بش قارداش یکی از جاذبههای تاریخی، طبیعی و گردشگری بجنورد میباشد که در زبان ترکی خراسانی به معنی پنج برادر میباشد. این اثر در تاریخ ۱۱ دی ۱۳۸۰ با شمارهٔ ثبت ۴۵۷۵ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
در فضای فعلی پارک بشقارداش، فضای دلنشینی همراه با نمازخانه، چندین سوپر مارکت و امکانات کامل رفاهی جهت خدمت رسانی به مسافرین و گردشگرانی که به این استان سفر میکنند ایجاد گردیده است و در طول سال به ویژه در فصل بهار و تابستان، میزبان گردشگران و شهروندان این استان میباشد.
این مکان تفریحی در دوره ی قاجار ساخته شد و در سال ۱۳۸۲ مرمت شد.
این مکان یعنی بش قارداش بر اساس داستانی تاریخی است که در بین مردم شهر جریان دارد. طبق این افسانه در روزگاران قدیم پنج برادر در شهر بجنورد زندگی میکردند که به دلیل مخالفت با ظلم و ستم حکمران تحت تعقیب مأموران قرار داشتند.
این پنج برادر به همراه هم گریختند و مأموران نیز آنها را تا این مکان تعقیب کردند. پنج برادر از خدا طلب کمک کردند، در این هنگام پنج سوراخ در کوه ایجاد شد که برادران به آنها پناه بردند و از سوراخها آب گوارایی جاری شد.
تا سالها قبل و پیش از خشکسالیهای شدید تعداد چشمهها پنج عدد بود که تمامی آنها آب بسیار داشتند. البته بعضی از افراد ناآگاه این موضوع را اینچنین نقل میکنند که چون پنج چشمه غار مانند سنگی وجود دارد نامشان بش قارداش شدهاست. قار (غار) و داش که در ترکی همان سنگ است.
البته احتمالاً این روایت توسط مهاجران و کسانی که آشنایی به زبان ترکی نداشتهاند پدید آمده. در ترکی صفت قبل از اسم میآید. یعنی اگر اینگونه بود باید نام «بش داشلِه غار» به آن میدادند.
همچنین بخوانید: کلیاتی در مورد ترکان خراسان نویسنده:محمد برزگر
آب چشمه بش قارداش از کوهی سنگی و از پنج شکاف بزرگ و کوچک در پایین کوه بیرون میریزد؛ که در روزگار دیرین آب چشمه در سمت بالا و میانه کوه بیرون میزده و هماکنون شکافها و مسیرهای آب نیز بر روی کوه جای ماندهاست.
طبق نوشته های میراث فرهنگی پیش از اسلام در زمان اشکانیان و ساسانیان در این محل عبادتگاه پیشوایان کنتیس زرتشتی قرار داشتهاست. به سبب اقامت چهار فصل مغان به چهارمغان شهرت یافته است. ولی تا به امروز جمعیت زرتشتی در آن مکان و اطراف دیده نشده است. ولی اگه بخواهیم در مورد مغ ها کمی تحقیق کنیم به این توضیح میرسیم که:
مغ: این کلمه از دیر هنگام در میان ترکان به معنی کاهن، شامان (شمن)، غیبگو، جادوگر و…. بوده و بمرور زمان به موازات پدید آمدن آیین زرتشت، معنی روحانی، روحانی زرتشتی را اخذ نموده است. بنظر میرسد این اسم در آغاز به آن طایفه کوچکی اطلاق می شده که بیشتر زنان و مردانش به غیبگویی و طالع بینی اشتغال داشته اند و به مرور زمان به صورت نام ایل و طایفه ای درآمده است (تاریخ دیرین ترکان ایران، پرفسور محمد تقی زهتابی، ترجمه علی احمدیان سرای،ج۱، ص۱۸۰)
همچنین بخوانید: واقعیتهای مدنی-فرهنگی ترکان خراسان؛ محمد برزگر دِوین (دمیر گوجو)
وقتی ناصرالدین شاه در سفر اول خود به قصد زیارت به مشهد می رفت این مسافرت از طریق بجنورد انجام گرفت که چند روزی در بجنورد توقف نمود. در همین سفر بود که ناصرالدین شاه در بجنورد توقف کرده بود و سردار مفخم وی را به تماشای «بئش قارداش» برد. ناصرالدین شاه از دیدن این همه زیبایی در این منطقه کوهستانی دچار حیرت شد. به ساختمان مخروبه ای که در بغل کوه احداث شده بود نظری افکند و دید که ساختمان هم عمرش را کرده باید آن را خراب کنند. بعد از تماشای دور و بر خود و اطراف بش قارداش و دیدن چشمه هایی که از زیر کوه از چند نقطه، آب فرو می ریخت و راه خود را به طرف پایین دره کج میکرد و پیش میرفت رو به سردار کرد و گفت: «یار محمدخان، تو از این محل با این همه آب و دره ای که زیبایی خیره کننده ای دارد باید برای مردم شهر یک تفرج گاه خوب و آبرومند بسازی که هر کس این تفرجگاه را می بیند از تماشای این استخر هم لذت ببرد و هم تنی به آب بزند، این ساختمان هم در حال فروپاشی است به هر حال خودت باید این کار را انجام دهی» ((شهر من بیجین یورد، رضا تاثیری، ج۱، ص۲۲۵))
بش قارداش دارای سه ایوان مانند شکل امروزی است که ایوان وسطی به وسیله یک در چوبی منبت کاری شده بسیار جالب به یک اتاق بزرگ باز می شده است. این اتاق ۵/٨ متر در ۵/٨ متر بوده است. در وسط اتاق قبر یارمحمد خان وجود دارد که بوسیله یک سنگ مرمر یک تکه به طول ١/٨ متر در ٠/٩ متر پوشیده است.
همچنین بخوانید: دلایل عدم همگرایی ترکان خراسان – یونس رجایی
دیدن این همه زیبایی در این منطقه
طبق مدارک موجود آب چشمه به چهرمغان یا چرمغان موسوم بوده که هماکنون نیز به این نام معروف است.
این شهر گسترش یافته الان جزوی از شهر بزرگ بجنورد می باشد. چرمغان شعری از دوره ی خوارزمشاهیان میباشد که در این شهر آثار تاریخی زیادی کشف شده است.
جدیداً برخی در تلاش هستند در راستای هدف اصلی خود یعنی تورک ستیزی و خیرات کردن فرهنگ تورکی بین قومیت های دیگر و تبعیدیان یا از بین بردن تاریخ و فرهنگ ترکان خراسان و بی نشان گذاشتن تورک ها در خراسان حال نوبت به چشمه بش قارداش رسیده است تا آن را بنام چشمه سردار بنامند!
همچنین بخوانید: راهکار های همگرایی تورکان خراسان – یونس رجایی
این اقدام و نامیدن آن بنام چشمه سردار، آغازی برای دوره ای جدید از تحریف تاریخ شمال خراسان است.
چشمه بش قارداش، قرن ها پیش از حاکمیت سردار در آن منطقه در حال جوشش بوده است!
همچنین بخوانید: تاریخ و مدنیت تورک های خراسان- نویسنده: محمد برزگر «دِمیر گوجو»