براهنی تمام عمرش فارسی نوشت و یکی از بزرگترین فارسی نویسان در نیم قرن اخیر بود و تقریباً هیچ نوشته ای به زبان ترکی ندارد. با این وجود بعد از درگذشتش تمام آزربایجان غرق در ماتم شد و روزها رسانههای آزربایجان از براهنی نوشتند. در مقابل دشمنان آزربایجان شادی کردند و هر چه فحش و ناسزا بود نثارش کردند.
اخیراً علی دایی در قرعه کشی فیفا شرکت کرد که به نوبه خود اتفاق مهمی به حساب میآید. ولی این حادثه در رسانههای آزربایجان کمترین انعکاسی نداشت و حتی در زادگاهش کمتر کسی برای این حادثه شاد شد. در مقابل عدهای مزدور از این قضیه برای کوبیدن آزربایجان استفاده کردند.
براهنی و دایی هر دو خود را ایرانی میدانند و هر دو به ایران خدمت کرده اند. ولی یک فرق اساسی بین آنهاست. براهنی همیشه از حقوق آزربایجان و خلقهای تحت ستم گفت و به خاطر آن هزینه داد. برعکس علی دایی نه تنها یک جمله از حقوق زادگاهش نگفت بلکه برای خوشایند فاشیسم حاکم به ملت خود تاخت. برای همین یکی محبوب و دیگری مطرود مردم خود است.
براهنی و دایی (و البته مثالهای بسیاری از این نوع) آینهای تمام نما برای کسانی هستند که به وطن خود خدمت و یا خیانت میکنند.