فعالین مدنی به اشخاصی گفته میشود که ضمن آشکارسازی حقوق و تمایلات شهروندان در جهت رسیدن به این حقوق فعالیت میکنند و در جامعه مستقل از دولت هستند. هر شهروند که به خاطر منافع عمومی بدون درنظرداشت منافع شخصی و یا گروهی عمل نماید فعال مدنی است. قطعا زورمندان جامعه یا بهتر بگوییم سیستم حاکم، چنین دخالت و عملکردی را تایید نخواهند کرد. به همین دلیل در «دموکراتیک»ترین کشورهای جهان، فعالیتهای مدنی سانسور میشوند. این موضوع به گونهای است که فعالیت مدنی، بهبود و پیشرفت جامعه را به دنبال دارد اما سیستم حاکم به چشمپوشی به این موضوع و برای حفظ منافع خود در صدد نفی آن اقدام میکند.
اصل بیستوششم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران میگوید:
احزاب، جمعیتها، انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناختهشده آزادند؛ مشروط بر اینکه اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس ج.ا را نقض نکنند. هیچکس را نمیتوان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت.
فعالیت مدنی را یک جرم ندانیم.
و اما واژه ” پان”؛ برای بررسی این موضوع در کشور ایران با لحاظ کردن ۲ پیشفرض به آن میپردازیم:
اول اینکه: در کشورهای نظام بسته که هر گونه فعالیت مدنی انجام شده توسط کنشگران، احزاب و جنبشهای مردمی از جانب نهادهای امنیتی و حاکمیت، مساوی با نقض استقلال و موجودیت تلقی میشود؛ سیستم حاکم از راههای مختلف در صدد نابودی آنها برمیخیزند.
تهدید، زندانیکردن، شکنجه، اعدام و از همه مهمتر مارکهایی که به فعالین مدنی زده میشود از جمله رفتارهای سیستمهای بسته و توتالیتر میباشد. کشورهای توتالیتر برای ایجاد واگرایی بین شهروندان و فعالین مدنی و تهدید نشاندادن فعالیت آنها علیه امنیت و آزادی شهروندان و اینکه نظام حاکم نمونه تمام عیار امنیت است؛ فعالیتهای اعتراضی و بعضا ناموفق آنها را بعد از سرکوب بعنوان فعالیت امنیتزدا به خورد ملت میدهد.
دوم اینکه: در کشور ما به دلایلی که بر اقلیت جامعه روشن است، واژگان معانی اصلی خود را از دست داده و مفهوم دیگری را بر خود گرفتهاند. در چنین وضعیتی سخن از آزادی و عدالت و رسیدن به آنها با مشکلاتی روبرو میشود. سخن کنفوسیوس دلیلی بر این ادعاست.
کنفوسیوس حکیم چینی میگوید : هرگاه واژهها مفهوم خود را از دست بدهند ؛ آزادی میمیرد.
در کشور ایران در بیان خصوصیات کشورهای توتالیتر که در بالا اشاره شد، هر شهروندی اگر با چشم باز وقایع چند سال اخیر را بررسی کند، به حقانیت آن خواهد رسید.
با استفاده از جامعهشناسی آگوست کنت به این نتیجه خواهیم رسید که وضعیت هر کشور و جامعهای در مقایسه با دیگر جوامع دارای تفاوتهای اساسی است. یعنی هیچ نظریهای در رابطه با یک جامعه نمیتواند وضعیت جامعه دیگر را تحلیل کند.
با تکیه بر این موضوع از دیگر اقدامات مشابهی که سیاست داخلی ایران در رابطه با فعالین مدنی انجام میدهد؛ مارکزدن به این فعالین است که بعضا با تغییر مفاهیم واژهها اتفاق میافتد.
لفظ پان (Pan) در زبان لاتین پیشوندی است به معنای “همه” یا “عموم”. “پان ترکیسم” برای توصیف وحدت همه مردم تورک به کار میرود. از زاویه دیگر پانتورکیسم یعنی فراخواندن همه تورکهای ایران یا جهان برای اتحادی در جهت رسیدن به منافعی مشترک در هر قالبی که نیازمند بحث است.
اما در ایران این واژه در مرحله اول بعنوان واژهای نامعلوم صرفا جهت تحقیر فعالین مدنی آذربایجان استفاده شده و در مرحله دوم به معنای افراطی ناسیونالیسم از جانب سیستم به خورد ملت داده میشود. به گونهای که در بیشتر موارد حتی ملت آذربایجان در مواجهه با فعالین مدنی به شکل تمسخرآمیز به آنها نگاه میکنند( دلیل واگرایی ملت آذربایجان از فعالین مدنی آذربایجان تحت تاثیر سیستم حاکم)
اما چرا در داخل ایران واژه پان در اکثر مواقع نسبت به تورکها استفاده میشود و ما استفاده از واژههایی همچون پانکوردیسم، پانعربیسم، پاناسلامیسم، پانایرانیسم و … توسط سیستم و ملت را مشاهده نمیکنیم؟ در حالیکه تمامی این واژههای معنای یکسان با پانتورکیسم دارند.
فعالیتهای فعالین دلسوز حرکت ملی آذربایجان و موقعیت آذربایجان بعنوان منطقهای استراتژیک در خاورمیانه و بسیاری دلایل دیگر به گونهای است که حرکت ملی آذربایجان را بعنوان جریانی سرنوشتساز نسبت به حال و آینده ایران تبدیل کردهاست.
طبیعی است که سیستم، در مواجهه با چنین جریانی دست به هر اقدامی اعم از مارکزدن بزند و در مواجهه با دیگر جریانات داخلی و خارجی توجه بیشتری به آن بکند.