تفرقهگرایی ناسیونالیسم باستانگرا
بیانیه ۴۰ نفر از فعالین دموکراسیخواه آذربایجان پیرامون قرهباغ
سی سال پیش و در پی بیثباتیهای ناشی از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ارتش دولت ارمنستان تهاجم گستردهای را به اراضی جمهوری آذربایجان آغاز کرد.
هدف از این تهاجم اشغال منطقه «قرهباغ» کوهستانی بود، منطقهای با اهمیت استراتژیک که هیچ مرز مشترکی با ارمنستان ندارد و در داخل مرزهای بینالمللی آذربایجان قرار دارد و تا قبل از این تهاجم ساکنان ترک و ارمنی آن در طول سالیان طولانی همزیستی مسالمتآمیزی با هم داشتند.
این تجاوز با چراغ سبز و حمایت همهجانبه، دیپلماتیک، لجستیک و نظامی دولت روسیه و پشتیبانی دول غربی از جمله فرانسه و آمریکا منجر به اشغال قرهباغ و در مجموع ۲۰ درصد از اراضی جمهوری آذربایجان، شد.
اشغالگری و تجاوز دولت ارمنستان با فجیعترین جنایات جنگی از جمله قتلعام مردم غیرنظامی خوجالی همراه بود. در طول این مناقشه خونین که دولت ارمنستان آغازگر آن بود ۳۰ هزار نفر قربانی و نزدیک به ۱ میلیون از اهالی آذربایجان آواره شدند و این سرآغاز دور بیپایانی از خشونتهای اتنیکی و دینی در منطقه قفقاز بود.
در این میان، شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز به عنوان عالیترین مقام حقوقی، طی قطعنامههای ۸۲۲، ۸۵۳، ۸۷۴، ۸۸۴ صراحتا به بازگشت قوای نظامی ارمنستان به داخل مرزهای بینالمللی تاکید کرده و از آنان خواسته بیدرنگ مناطق اشغالی آذربایجان و از جمله منطقه قرهباغ کوهستانی آذربایجان خارج شوند، اما دولت ارمنستان بدون توجه به هیچکدام از این معاهدات بیناللملی به اشغالگریاش ادامه داده است.
در طی روزهای اخیر پس از حمله ارتش ارمنستان به مناطق مسکونی و غیرنظامی آذربایجان آتش این جنگ دوباره شعلهور شده است و دولت آذربایجان موفق به بازپسگیری برخی از مناطق اشغالی خود شده است. این امر موج عظیمی از شادی و شور و شوق را در بین ترکهای آذربایجان و ایران برانگیخته بهطوریکه اجماعی بیسابقه در بین اقشار مختلف مردم آذربایجان و طیفهای مختلف سیاسی آن در حمایت از حقانیت ملت آذربایجان در مسئله قرهباغ ایجاد شده و آنها صریحا و قاطعانه خواستار اتمام این بحران با عقبنشینی کامل دولت ارمنستان از تمام مناطق اشغالی هستند.
این فضای همدلی و حمایت مردمی فراگیر که در این چند روز شاهد آن بودیم نشان از درد مشترک زخم قرهباغ دارد. مردم آذربایجان از نزدیک شاهد فجایع رخ داده در طی این جنگ بوده و دل پرخونی از روایتهای این تجاوز و اشغال در سینه داشتند و پس از آغاز این جنگ میزبان تعداد زیادی از آوارگان همزبان خود از آن سوی رود ارس بودهاند و همه این عوامل باعث شده تاد یاد و خاطره این جنگ در حافظه جمعیشان نقش ببندد.
در این میان بخشهایی از جامعه روشنفکری ایران و فعالین سیاسی و مدنی یا با موضع سکوت و یا با موضعگیریهای یکجانبه و مغرضانه که حکایت از نفوذ نگرشهای ایدئولوژیک ناسیونالیسم باستانگرایانه دارد بر طبل تفرقه میکوبند.
این جریانات نه تنها بر جنبههای حقمدارانه کشور آذربایجان در این قضیه چشم پوشیدهاند، بلکه خوشحالی و حمایت هموطنانشان، ترکهای ایران و آذربایجان، را نیز برنتابیدهاند و با این اقدامات خود در عمل موجب تعمیق شکاف قومی شده و بر نارضایتی و بیاعتمادی مردم آذربایجان از خود دامن زدهاند.
ما جمعی از فعالین دموکراسیخواه آذربایجان هشدار میدهیم که ماحصل این رویکرد خصمانه، تمامیتخواهانه و غیردموکراتیک تعمیق شکاف بین مرکز و ترکهای ایران است. طبیعتا از نظر ما مسئولیت اصلی این شکاف همین نیروهای سیاسی مرکزگرایی هستند که از هر موقعیتی برای نفرتپراکنی با مردم آذربایجان و ترکهای ایران استفاده و در راستای انکار و سرکوب خواست و مطالبات آنها عمل میکنند.
به عقیده ما این گفتمان نفرت پراکنانه در مرکز یکی از عوامل اصلی تضعیف همبستگی ملی است و از اینرو اعلام میداریم بالندگی سراسری ایران جز از رهگذر اجماع و توافق بر سر ایرانی متکثر و چندفرهنگی حول یک میثاق ملی فراگیر ممکن نیست و نخواهد شد.
ما ضمن آرزویی صلحی پایدار و پایان تمام اشکال جنگ، کشتار و خشونت در اقصی نقاط جهان علیالخصوص خاورمیانه و قفقاز معتقد هستیم که هیچ صلحی در شرایط اشغال امکانپذیر نخواهد بود و هرگونه درخواست ترک مخاصمه و اعلام بیطرفی در مناقشه اخیر دولت آذربایجان و ارمنستان بدون نگاه راهبردی ترک غیرمشروط اراضی اشغالی در حکم دفاع از متجاوز است و از اینرو بر حمایت همهجانبه خویش از ملت آذربایجان در احقاق حقوق سرزمینی خود تصریح و بر رعایت کامل حقوق شهروندی ساکنان ترک و ارمنی این مناطق، جهت اتمام جنگ و خشونتهای اتنیکی و دینی تاکید مینماییم.
در پایان ضمن تاکید بر همزیستی مسالمتآمیز و دموکراتیک برپایه احترام به تنوع و تکثر که به گواهی تاریخ سرزمین آذربایجان از پیشگامان آن بوده، که یکی از مصادیق بارز آن همزیستی مسالمتآمیز مردم ترک و ارمنی است، از عموم کنشگران مدنی و مردم آذربایجان خواهشمندیم تا در دفاع از حقانیت آذربایجان در دام رفتارهای نفرتپراکنانه و نژادپرستانه نیفتند.
امضاءکنندگان:
۱. علیرضا ارشادیفرد، عضو سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی
۲. حسن ارک، ژورنالیست و فعال سیاسی
۳. عباسعلی آزادی، اولین شهردار بعد از انقلاب میاندوآب و فعال ملی مذهبی
۴. سروش آزادی، فعال مدنی دموکراسیخواه
۵.هادی افتخاری، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه علوم پزشکی اورمیه
۶. اسدالله آقاسی، رییس شورای هماهنگی اصلاحطلبان شهرستان خوی
۷. صدرا آقاسی، عضو سابق شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت
۸. اسماعیل باوقار، نایب رییس شورای هماهنگی اصلاحطلبان آذربایجان غربی
۹. عباس پوراظهری، عضو شورای فعالان ملی مذهبی
۱۰. عباس جمالی، وکیل مدافع حقوق بشر
۱۱. محمد چاوشیان، فعال سیاسی
۱۲. شیرزاد حاجیلو، فعال سیاسی و مدنی
۱۳. عظیم حسنزاده، پژوهشگر و فعال سیاسی
۱۴. مهدی حمیدی شفیق، ژورنالیست و فعال سیاسی
۱۵. محمد خندان، فعال مدنی
۱۶. رسول درسخوان، عضو سابق شورای شهر تبریز
۱۷. حامد دژمپور، فعال محیطزیست
۱۸. احمد رحمانی، فعال حوزه محیط زیست، اصلاحطلب
۱۹. موسی ساکت، عضو شورای مرکزی سازمان ادوار تحکیم وحدت
۲۰. هادی سودبر، عضو سابق شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت
۲۱. وحید شیخ بیگلو، فعال مدنی
۲۲. وحید طالبی، دبیر اسبق انجمن اسلامی پیامنور اردبیل
۲۳. رضا عباسی، فعال سیاسی
۲۴. عقیل عزتی گرگری، عضو شورای مرکزی حزب پیشرو اصلاحات
۲۵. ناصر عطاپور، روزنامهنگار اصلاحطلب
۲۶. اللهوردی عظیمی، فعال سیاسی و مدنی
۲۷. فرانک فرید، نویسنده و فعال حقوق زنان
۲۸. حسن فیضی، فعال سیاسی و اصلاح طلب
۲۹. میثم قهوهچیان، عضو شورای مرکزی حزب پیشرو اصلاحات
۳۰. جعفر کیوانچهر، فعال سیاسی
۳۱. توحید لطفیپور، دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشگاه آزاد تبریز
۳۲. کمال مرادی، روزنامهنگار و فعال سیاسی اصلاحطلب
۳۳. توفیق مرتضیپور، عضو کانون صنفی معلمان، فعال صنفی
۳۴. احمد مصطفیزاده، نایب دبیر حزب ندای ایرانیان در استان آذربایجان غربی
۳۵. اردشیر مطهری، فعال سیاسی و مدنی
۳۶. امیر وندنورور، دبیر حزب اتحاد شهرستان میاندوآب
۳۷. سعید نعیمی، عضو شورای مرکزی سازمان ادوار دفتر تحکیم وحدت
۳۸. مرتضی نورمحمدی، فعال سیاسی دموکراسیخواه
۳۹. موسی نیکنام، فعال سیاسی و مدنی
۴۰. میرمحمود یکانی، نماینده اورمیه در مجلس ششم