![](https://www.aznews.tv/wp-content/uploads/2021/07/قوشاچای-780x470.jpeg)
مهدی عیسی زاده، نماینده قوشاچای (میاندوآب) در تاریخ ۲۸ تیر، در گفت وگو با زرین خبر گفته بود هدف از تبدیل «مرحمت آباد و باروق به فرمانداری» این است که «اگر در آینده تصمیم بر تشکیل استان جدید در منطقه باشد، میاندوآب به عنوان بهترین گزینه بوده و این شهرستانها نیز به عنوان یک پشتوانه برای میاندوآب باشند.»
تحلیل اسکندر حیدری در این خصوص:
صریح و بیپرده با نماینده میاندوآب: نگذارید نامتان در لیست بدخواهان قوشاچای ثبت شود
ارتقاء سطح عناصر تقسیمات کشوری و تغییر بخش به شهرستان مطابق قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری؛ تنها در شرایطی قابلیت تحقق دارد که تمام جنبهها و ملاحظات خاص اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مدنظر قرار گرفته از دیگر سو؛ شرایط مذکور در قانون مذکور محقق شده باشد.
مطابق تبصره یک ماده 7 قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری، حداقل جمعیت شهرستان در تراکم زیاد 120 هزار نفر و در تراکم متوسط 80 هزار نفر تعیین شده است که با در نظر گرفتن این نکته که بر اساس آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395؛ جمعیت بخش باروق 11575 نفر و جمعیت بخش مرحمتآباد 26219 نفر میباشد.
بنابراین جمعیت باروق حتی یکهشتم و جمعیت مرحمتآباد یک چهارم شاخص جمعیتی لازم برای ارتقاء از بخش به شهرستان نیست بنابراین در شرایط فعلی با لحاظ الزامات قانون تقسیمات کشوری؛ بخشهای تابعه شهرستان میاندوآب – باروق و مرحمتآباد – شرایط قانونی لازم برای ارتقای از بخش به شهرستان را ندارند!
اگرچه ممکن است مبنای عمل جنابعالی تبصره یک ماده 7 قانون مورداشاره باشد که داشتن حداقل جمعیت 50 هزار نفری را با تصویب هیأت وزیران و کمتر از 50 هزار نفر را صرفاً با تصویب مجلس شورای اسلامی مجاز دانسته است ولی بر اساس اطلاعات موجود در مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، تا به این لحظه هیچ لایحه ای در این زمینه جهت تصویب به مجلس شورای اسلامی ارائه نگردیده و مصوبهای هم تا بدین لحظه از سوی مجلس شورای اسلامی دال بر اینکه ارتقای بخش های باروق و مرحمت آباد به شهرستان با جمعیتی کمتر از شاخص جمعیتی تعیین شده در قانون تقسیمات کشوری وجود ندارد!
مصاحبه جنجالبرانگیز جنابعالی با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان در تاریخ 28 تیر ماه 1400 که نوعاً شتابزدگی غیرعقلانی در این زمینه بوده و تبعات و پیامدهای اجتماعی و سیاسی نامطلوبی میتواند در پی داشته باشد، حاوی نکات تأمل برانگیزی است که نشان میدهد جنابعالی علیالظاهر آشنایی لازم و کافی با ضوابط و قوانین مربوط به تقسیمات کشوری ندارید چراکه در مصاحبه فوق اظهار داشتهاید که ” با موافقت هیأت دولت! بخشهای مرحمتآباد و باروق میاندوآب به شهرستان ارتقاء یافت!”
حال آنکه برای ارتقاء این دو بخش به شهرستان به لحاظ جمعیت کمتر از 50 هزار نفر از این حیث که بخش های باروق و مرحمت آباد، شرایط جمعیتی لازم برای ارتقاء از بخش به شهرستان را ندارند و استثناء کردن این دو بخش از قاعده جمعیتی، نیازمند مصوبه مجلس شورای اسلامی است بایستی موضوع هم در قالب لایحه از سوی دولت به مجلس پیشنهاد شود تا فرآیندهای قانونی بررسی و تصویب طی شود.
از سوی دیگر به استناد ماده 13 قانون که انتزاع و ایجاد واحدهای جدید تقسیمات کشوری را منوط به پیشنهاد وزارت کشور و تصویب هیأت وزیران نموده موضوع ارتقاء این دو بخش و ایجاد شهرستانهای جدید ضرورتاً باید در هیأت وزیران نیز مصوب شده وهمانگونه که ذکر شد تا بدین لحظه هیچ مصوبه در ارتباط با انجام اصلاحات در تقسیمات کشوری استان آذربایجانغربی -ارتقای بخش های باروق و مرحمت آباد- و ایجاد شهرستانهای جدید چه در هیأت وزیران و چه در مجلس شورای اسلامی تصویب نشده و در مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نیز به ثبت نرسیده است! و معلوم نیست بر چه اساسی از شهرستان شدن این دو بخش خبر دادهاید؟!
نکته دومی که در مصاحبه جنجالی تان به آن اشاره نمودهاید استدلال غیرمنطقی و استنتاج غیرعقلانی است که جنابعالی در مورد توجیه ارتقای این دو بخش به شهرستان بیان داشته و گفتهاید که “قطعاً این موضوع زمینهساز توسعه و پیشرفت این سه شهرستان خواهد شد … در صورت ارتقاء سه ردیف بودجه جداگانه در هر بخش برای سه شهرستان به طور جداگانه مشخص و مردم از بودجه و خدمات بیشتری و بهتر بهرهمند خواهند شد!”
سوالی که مطرح میشود اینجاست که آیا اعتبارات و منابع بودجه کشور تنها با درنظرگرفتن تابلوی فرمانداری توزیع میشود که نداشتن آن برابر با عدم تخصیص بودجه و داشتن آن مساوی با اختصاص بودجه باشد!
مگر نه این است که اعتبارات بودجه دولت به طرحهای توسعهای متناسب با نیازهای هر بخش و شهرستان توزیع و تخصیص مییابد و اگر جنابعالی به عنوان نماینده میاندوآب در مجلس شورای اسلامی، توانایی لازم برای الزام فرمانداری شهرستان به تهیه و تدوین طرح های توسعه ای مورد نیاز تمامی مراکز روستایی، شهرها، بخشها و شهرستان حوزه انتخابیه داشتید؛ قطعاً میتوانستید و میتوانید در تخصیص و توزیع اعتبارات بودجه نقش اثربخش خود را ایفا نمائید و الا اگر تمام نقاط شهری و بخشها را هم به شهرستان ارتقاء دهید ولی طرح توسعه ای نداشته باشید بالتبع هیچ بودجهای هم تخصیص نخواهد یافت.
در همین استانِ الیالابد آذربایجانغربی در روزها و ماههای پایانی سال 1387 با انتزاع بخش های پلدشت و شوط از شهرستان ماکو و انتزاع بخش چایپاره ازشهرستان خوی، سه شهرستان جدید به مجموع شهرستانهای این استان اضافه شد و به قول شما فرآیند اداری آنها طی شد و تابلوهای کذایی فرمانداری بر سر در بخشداریها نقش بست!
با گذشت قریب به 13 سال از آن زمان، هنوز هر سه شهرستان به واقع با چارت بخشداری اداره می شوند و از عظمت ارتقاء به فرمانداری تنها یک تابلو خشک و خالی نصیب این سه شهرستان شده بی آنکه تاثیری قابل توجه یا تاثیر قابل ملاحظهای در توسعه همه جانبه داشته باشد ولی با همه اینها، فرماندار شدن این بخشها تاکنون نتوانسته به رشد و توسعه در ابعاد مختلف منتهی شود پس تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
ناگفته پیداست که شهرستان سازیها در وصفی که شرایط قانونی و بسترهای اجتماعی و سیاسی لازم مهیا نبوده بلکه به عکس مخاطرهآمیز نیز باشد یا برای لاپوشانی ناکارآمدی های یک نماینده است یا بازیچه شدن در طرحهایی که از سوی بدخواهان یک شهرستان یا یک استان طراحی شده و تحقق آن نیازمند یک عنصر منعطف و بیاراده و اثرپذیر دقیقاً از جنس عروسک خیمهشب بازی است تا هر آنچه از سوی حاکم دیکته میشود بی کم و کاست بگوید و اجراء کند! و این البته که با جایگاه و شخصیت حقوقی نماینده مجلس منافات دارد!
در هردوحالت؛ در خاتمه آنچه برای نماینده به دست میآید بدنامی و کینه و نفرتی مضاعف در امتداد تاریخ یک ملت و آنچه برجای میماند نتیجه شومی است که تنها خشنودی بدخواهان و بیزاری آیندگان را در پی دارد! بنابراین بیش و پیش از آنکه نام نیکتان به بدنامی مبدل شود و ندانسته و ناخواسته در لیست بدخواهان قوشاچای ثبت شود از ادامه این حرکت نابخردانه خودداری کنید.