نماد سایت Aznews TV

تورک، تورک است شیعه و سنی ندارد!

به دنبال قرائت شعر آرازی آییردیلار توسط رئیس جمهور تورکیه، برآشفتن حکام تهران، به جهانی شدن موضوع و ابتر ماندن سیاست تهران در قبال آذربایجان جنوبی انجامید. به جرات می توان گفت مهمترین، بی پرده ترین و مستندترین تفسیر در مورد اهداف اردوغان از قرائت آن شعر، اظهارات دولت باغچه لی، رئیس حزب حرکت ملی(MHP) بود. وی آشکارا توضیحی بر جغرافیای منظور نظر اردوغان در جنوب آراز آورده با قرائت شعری دیگر، علاوه بر اشاره مجدد به نام مناقشه برانگیز آراز، از شهر تاریخی مراغه نیز نام برده و می گوید:

مطلعین، بر موقعیت جغرافیایی مراغه کاملا واقفند پس بیایند بر قرائت این شعر نیز واکنش نشان دهند.

«جغرافیای ما را رودها، کوه ها، ظلم ها، اشغال گری ها، و راه ها می توانند از هم جدا کنند اما ما مثل یک جان در یک بدن هستیم: یک طرفش تورکیه، یک طرفش آذربایجان. هر جدایی نوید دهنده وصال است و هر دوری خبر از آغوش گرفتن میدهد. قرائت یک بیت شعر توسط رئیس جمهور محترممان به طور خاص باعث آزردگی و آشفتگی در ایران شده است. وزارت امور خارجه این کشور واکنشی بی اساس به این ]شعر[ نشان داده و ۲۲۵ نماینده مجلس ]در ایران[ طومار مشترک اعتراضی به امضا رسانده اند.

آیا پنهان کردن خورشید با خشت عملی عاقلانه است؟ آیا پذیرش وضعیت تحمیل شده موجود(جدایی آذربایجان) که از زمان معاهده تورکمانچای سال ۱۸۲۸ برقرار است جوابی در وجدان تورک پیدا خواهد کرد؟ مگر ارس را جدا نکردند؟ مگر امیدها را جدا نکردند؟ این اندازه احساس آشفتگی ]ایران[ را چگونه باید توضیح و تفسیر کرد؟

 یک بار دیگر من فریاد می زنم: ارس را جدا کردند..‌. کجای این شعر مشکل دارد؟ آنهایی که آشکارا به ارمنستان کمک می کردند می خواهند به ما چه بگویند؟ ارس را جدا کردند، حتی آن را به زور [از هم] کندند.

نگاه کنید و ببینید که شاعر مرحوممان عاریف نیهات آسیا چه می گفت: … بگریند ستارگانی که از آسمان به مراغه می نگرندفرات و دجله و ارس از من زاده شده اما چرا بر من سرازیر نمی شوند

حالا بیایند به این شعر هم اعتراض کنند. آنهایی که از موقعیت جغرافیایی مراغه مطلعند می دانند که مراغه کجاست و آنهایی که آشنایی ندارند انشالله سریع درحال یاد میگیرند.

تورک، شیعه و سنی ندارد. همانطوری که تورک، تورک است و در تصویر و تفسیر دیگری نمی گنجد! 

نمی توان جلوی تورک بودن سد کشید و دیوار ساخت.

بدانند که نمی توانند عقل استراتژیک اؤتوکن[اولین پایتخت دولت تورک به رهبری آتیلا] را خاموش کنند و روی اهداف مقدسش خط بطلان بکشند.

همانطوری که در گذشته گفته بودم باز هم می گویم: هر قدر یاووز]سلطان سلیم[ تورک هست شاه اسماعیل هم تورک هست. هر دو سلطانی بزرگند

در چشمان ما خراسان، اردبیل، و اصفهان همان هست که باکو و آنکارا هست. نمی توانند تورک را با تورک دشمن کنند

عبارات فوق، قسمتهایی از اظهارات دولت باغچه لی در تفسیر سخنان جنجالی رجب طیب اردوغان در باکو می باشد.

این اولین بار نیست که نوک پیکان باغچه لی متوجه تهران میشود. پیشتر، وی در سال ۲۰۱۸ صراحتا حمایت خود را از ملت آذربایجان جنوبی اعلام کرده گفته بود که ما در کنار ملت تحقیر شده آذربایجان جنوبی ایستاده ایم و آنها را به آغوش می کشیم. 

گرایش فکری غالب حزب حرکت ملی تورکیه بر همگان آشکار و خالی از تردید است. اما سوال این جاست که بیانات دولت باغچه لی تا چه اندازه اهمیت دارد؟ آیا بیانات باغچه لی فقط در سطح حزبی بیان شده و صرفا مصرف داخلی دارد و یا از سخنان وی می توان به عنوان سیاست کلان دولت تورکیه استنباط نمود که بی توجهی به آن موجبات خسران برای ایران را نیز میتواند به همراه داشته باشد. در این مجال به این موضوع پرداخته خواهد شد که آیا سخنان وی را میتوان بشارت دهنده تغییر سیاستهای منفعل دولت تورکیه در قبال آذربایجان جنوبی دانست؟ 

نقطه عطف مناسبات احزاب حرکت ملی(MHP) و عدالت و توسعه (AKP) تورکیه کودتای نافرجام سال ۲۰۱۶ می باشد که پیش از آن، حزب حرکت ملی از مخالفان سرسخت رجب طیب اردوغان بود و سیاست های کلی اردوغان چه در مناسبات خارجی و چه در اداره داخلی را شدیدا از تیغ انتقاد می گذراند. در آن سال تغییرات بنیادی در ساختار سیاسی تورکیه شکل گرفت. حزب عدالت و توسعه که جایگاه سالهای اوج خود را از دست داده بود، در انتخابات سال ۲۰۱۸ با تکیه بر اتحاد با حزب حرکت ملی موفق به کسب اکثریت آرا گردید و آنها که سالیان دراز رقبای سرسخت و منتقد هم بودند در نتیجه کودتای نافرجام به هم گرویده تبدیل به دو بازوی فکری و اجرایی سیستم سیاسی تورکیه شدند. 

نقش حزب متبوع دولت باغچه لی در انتخاب اردوغان برای پست ریاست جمهوری انکارناپذیر است. این ائتلاف با ظهور اتاق فکری متشکل از نخبگان سیاسی هر دو حزب و طراحی مشترک سیاستهای داخلی و خارجی تا بدین روز ادامه دارد. نفوذ سیاسی دولت باغچه لی بر استراتژی اردوغان زمانی بیشتر جلوه گری می کند که مرور دکترین سیاسی حزب عدالت و توسعه، نشان میدهد که رهبر مقتدر آن، رجب طیب اردوغان خواه در نقش نخست وزیر پیشین و خواه در نقش رئیس جمهور فعلی تورکیه، در خصوص تورکهای ایران و جغرافیای آذربایجان جنوبی سیاست مطلوب نظر تهران را اتخاذ کرده و ۱۸ سال سکوت اختیار نموده بود. اما به یمن ائتلاف اخیر، نقش تفکرات محوری حزب حرکت ملی در طراحی سیاست های کلان تورکیه رنگین تر شده و از آن تاریخ تا بدین روز، سخنرانی های رهبران دو حزب هماهنگ‌شده و مکمل هم بوده است. اهدافی که از زبان اردوغان به عنوان رئیس جمهور و شخص حقوقی قدرت به جهت ملاحظات سیاسی در پرده و به اختصار دیپلماتیکی بیان شده، ساعاتی بعد، از زبان باغچه لی به تفصیل و بدون لکنت اظهار گردیده است. برای سنجیدن سطح هماهنگی بین این دو رهبر، مرور سخنرانی های آنان در طول جنگ ۴۴ روزه قاراباغ مؤید این ادعاست. بنابراین تفسیر بیانات باغچه لی در چارچوب حزبی از منطق دوراندیشی سیاسی فاصله داشته و ساده انگاری می باشد. لذا لازمست سخنان وی پس از ائتلاف با حزب عدالت و توسعه را در سطح سیاست کلان تفسیر نمود. 

اما در طرف دیگر ماجرا، بعد از مشاهده جدیت تورکیه در قبال تورکهای ایران و با توجه به عواقب جبران ناپذیر اقتصادی و سیاسی تنش احتمالی با تورکیه، تهران به ناچار از اظهارات تند خود عقب نشینی کرد. تغییر لحن وزیر خارجه ایران در توییت حمایت‌گرانه وی از تورکیه در برابر تحریمهای آمریکا، مماشات حسن روحانی در پاسخ خبرنگاران و بالاخره استقبال وی از آزادی قاراباغ پس از تقریبا دو ماه، همچنین نصب بنری در مشهد به منظور تاثیر گذاری بر مخاطبان بسیجی آذربایجان جنوبی و حتی فراتر از آن، پخش خبر برگزیده شدن تیم تراکتور تبریز در انتخابات فضای مجازی فدراسیون فوتبال آسیا، به عنوان پرطرفدارترین تیم آسیا، بر خلاف سیاستهای همیشگی صداوسیما بر علیه تورکها، و اشغالگر خواندن ارامنه پس از ۳۰ سال از عمر ۴۲ ساله جمهوری اسلامی، خبر از آن دارد که مسئولان ایران به این اتفاق نظر رسیده‌اند که بجای افزایش تنش با ائتلاف اردوغانباغچه‌لی، راههای همزیستی با دولتمردان تورکیه را اتخاذ نمایند. آنان از صراحت لهجه باغچه لی در حمایت بی پرده از مردم آذربایجان جنوبی باخبرند و به خوبی بر این موضوع واقفند که به سبب نیاز اجتناب ناپذیر رجب طیب اردوغان به سبد رای دولت باغچه‌لی در انتخابات ۲۰۲۳ ریاست جمهوری ترکیه، ائتلاف موجود ادامه دار بوده و حتی مستحکمتر نیز خواهد شد.

دولت باغچه‌لی با اطلاع از رشد  هویت خواهی تورکهای آذربایجان جنوبی و حتی سراسر ایران و نیز کنار زدن اختلافات تاریخی دول صفوی و عثمانی ناشی از تفاوت مذهب، علنا بر پارامتر ترک بودن تاکید کرده و تفاوت مذهبی تشیع و تسنن را محدودیتی در برابر ترک بودن به حساب نمی‌آورد. بنابراین تداوم ائتلاف موجود در تورکیه حاکمیت تهران را به قبول واقعیت انکارشده در آذربایجان جنوبی مجبور خواهد کرد و جغرافیای ژئوپولیتیک آذربایجان جنوبی و وزن سیاسی آن در جهت دهی به تمایلات منطقه‌ای حاکمیت تهران، در آینده‌ای نزدیک به عنوان فاکتوری کلیدی، روابط سیاسی آنکارا و باکو با تهران را تحت تاثیر قرار خواهد داد. بنابراین همچون سالهای دوردست، بار دیگر قلب خاورمیانه، در تبریز تپیدن خواهدگرفت و تورکهای ایران نقشی تعیین کننده در سیاستهای منطقه ای و فرا منطقه ای خواهند داشت.

بهزاد جدی

تحلیلگر سیاسی

خروج از نسخه موبایل