چکیده:
چهل و نه سال است تحولات گسترده ای در زندگی ترکان خراسان روی داده است که امروزه باعث بروز سوالاتی در ذهن محققان و خود ملت تورک در خراسان شده است و افرادی هستتد به خاطر مسائل خاصی از جواب دادن به این جور سوالات شونه خالی می کنند و این عمل آنها دلیلی دارد که در این مقاله سعی شده به طور تخصصی به اوضاع دوران گذشته و امروزی ترکان خراسان پرداخته شود.
مقدمه:
تورک خراسان ملتی گم شده در کشور ایران است، تورک ها در شرق و شمال شرقی و در قسمتی از شمال کشور ایران زندگی می کنند که با عدوان تورک خراسان شداخته می شوند، ولی بر خلاف دیگر اقوام و ملت هایی که در داخل کشور ایران زندگی میکنند از هویت خود بی اطلاع هستد.
شناخت هویت کامل کننده شخصیت و سازنده هدف فرد می باشند، وضعیت انسان را مشخص می کند و به اون می فهماند چرا و برای چه به دنیا اومد و هیچ گاه در سردرگمی ملت زندگی نمی کند و آینده برایش روشن است.
انسان همیشه نیازمند هست، و از دو روش می تواند نیاز هایش را رفع کند روش اول، راهی است که صحیح و البته دشواری هایی را نیز به همراه دارد، و اما روش دوم که روش غلط می باشد که درصد بالایی از انسان ها برای دریافت نتیجه زودتر آن را انتخاب می کنند و این تیپ انسان ها نتیجه نهایی را در نظر نمی گیرند.
در قسمت دیگر این قضیه کمیته ای وجود دارد برای تسلط یافتن بر جامعه ای که خود در آن زندگی می کنند و حقی برای دیگران که متفاوت اند قائل نیستند و به زبان ساده پیوسته در حال دام انداختن برای پیشبرد سیاست خود در مناطق مورد نظر اند. این نوع کمیته ها برای رسیدن به هدف خود و کسب سود دست به هر گونه کاری میزنند و می شود آن ها را کارمتدان استتعمار و استعمارگران نامید.
شناخت درست هویت خود بسیار مهم است و در کنار این شناخت مهم به یاد داشته باشیم یکی از عواملی که انسان را هدایت میکند تا قدم در راه غلط بگذارد جهل خود ساخته آن ها است؛ می توانستند وقت بگذارند و برای کاری که می خواهد انجام دهد تفکر کند و مطالعه کند ولی در بعضی مواقع دست به مسئله جهل خود ساخته میزند و بدون هیچ دلیل و قبول کردن مدرکی بر اظهارات پوچ خود پافشاری میکند.
اگر در شناخت هویت خود، دست آورد جهل خود ساخته رو جست و جو کنیم به نژادپرستی و تعصب خشک میرسیم که برای اصل هویت شخص سم است، در شناختن هویت خود جدی باشیم و وقت بگذاریم و حتی اگر شده ساعت ها و یا سال ها مطالعه کنیم تا به واقعیت برسیم و خوبی و بدی هویت خود را بپذیریم به گفته پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی(ص) تمام انسان ها برابر و مساوی هستند.
صاحب نظران بر این اعتقادند که خودآگاهی فرد نسبت به هویت و حقیقت وجودی خود و نیتز شناخت و پیروی فرد از انتظارات و قواعد پذیرفته شده اجتماعی، سلامت زندگی فردی و اجتماعی افراد جامعه را تضمین نموده و از میزان ارتکاب جرائم و انحرافات اجتماعی و بروز آسیبهای اجتماعی میکاهد. بدین لحاظ طرح مبحث بحران هویت با ابعاد مختلف آن، به عنوان یکی از عوامل کلیدی در گسترش دامنه انحرافات اجتماعی، از جمله نیازهای ضروری جامعه کنونی میباشد. ولی کمیته ها مورد نظر ارتکاب جرائم و انحرافات اجتماعی و فردی رو بنام وطن پرستی افزایش میدهند و بروز آسیبهای اجتماعی رو به تأخیر می اندازند و هدف آنها به کارگیری هویت فردی اشخاص است.
«هویت» یعدی آنچه که باعث تشخص فرد میشود. از این مفهوم پیداست که هویت، حقیقت و چیستی و هستی را میرساند. اصل این کلمه، عربی است و از کلمه «هو» به معنی او (ضمیر غایب مفرد مذکر) اخذ شده است و از ضمیر«هو»، لفظ مرکب «هو، هو» ساخته شده است که اسم مرکب الف و لام دار میباشد. معنای این اسم «اتحاد بالذات»یا «انطباق بالذات» است. بنابراین هویت یک پدیده، نشانگر هیئت و ماهیت وجودی آن ذات است. به عبارت دیگر چیستی و حقیقت پدیده مورد نظر، هویت آن را میرساند و میتواند به صورت فردی یا جمعی باشد.
واژه Identity به معدای «هویت» ریشه در زبان لاتین دارد و دارای دو معنای اصلی است معنای اول آن بیانگر مفهوم تشابه ملل است و معنای دوم آن به مفهوم تمایز است که با مرور زمان، سازگاری و تداوم را فرض میگیرد. بنابراین مفهوم هویت (به معنای اصطلاحی آن) میان اشیا و افراد دو نسبت محتمل را برقرار میسازد، از یک طرف شباهت و از طرف دیگر تفاوت.
هویت، جنبه ها، جلوه ها و ابعاد متفاوت و متنوعی دارد، بعد فلسفی، بعد روانی، بعد فرهنگی و بعد اجتماعی از ابعاد هویت محسوب میشوند.
برای مطالعه ادامه این مقاله به اینجا کلیک کنید: