
جنبش تلاش برای حفظ و احیای دریاچهی اورمیه که هماکنون چند دهه از پدیداری آن میگذرد برای اولین بار زنگ خطر زیستمحیطی در ایران را به صدا درآورد، اما متاسفانه از سویی توسط ارگانهای حکومت مرکزی سرکوب و از سوی اقشار به اصطلاح ترقیخواه مرکز (اعم از چپ و راست) در همپوشانی با ایدههای ایرانشهری و تحت اسم رمز مبارزه علیه تجزیه و پان ترکیسم به عمد نادیده گرفته شد.
دریاچه اورمیه که در ۷۰۰۰ سال گذشته به پایینترین میزان سطح آب و ایضاً حیات رسیده است، محصول چیزی نیست جز سدسازیهای افسارگسیخته که برای مردمان ساکن حوزهی دریاچه چه در کوتاه مدت و چه بلند مدت جز ضرر، عایدی دیگری نداشته است. آنچنان که مستحضر هستیم خشک شدن این دریاچه موجب مهاجرت اجباری ساکنان ترک بخشهای بزرگی از آزربایجان غربی و تغییر بافت جمعیتی منطقه خواهد شد. درحالی که حکومت از عواقب سیاست سدسازی بر رودهای منتهی به دریاچه اورمیه آگاه بوده و همچنان بر تداوم آن پافشاری دارد، لذا بهنظر میرسد که ایجاد چنین فجایع زیست محیطی و متعاقب آن اجتماعی، نه امری سهوی که کاملاً عمدی و برنامه ریزی شده است. ما سکوت گروههای روشنفکری مرکز و حتی همصدایی آنها در سرکوب جنبش ملت ترک آزربایجان جنوبی را پروژه اطلاعات رژیم ایران میدانیم.
اما ماجرا محدود به مورد دریاچه اورمیه نیست. ما در سوی دیگر شاهد انتقال پسماندهای هستهای ارمنستان (دیگر حکومت ترک ستیز آسیا) به عنوان متحد جمهوری ایرانی به رود آراز هستیم که موجب افزایش ابتلا به سرطان و مرگ و بیماری میلیونها شهروند ترک آزربایجانی خواهد گردید.
و اما بعد…
در سوی دیگر ماجرا حکومت با سیاستی مشابه اقدام به بومکشی افسار گسیخته در لرستانات نموده است که نقطه آغازین آن دهه چهل شمسی بود. حکومت مرکزی با غارت آب بختیاری موفق به نابودی اقتصاد طبیعی منطقه و ایجاد ۴۰۰ هزار هکتار شالیزار در بیانهای اصفهان گردیده است: بیانزایی در لرستانات و بیانزدایی در اصفهان! صدها کارخانهی سنگ، فولاد، ذوبآهن و پتروشیمی با مصرف بالای آب در شهرهای مرکزی که آب آنها از لرستانات تامین میشود. دریاچهی مصنوعی قم با آب الیگودرز، ایجاد آبشار مصنوعی در یزد با منابع آبی بویراحمد.
و تمامی این موارد خود را در سدسازیهای افسارگسیخته نشان میدهد. ایران بهعنوان یکی از کم آبترین کشورهای جهان، رکورددار سدسازی جهان است. آب سدها مناطق کویری قوم فارس را آباد و مناطق تاریخاً آباد ملل تحت ستم ایران را برهوت کرده است و البته میدانیم سود احداث سدسازیها به کدامین جیبها میرود: سپاه و آقازادگان و از آنجا به کانادا، انگلستان و امریکا و اینها به اضافه قطع درختان جنگلهای آزربایجان جنوبی و لرستانات و دههها غارتگری دیگر مرکز علیه جغرافیای ملل تحت ستم است.
در پایان…
ما بهعنوان جمعی از فعالین ملی لرستانات و آزربایجان جنوبی، اکوساید (بومکشی) مناطق ملل تحت ستم توسط حکومت ایرانی و سکوت رسانههای اپوزیسیون مرکزگرا در قبال این جنایات را محکوم کرده و تمامی اقشار و نهادهای ملل تحت ستم ایران را به همکاری مشترک پیرامون مقاومت دربرابر نابودسازی و غارت سرزمینهایمان فرامیخوانیم. برای ما سرزمین در حکم مادری حیات بخش است که مورد حملهی یاغیان اشغالگر قرار گرفته است و لذا دفاع از خاک مادری به عنوان بستر تمدنی دربرابر اشغالگران را از اهم واجبات میدانیم.