آذربایجاناجتماعیایران

تخریب مجسمه مرد «قاراپاپاق» در سولدوز (نقده)

مجسمه مرد «قاراپاپاق» در سولدوز (نقده) روز سه شنبه سوم فروردین ۱۴۰۰ توسط افرادی ناشناس مورد تخریب قرار گرفت.

فعالین مدنی آذربایجانی احتمال می‌دهند که این اقدام از سوی هواداران گروه‌های تروریستی کُردی صورت گرفته است.

این مجسمه در خیابان «قالاباشی» سولدوز قرار داشت.

محمد قرباني، محقق ميراث فرهنگي و رييس سابق موزه اورميه در تاریخ ۱۷ مهر ۱۳۸۳ در گفتگویی با بیان اینکه «هسته‌ اصلي ساكنان سولدوز در آذربايجان غربي را اهالي ايل قره پاپاق تشكيل مي‌دهند» می‌افزاید:« قسمتي ديگر نيز اقوام مهاجر مي‌باشند كه از شهرها و مناطق اطراف از جلگه بناب، مراغه و هشترود به اين منطقه آمده‌اند و همه اين اقوام به زبان توركي آذربایجانی تكلم مي‌كنند.»

به گفته او «اندكي از مردم منطقه خصوصا روستاهاي جنوبي شهرستان كردزبان بوده كه از شهرهاي كردنشين منطقه به اين ناحيه آمده و از تيره‌ي دزرزل هستند.» او تصريح می‌کند: «قبل از ورود قره پاپاق منطقه مزبور هيچ نامي نداشت و همه آن محل را به نام تنها روستاي موجود يعني (نقده‌اي) مي‌شناختند.»

وي در خصوص ايل قره پاپاق می‌گوید: «قره پاپاق يا قاراپاپاق تيره‌اي از ايل “بزچلو (بزجلو) كه از بخش‌هاي عمده تركمن است مي‌باشد و بخش‌هاي معروفي كه از تركمن جدا شده و با نام مستقل موسوم شده‌اند و عبارتند از: سلجوق، بزجه لو، قره قويونلو و قاجار و بنابراين ترك، تركمن، بزجلو و قره پاپاق هستند. ايل قره پاپاق ابتدا در بين اراك و همدان در ناحيه‌اي به نام “بزجلو” ساكن بودند و به اين ايل بزجلو معروف گرديده‌اند و به دليل شجاعتشان شاهان صفوي آنان را تحت سرپرستي يارعلي آقا رييس ايل جهت حفظ گرجستان از هجوم طايفه‌هاي گذري روستايي تزاري به گرجستان كوچانيدند و در بلوكات و آغچه (قلعه) ساكن شدند. هنگامي كه رياست ايل بزجلو به (نقي بيگ) رسيد لشكر روسيه به فرماندهي (سرگزوف) به گرجستان استیلا بافت و تفليس را گرفته كه در اين زمان عباس ميرزا سردار شجاع قاجار به فرمان فتحعلي شاه به گرجستان اعزام و به بيگ ايل بزچلو دستور همكاري با سپاه از طرف حكومت مركزي صادر می‌کند و ايل فوق با وجود كوشش زياد قسمتي از خاك قاجار به تصرف روس‌ها درآمد. عباس ميزا طي فرماني به حسين خان (بيگلر بيگي ايروان) دستور داد كه نقي بيگ را به لقب خاني مفتخر سازد و روستاي (شلو) در ايروان را در اختيار او بگذارد و قسمتي از ايل در آنجا ساكن شدند و قسمتي نيز به خاك تركيه مهاجرت نموده و در نواحي (وان، قارص و شورگول) ساكن شدند و چون عشاير بزچلو به هنگام ورود به خاك تركيه لباس محلي قفقازی به تن داشته و كلاه مشكي از پوست بره به سر داشتند اهالي اين كشور آنان را (قره پاپاق) ناميدند. آنها بعد از دو سال اقامت در تركيه طي نامه‌اي به ايروان دعوت شدند و از طرف حاكم آن دلجويي‌هاي فراوان به عمل آمد و در محل (قره بولاق) ساكن گشتند. ولي بعد از گذشت دو سال بار ديگر روابط قاجار و تزارها تيره شد و نقي خان با سوارانش در خلال جنگهاي پارتيزاني سي سرباز روس و ارمني را كشت. در سال ۱۲۴۰ هجري قمري، اطراف دریاچه گوگجه (در حال حاضر در داخل مرزهای ارمنستان قرار دارد) محل سكونت نقي بيگ به تصرف روسها درآمد و پس از كشمكشهاي زياد بالاخره نقي خان با ايل خود به سوي خوي و سلماس آمد و به علت مناسب نبودن منطقه در سال ۱۲۴۵ هجري قمري عباس ميرزا ناحيه سولدوز را به ايل واگذار كرد و سند (نوچه ده) يا (نقداي نقده) را به خود تقي خان اعطا نمود. ايل قره پاپاق هنگام ورود به سولدوز (نقده) منطقه را مطابق تعداد افراد هر عشيره از عشاير هشتگانه تقسيم مي‌كنند و در اين تقسيم آنهايي كه بيشتر با كشاورزي، آشنايي داشته‌اند، به ناحيه دشت ماهور ساري تورپاق رفته و آنهايي كه به دامداري مي‌پرداختند قاراتورپاق را انتخاب مي‌كنند كه اين عشاير شامل سارال، تركاون، شمس الدینلی، چاخیرلی، جان احمدلی، قازاق، اولاشلی يا اولاشدي و عربلی مي‌باشد. هر كدام از طوايف هشتگانه روستاهايي در دشت ماهور داشته‌اند؛ يعني هر كدام در هر سه بخش سولدوز مناطقي را تحويل گرفته و طوايف، در خلال يكديگر زندگي مي‌كنند و گويا تنها شمس الدينلی مجموعا در يك قسمت جمع مي‌شوند.»

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا