهدف قرار داده .
طبق برآورد های سازمان جهانی یونسکو ، زبان ترکی خراسانی در زمره زبان های آسیب پذیر قرار
دارد بدین معنی که اگر مراقبت های ویژه ای ازاین میراث ملی و باستانی به عمل نیاید دیری نمی پاید
که این میراث اجدادی ما نابود خواهد شد و آشکارا پیداست که با نابودی زبان ما هیچ اثری از فرهنگ
غنی ما بر جای نمی ماند که یا نابود خواهد شد و یا به کام دیگران ثبت میگردد.
این بحران پیش رو مانند یک شمشیر دو لبه عمل خواهد کرد که هم میتواند موجب همگرایی تمام
دلسوزان و دوستداران ترکی خراسانی شود و هم اینکه واگرایی موجود را تشدید بخشد
این بحران شامل بحران آسیب پذیری زبان ترکی خراسانی ، بحران دستبرد های پی در پی اقوام مهاجر
در خراسان به داشته ها و میراث فرهنگی ترکان خراسان می باشد ،که این دو امروز موجب شده تا
فعالین فرهنگی و مدنی ترکان خراسان با انسجام تر از هر زمانی وارد معرکه عمل شوند.
این مهم بر عهده فعالین فرهنگی می باشد که از این بحران به مانند اهرم و محرکی برای تلاش بیشتر
جهت همگرایی در میان ترکان خراسان استفاده نمایند

دلایل عدم همگرایی ترکان خراسان
-1 سیاست گذاری های اجتماعی
-2 تاثیر رسانه ها و جو سازی آنها
-3 بازه فعالیت فعالین فرهنگی
-4 لهجه گرایی
-5 تاثیر برخورد فعالین با جوانان هویت جو
-6 جعلیات و تاریخ نویسی مغرضانه

البته موارد فوق جز موارد چشمگیری هستند که در این مقاله به آنها اشاره شده هست بجز موارد فوق
موارد دیگری نیز در این واگرایی دخیل هستند که ما در این مقاله از آنها صرف نظر نمودیم .

-1 تاثیر سیاست گذاری های اجتماعی بر عدم همگرایی ترکان خراسان
اتحاد قومی هر جامعه جایگاه مهمی در اتحاد ملی دارد که اگر به چالش کشیده شود امنیت ملی را به
خطر می اندازد.
سیاست های اجتماعی جغرافیای ایران ازاوایل دوره پهلوی تا هماکنون همواره بر مبنای آسمیله کردن
اقوام غیر فارس و هم سان سازی فرهنگی بوده و هست و این روند با اهرم های چون آموزش اجباری به
زبان فارسی تک زبانه کردن رادیو و تلویزیون ملی همراه بوده .
البته در این بین بیشترین فشار متوجه ترک ها بوده که با سوزاندن کتب درسی ترکی ، تولید و انتشار
جوک های تحقر آمیز علیه ترکها ، نسبت دادن ترکها به مغولان ، مهاجر مهاجم خواندن آنها و ساخت
برنامه های تلویزیونی مضحک سعی برتحقیر و تخریب ترکها را دارد
اما بین ترک های ایران، ترک ها در خراسان شامل بیشترین بایکوت ازطرف حاکمیت های ایران شده
اند که این خود ازحیث تحقیق و مطالعه به زمان بیشتری نیاز دارد ، ولی آنچه که مشهود هست ترک
های خراسان به دو دلیل شامل بیششترین بایکوت شده اند که هر دو دلیل تلاشی برای نفی وجود ترک
ها در خراسان می باشد.
1-1 : با اسطوره سازی و قهرمان بافی از اقوام مهاجر سعی میشود آنها را اقوامی رشید و دلیر و میهن
پرست جلوه دهند و ترکها را اقوامی مهاجر و ضد ایران نشان داده میشود که با هدف حذف آنتیکی و یا
حل آنان در بقیه اقوام این حرکت را دنبال میکنند
2-1 : تمام ترک ها در ایران با عناوینی غیر ترک شناخته می شوند مثلا ترک های آذربایجان را آذری ،
ترک های ترکمن را ترکمن و ترک های قشقایی شیراز را قشقایی و ترک های خلج و فریدن را خلجی
و فریدنی شناخته میشوند و در این میان فقط ترک های خراسان را با عنوان ترک شناخته شده اند ، به
همین دلیل برای کم رنگ کردن حضور و قدرت ترک ها در ایران سعی می شود در بایکوت خبری
قرار دادند ترکان خراسان حضور این قوم دلیر و با فراست را کلا درخراسان و ایران نفی کنند.
نتیجه این سیاست ها ذوب فرهنگی ترک های خراسان ، بی تفاوتی نسبت به هویت خود ، خود فارس
پنداری و بی اطلاعی از هویت ترکی خود و ناآگاهی از قهرمان های واقعی ترک خود می باشد.

-2 تاثیر رسانه ها و جو سازی آنها بر عدم همگرایی ترکان خراسان
در دنیای امروز رسانه ها قادرند حادثه ای کوچک را به بحرانی خطرناک تبدیل نمایند. نهاد های رسانه
ای تاثیر موثری بر تغیر نگرش و رفتار انسانی دارند و می توانند در ایجاد فرهنگ جدید و با شکل دهی
هویت قومی تاثیر فراوانی داشه باشند.
رسانه ها همواره نقش دوگانه در خصوص جوامع دارند ، ازطرفی با دستکاری و تحریک به تغیر و
تهدید بافت های اجتماعی یک جامعه مباردت می ورزند و از طرف دیگر با مدیریت صحیح از ایجاد
شکاف های اجتماعی جلو گیری میکنند. (قاسمی 1931:92)
ما اگر نظر (قاسمی) را در نظر بگیریم می بینیم که رسانه ملی همواره با ساخت برنامه های متعدد سعی
بر تغیر بافت اجتماعی در مناطق ترک نشین را داشته اگر ما برای مثال شبکه اترک را که متعلق به
استان کثیر الاقوامی چون خراسان شمالی هست را در نظر بگیریم میبینیم تمام برنامه های یا فارسی
هست یا کرمانجی ، و علت این موضوع به خاطر کم بودن نفوذ ترک ها در خراسان و یا عدم وجود
برنامه ساز ترکی نیست بلکه این سیاست رسانه ها می باشد که جهت کم رنگ جلوه دادن حضور ترک
ها برنامه های اندکی نیز برای آنان ساخته و ارایه می شود.
این رسانه در سطح کشوری نیز درتمام برنامه های تلویزیونی ورادیویی که ازاقوام خراسان شمالی
دعوت می کنند مادام ازهنرمندان قوم خاص خراسان دعوت به عمل می آورد که تبلغ به نفع قوم خاص
مبادرت می ورزند و ماهیت حضور ترکان را در خراسان نفی می کند ، و چه در سطح استان که همیشه
شاهد برنامه های فرهنگی کرمانجی به صورت رگباری هستیم ، طوریکه انگار در پهنه خراسان قومی
به نام ترک زندگی نمی کند. این مسئله که رویکرد عمدی مسئولین رسانه ای استان هست موجب گسترش
نابرابری اجتماعی شده و نوع جدیدی ازنابرابری اطلاعاتی را به وجود اورده است که همین موضوع
در جامعه اطلاعاتی خراسان به شکاف اطلاعاتی تبدیل شده که این نابرابری اطلاعاتی تاثیر دو سویه
دارد ازیک سو کم رنگ بودن برنامه تلویزیونی ترکی موجب تضعیف هویت اطلاعاتی ترکی در
خراسان شده و از سوی دیگر برنامه فراوان ومتعدد کرمانجی باعث ایجاد توهم و خود برتر بینی در بین
این اقوام شده است.

-3 تاثیر بازه فعالیت فعالین فرهنگی ترکان خراسان درعدم همگرایی آنها
موقعیت اجتماعی یک قوم در کشوری کثیرالاقوام چون ایران متاثر ازعملکرد فعالین فرهنگی، مدنی آن
قوم و بازه فعالیت های فرهنگی شان در معرفی المان های فرهنگی بستگی دارد.
آنچه که حائز اهمیت است مدت زمانی هست که فعالین فرهنگی ترک خراسان شروع به فعالیت نموده
اند که قدمت این فعالیت در سایه ناآگاهی ما در مورد دستبردهای میهمانان خراسان به هویت فرهنگی
مان به کمتر ازسه سال می رسد.
با توجه ب اینکه بعضی اقوام ساکن در خراسان با مدت زمان زیادی که فعالیت های فرهنگی انجام
میدهند و در خلاء حضور فعالین ما ، اکثر شاخصه های فرهنگی ترکان خراسان را به نام خود معرفی
نموده اند و ازاین فرصت پیش آمده بیشتر شاخصه های فرهنگی و ملی و هویتی ترکان خراسان را از
قبیل سازو نوا ها ، آلات موسیقی، رقص های آینی و قرسه ای و فولکورهای قومی ، قهرمانان ملی و
دست بافت های سنتی را به کمک دست های سیاسی به نام قوم خود ثبت ومعرفی نموده اند .
نمود این موضوع موجب شده تا جوانان ترک درخراسان درسایه ناآگاهی ازفرهنگ خویش و عدم
دسترسی به منبع اطلاعاتی، خود را ازفرهنگ غنی خود بیگانه دانسته و جذب اقوام دیگر گردند که
همین موضوع زمینه آسمیلاسیون را فراهم می نماید.

-4 تاثیر لهجه گرایی درعدم همگرایی بین ترکان خراسان
تعدد لهجه در هر زبانی نشان اصالت و با صلابت بودن آن زبان هست و هر زبان پویایی دارای
لهجه های خاص خود هست که تمام گویشوران آن با لهجه خاص و محلی منطقه خود صحب می کنند.
به عنوان مثال: زبان فارسی دارای لهجه های زیادی هست که اگر هر کدام ازگویشوران درتعامل با
دیگران با لهجه خود صحبت نماید شاید نتوانند به راحتی با هم ارتباط گیرند وبر همین اساس همه
گویشوران آن زبان حول یک لهجه خاص باهم دیگر در تعامل هستند.
زبان فرانسوی زبان انگلیسی زبان ترکی ترکیه و… ، به همین شیوه، با وجود تعدد و تنوع لهجه ای ولی
تمام گویشورانش در اجتماعات بیرون با یک لهجه فراگیر با هم مراودت می نمایند.
ترکی خراسانی نیزاز این حیث مستثناء نیست با وجود تنوع لهجه ای که نشان ازقدمت و اصالت آن
هست این رنگارنگی لهجه ای علاوه بر زیبایی آن که بین تمام ترکان خراسان، سمنان وگلستان مشاهده
می شود ، موجب دغدغه امروزه دلسوزان این زبان شده است . اما آنچه که به عنوان معضل باعث عدم
همگرایی ترکان خراسان شده است و مسئله کلیدی نیز هست تعدد لهجه نیست بلکه لهجه گرایی بین
ترکان هست که این معضل در بین نویسنده گان و اهالی قلم بیشتر مشهود هست که هر کدام با لجاجت و
پا فشاری سعی بر آن دارند با لهجه محلی خود بنویسند.
مثلا نویسنده درگزی سعی دارد با لهجه ترکی درگزی بنویسد و نویسنده بجنوردی با لجاجت خاصی به
لهجه ای ترکی بجنوردی مینویسد و باقی نویسنده گان نیز اکثرا به همین شیوه .
با توجه به اینکه ترکان آذربایجان مدت زیادی هست به این همسویی رسیده اند که تمام نویسنده گانشان با
لهجه خاص یا اصطلاحا به ترکی ادبی می نویسند و اتفاقا در این مسیر خیلی موفق شده اند و توانسته اند
آحاد جامعه آذربایجان رانیز با خودشان هم سو کنند ، اما متاسفانه نویسنده گان ترک خراسان بین هم،
به یک همگرایی نرسیده اند.
با توجه به اینکه مدتی هست یک زبان نوشتاری ازطرف برخی نویسنده گان ترک خراسان ارائه شده
است و در اکثر گرد همایی و گروه های مجازی هر روز بحث و تبادل نظر بر روی زبان نوشتاری
تورکی خراسانی انجام میشود ولی هم چنان شاهد گسیختکی این دانه های تسبیح هستیم .
دلایل عدم همگرایی ترکان خراسان

در هیچ جای دنیا زبانی وجود ندارد که لهجه های گفتاری گوناگونی نداشته باشد اما در زبان نوشتاری
نباید از زبان گفتاری استفاده کرد و زبان نوشتاری هر زبان با توجه به قواعد آن زبان نوشته می شود.
اما در ارتباط با زبان نوشتاری ترکی خراسانی بین بعضی نویسنده گان ترک لهجه گرایی همراه با
لجبازی می باشد ، با وجود بحث و تبادل نظرهای فراوان با نویسنده گان ولی هم چنان بر نوشتن به لهجه
خود پافشاری میکنند.
مثلا یکی از نویسنده گان” آیریلیق” را) آیرلق( نویشته است
شکل گفتاری این کلمه آیرلق هست ولی شکل نوشتاری آن آیریلیق می باشد
یا یکی ازدوستان نویسنده نوشته اند )قار یاقه( به معنی برف می بارد در صورتی که شکل صحیح
نوشتاری این جمله ” قار یاغیر” می باشد
یا شاعر عزیزی کلمه “اورگ” را )ایری (نوشته اند
یا کلمه “دوشوبده” را )دیشده( نوشته اند
نوشتن به لهجه گفتاری خاص منطقه ای نویسنده ، خوانندن آن اثر را فقط محدود به همان منطقه میکنند
که این خود اشتباه فاحش هست که مطالعه آن اثر را برای دیگران سخت وغیر ممکن می نمایید .
امیدواریم که دوستان اهل قلم که قطعا دلسوزان این میراث باستانی ) زبان ترکی خراسانی( هستند با
تبادل اطلاعات در جهت همسان نویسی زبان نوشتاری ترکی خراسانی گامی در خور بر دارند تا بیش
ازاین با لهجه گرایی عامل واگرایی نشوند .
دلایل عدم همگرایی ترکان خراسان

-5 تاثیر برخورد فعالین ترک خراسان در عدم همگرایی
مهم ترین رسالت فعالین فرهنگی هدایت گری جوانان هویت طلب و آگاه سازی جامعه ازهویت واقعی و
پیشینه تاریخی غنی شان می باشد.
با توجه به نوظهور بودن حرکت فرهنگی ترکان خراسان ، فعالان فرهنگی باید به این موضوع توجه
داشته باشند که در برخورد باافراد تازه جذب شده و تازه وارد به گروه های مجازی محتاط باشند ،چون
این افراد سالیان سال درمعرض امواج اطلاعات کذب در مورد پیشینه تاریخی خود بوده اند ودر مقابل
همواره هویت واقعیشان انکار شده و به انها هویت ساختگی تزریق شده ، وقتی هویت کاذبشان زیر
سوال می رود واکنش سخت نشان میدهند که یا از هویت ساختگی خود دفاع میکند یا مجموعه را ترک
می کند در نیتجه بهتر هست در گام اول اصلا هویت ساختگی در ذهنشان زیر سوال نرود.
این رسالت فعالان فرهنگی هست که هدایت گر ومنبع اطلاعات صحیح باشند و با برخورد علمی در
راستای آگاه سازی بدور ازخشونت عمل نمایند ، حرکت فرهنگی ترکان خراسان حرکتی نوجوان هست و
قطعا افرادی که جذب این حرکت فرهنگی می شوند عموما جوانان و نوجوانان هستند ، جوانانی که در
سایه تبلیغات پهلوی چی ها خود را آریایی و از تبار هخامنشیان می دانند ،این جوانان به دلیل عدم
دسترسی به منابع اطلاعاتی موثق اطلاع چندانی از هویت ترکی شان ندارند و عموما از تاریخ وپیشینه
غنی شان نا آگاه هستند در نتیجه واجب و ضروری هست که در برخورد با این عزیزان منعطف بود
پس نمی توان به یک باره تمام باورهایش را فرو ریخت ،اینجاست که باید ملاحظت به خرج داد و وارد
مرحله تخریب هویت غیر واقعی و ساختگی اش نشد ، او می بایست در کنار اندیشه ها و باور های
قبلی اش اطلاعات واقعی و صحیح دریافت کند و نه اینکه به یکباره باور هایش را به کلی تخریب کرد
طبیعی هست که هرکس در چنین شرایطی قراربگیرد راه مقابله را انتخاب میکند و سعی می کند به هر
طریقی ازباور هر چند غلطش دفاع کند.
متاسفانه بعضا بعضی از فعالین فرهنگی ما بدون توجه به این موضوع در برخورد با این افراد از واژه
های ناخوشایندی استفاده میکنند که باعث گریزجوانان عزیز و هویت طلب ما میگردد.
دلایل عدم همگرایی ترکان خراسان

-6 تاثیر جعلیات تاریخ نویسی بر عدم همگرایی ترکان خراسان
طبعا هویت واقعی هر ملتی را بایستی منسوبیت قومی و تاریخ حقیقی آن ملت تشکیل دهد اگر غیر از این
باشد هر ملت تلاشی را که در راه اعتلای ملت خود می نمایید در واقع در راه ملت دیگر کرده است ،
چه بسیار افراد وطن دوست ملی گرایی که در راستای اعتلای ملت خود فدا کاری کرده اند اما در واقع
به جهت جعل تاریخ و القای هویت جعلی به بی راهه ای نا مربوط سوق داده شده اند ، لذا اطلاع دقیق در
مورد هویت و تاریخ واقعی خود برای هر شخصی که سعی در انجام چنین فداکاری های در راستای
پیشرفت خود دارد امری ضروری و واجب می باشد .
تاریخ خراسان امروز با آسمان و ریسمان بافی های اشخاص معلوم الحالی که از خراسان تا اربیل را به
دست بوسی دست نشانده های اسراییل می روند ، و برای ملت خود شروع به اسطوره سازی و تاریخ
بافی جعلی می نماییند و آن را معجون وار به خورد ملت خود می دهند ، و ملت ساده و ناآگاه به راحتی
این جعلیات را می پذیرند و از این معجون جعلی و ساختگی مست و مدهوش میشوند، در حال تحریف
هست.
تاریخ و فرهنگ تورک در خراسان و حوزه ترکان خراسان از دو جهت مورد جعل قرار میگرند:
-1 تاثیر سیستم حاکم شونیسم فارس که ارمغان رژیم پهلوی هست
شونیسم یعنی اعتقاد به برتری نژادی و یا حقوقی ملتی برملت دیگر .
با کنار رفتن آخرین حکومت ترک در ایران ، رژیم پهلوی با نقاب یک رنگی ملی ولی در اصل برای
خدمت به اربابان خارجی خود تمرگز گرایی افراطی و یکسان سازی اجباری و هویتی – فرهنگی کشور
کثیرالملل ایران رادر دستور کار خود قرار داد و با سرکوب های فرهنگی ترک ها سعی بر آن داشت که
آنها را ازصحنه های سیاسی و فرهنگی کشور محو نماید

دلیل این سرکوب های سیاسی و فرهنگی رژیم شونیسم فارس مبارزه با عنصر ترک در منطقه بود که
ابتدا با ترس از پیشرو بودن ملت تورک آذربایجان در حرکات روشنفگری و ضداستعماری بود وسپس با
دور کردن ترک های ایران ازکشور های ترک منطقه، چه در شمال شرق که با فاصله انداختن ترک
های خراسان با جمهوری ترکمنستان از ترس گرایش ترک های خراسان به جمهوری مستقل ترکمنستان
و چه در غرب و شمال غرب ، چرا که در آن زمان در نتیجه ارتباط زبانی راحت ملت آذربایجان با
آزادیخواهان همزبان خود در آنسوی رود آراز و ترکیه که دروازه ورود اندیشه های نو و آزادیخواهی
به ایران بود .
اما سرکوب ها در خراسان بیشتر فرهنگی بوده که با اهداف نابودی فرهنگ ترکان خراسان چه به کام
دیگران و چه نابودی کامل آن .
-2 اما روش دوم جعل تاریخی و فرهنگی هست که عمر کمتری نیز دارد که این به دست نوکران و
خدمت کاران اسراییل رقم خورده هست ، به دست همانهایی که از خراسان تا اربیل را به دست بوسی
گماشته های صهیونیسم غاصب می روند تا استاد افتخاری برای جعل و فرهنگ و تاریخ دیگران دریافت
نمایید .
سبک وسیاقشان نیز بدینگنه هست که ابتدا با شیب ملایم المان های فرهنگی ترکان را با اسم یا گاها با
پسوند جدید به نام خودمعرفی میکنند مثلا : جدیدا برای قوشما این ساز روح نواز نام جدید دو نی را
گذاشتند که ابتدا بتوانند نام ترکی اش را از بین ببرند سپس به کام خود مصادره نماییند.
در واقع همان کاری که برای رقص هایمان کردند ، بیر قرسه را یک قرسه گفتند ، ایکی قرسه را دو
قرسه خطاب کردند و رقص زیبایی آلاگوز را جدیدا هنگ خانان معرفی میکنند ولی فعلا برای رقص
قالدی قالدی اسم جدیدی پیدا نکردند ، ولی جعل شان هم جعل غیر حرفه ای هست ، چون فکر کردند با
تغیر پسوند وپیشوند ها میتوانند بلکل تصاحب شوند ولی هیچ وقت به معنای” قرس” توجه نکردند
“قرس” یک کلمه ترکی هست و به معنای دست زدن های ریتمیک و آهنگین می باشد.
بعد از جعل و دستبردهای ناشیانه به موسیقی ما سعی دارند قهرمانهای ملی و تاریخی ما را به نام قوم
خود معرفی کنند وبا نوشتن کتابهایی بدون داشتن هیچگونه سندیت و اعتبار تاریخی سعی دارند نادرشاه
بزرگ تورک افشار را به عنوان قهرمان قوم خودشان عرضه کنند و همچنین ججوخان درگزی و
جبارخان را .
اینک نیز در تلاش هستند خود را صاحبان و وارثان حقیقی خراسان معرفی نمایند و بقیه اقوام را مهاجر
و مهاجم ، و برای خراسان نام جدید و جعلی میگزارند .
اما آنچه که پر واضع و آشکار هست در همه موارد جعل ناشیانه مشهود هست ، از این حیث گفته می
شود جعل ناشیانه ، چرا که در تمام موارد مورد جعل و تحریف ،ارتباط فرهنگی بین ترکان خراسان و
ترکان سایر نقاط در نظر گرفته نشده هست و جعل و تحریف شان صرفا با اضافه و کم نمودن پسوند و
تبلیغ های کورکورانه صورت میگیرد.

تاثیر این جعلیات زمانی نمود پیدا می کند که جوانان ترک ما به دلیل عدم دسترسی به کتب تاریخی در
مورد هویت خود ، خام جعلیات جاعلان می شوند و دچار خود کم پنداری میگردند
که این خود کم بینی باعث گریز ازهویت خود و موجب گرایش یافتن به هویت غیر می گردد.

پیشنهادات:
-1 ارایه مقالات متعددی حول محورهمگرایی ترکان خراسان
-2 ارایه کتب بیشتری در مورد ترکان خراسان
-3 حمایت از نویسنده گان ترک خراسان
-4 تشکیل انجمن فرهنگی ترکان خراسان
-5 تشکیل انجمن ادبی ترکان خراسان
-6 حمایت از هنرمندان ترک خراسان

یونس رجایی – بهار 99

منابع
1(قاسمی 1931:92 –تاثیر رسانه ها بر جامعه
2(کتاب ترکها و ایران
3(محمدتقی زهتابی-تاریخ دیرین ترکان ایران
4(سعید وصالی –سیاست گذاری اجتماعی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا