اجتماعیایرانسیاستویدیو

تصویری؛ نژادپرستی عریان در سیستم آموزشی ایران

چند روز پیش کلیپی در فضای مجازی منتشر شد که در آن توهین‌های نژادپرستانه معلمی سر کلاس درس را نشان میداد.

اگرچه امکان تایید صحت ویدیو دشوار است اما مساله جالب آنکه هیچ بیننده‌ای شک و شبهه ای در صحت آن به خود راه نداد. چرا که در ایران همواره توهین های نژادی به ملت های غیر فارس و مخصوصاً علیه ترک ها و عرب ها مانند آنچه در ویدیو نشان داده میشود جریان دارد.

این ویدیو به احتمال زیاد مربوط به درس تاریخ پایه های ابتدایی است که در آن آموزگار با به کار بردن جملات به شدت نژادپرستانه ملت ترک و عرب را کوچک میشمارد.

نکته جالب دیگر آنکه معلم در پاسخ به اعتراض دانش‌آموزی، از لزوم نفرت ایرانیها از عرب‌ها دفاع میکند. این منظره در واقع خلاصه و تصویری کلی از ایران و آنچه با ملت‌های غیر فارس می‌شود را نشان می‌دهد.

نژادپرستی بخشی از هویت رسمی ملی در ایران مدرن است. یعنی از زمان استقرار پهلوی اول و تولید مفهوم ملت و دولت به معنای مدرن نفی دیگران جزو فرهنگ عامه مردم در ایران پذیرفته شده است.

تقریباً هیچ ملت و قومی از گزند نژادپرستانه فارس محور در امان نمانده است. اما ریشه این پدیده را قطعا تا حدود زیادی باید در سیستم آموزشی جست و جو کردو برای مثال کتابهای تاریخ در ایران اولا بر پایه تعریف هویت ملی فارس محور بنا شده است.

دوم تمام هست و نیست سایر ملت ها را کوچک شمرده و انکار کرده‌اند. اما در این بین دو ملت عرب و ترک همیشه در مرکز حملات ملی گرایی فارس بوده اند.

در تحلیل این موضوع هم باید قدری عمیق شد. برای مثال حجم رقابت و کشاکش قوم فارس با ترکها قطعا قابل قیاس با مثلا کردها نبوده و یا عربها و به تعبیری اسلام همیشه در نظر ملیگرایی فارس دشمن مدنیت قبول شده است.

حال آنکه با نگاهی گذرا و البته بی طرف به کشورهای عرب میتوان به فرهنگ غنی و منحصر به فرد عربی پی برد. تمام فرهنگها نقاط ضعف و قدرت دارند اما اینکه قوم فارس را مرکز دنیا فرض کنیم و باقی هستی را کوچک شمرده ابراز تنفر کنیم این قطعا نامی جز نژادپرستی ندارد.

در تاریخ مدرن هم ایران هویت ملی خود را بر اساس و تمرکز بر قوم فارس تعریف کرد. غیر از آن به خصوص ترک ها و عرب های به عنوان دشمن بالقوه پذیرفته شدند. برای همین صحنه مربوط به نژادپرستی معلم آن هم سر کلاس درس ابتدایی جای تعجب چندانی ندارد.

این روال برای سالهای متمادی ادامه یافت. سیاستهای یکسانسازی فرهنگی و نابود کردن ملتهای غیرفارس با قوت هر چه تمام ادامه یافت. اما با گذشت زمان و به خصوص ظهور ابزارهای ارتباطات جمعی مانند اینترنت امکان ادامه انحصار حکومتی ممکن نشد. یعنی دیگر تریبون در انحصار حکومت نبود.

اگرچه تبعیض عمیق و چندلایه در طول سالیان دراز اعتماد به نفس و بالندگی را از ملتهای غیرفارس ستانده بود اما خصوصا عربها و ترکها به لحاض دسترسی به منابع علمی بسیار خوش شانستر از دیگر ملتهای تحت ستم بودند. زیرا عربهای ایران با دسترسی به منابع غنی علمی در دیگر کشورهای عربی امکان رشد و بالندگی منفرد را داشتند.

در میان ترکها هم پیشرفت قابل توجه جمهوری ترکیه در سالهای اخیر به خصوص به لحاظ دموکراسی و آزادیهای اجتماعی و سیاسی به الگوی مناسبی برای ترکها و کل ملتهای منطقه تبدیل شد.

برای همین هم جمهوری اسلامی همواره با تلاش برای استفاده از نفرت پراکنی علیه ترکیه از تبدیل شدن به الگوی فراگیر نزد ملتهای ایران جلوگیری میکند. از طرفی در سالهای اخیر مخصوصا با تک‌روی اپوزسیون مرکزگرا ملتهای غیرفارس بیش از پیش بر خود متکی شده و هویت ملی خود را باز یافته اند.

در دو دهه اخیر هم در آذربایجان هم در الاحواز هویت ملی به شکل قابل توجهی رشد یافته و خودآگاهی ملی و بازگشت به خود به طرز فوق العاده ای افزایش یافته است. این مهم به خصوص برای حکومت مرکزگرایی که هر روز مشروعیت خود را در بین تمام اقشار جامعه از دست میدهم زنگهای خطر را بیش از پیش به صدا درآورده است.

اما مساله اینجاست ایران نیز تافته جدا بافته نیست و دقیقا همان اشتباه تاریخی تمام سیستمهای فاشیستی را انجام میدهد. حکومت مرکزی به هیچ وجه قادر به اصلاح خود نیست و هر روز بیش از پیش از دامان مردم دورتر می‌شود.

از این روی با افزایش این چنین اقداماتی و در واقع عدم کنترل ملیگرایان فارس بهترین خدمت را در افزایش خودآگاهی ملی بین ملتهای غیر فارس را به آنها میکند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا