۲۱فوریه توسط سازمان یونسکو به عنوان روز جهانی زبان مادری که بنیادش در بنگلادش بوده اعلام و ۱۸۸کشور از جمله ایران به آن رای داده اند و اولین نشست آن در فوریه سال ۲۰۰۰در پاریس با حضور کشورها ،زبانشناسان و دبیر کل سازمان یونسکو برگزار گردید.
طبق تعریف روانشناسی زبان مادری کودک زبانی است که مادر به هنگام حاملگی به آن زبان صحبت میکند.چون کودک در زمان حاملگی به صدای مادر نزدیکی دارد و هجاها و حروف آن زبان را بیشتر دریافت میکند .
فرهنگ مادری یعنی تفکر و شناخت، زبان مادری بخش مهمی از هویت جوهری و خویشتن ساز انسان است. فرهنگ و هنر به دلیل عمق در زبان مادری برای غنی سازی تفکر مستلزم زبان مادری است و بسیاری از عواطف آدمی بدون زبان مادری امکان بیان ندارند اگر کسی نتواند به زبان مادری آموزش ببیند نمیتواند متن تولید کند و پروسه شناخت با نقیصه مواجه شده و شخص دچار اختلال هویت میشود . ژان کارسو گودنزدی میگوید زبان اساس هویت هر فرد را تشکیل میدهد و کودکانی که از ابتدا به جای زبان مادری یک زبان بیگانه را فرا میگیرند در آینده دچار بی هویتی میشوند .
کنار گذاشتن زبان مادری به لحاظ علمی آسیبی جبران ناپذیر به روند رشد شناختی و هوش عاطفی و کلامی وارد میکند. طبق تحقیقات دکتر حسن عشایری عصب شناس مشهور آموزش زبان دوم بدون آموزش زبان مادری به مغز آسیب وارد میکند و بلکه آموزش زبان مادری به تقویت یادگیری زبان دوم می انجامد. در سکته های آسیکمیک مغزی آسیب وارده به ناحیه زبان دوم است و فرد ابتدا تواناییهای زبان دوم را از دست میدهد در حالی که هنوز قادر است به زبان نخست صحبت کند.
پیاژه برای نشان دادن آسیب های هنجاری اجتماعی آموزش به زبان غیر مادری طی آزمایشی یک کودک ۵ساله را ابتدا در جمع کودکان کر و لال قرار میدهد و بعد کودکی را در جمع کودکانی که به زبان دیگر تکلم میکنند قرار میدهد نتیجه ای که بدست می آید یکسان است و کودک سالم ۸۰٪ توان گفتاری خود را از دست میدهد و ماهیت عقلانی و اجتماعی کودک نیز دچار ضایعه میشود .
راجع به فواید و ضرورت زبان مادری کتاب ها و مقاله های بسیاری نوشته شده و تحقیقات علمی و روانشناسی انجام شده و همه دانشمندان بالاتفاق به ضرورت آموزش به زبان مادری تاکید و توصیه کردهاند ایران همیشه یک کشور چند زبانه بوده است ولی متاسفانه همیشه با تبعیض زبانی مواجه بودیم وضعیتی که در دوران مدرن شکل گرفت دولت ها با اتکا به تحقیق روان شناسان اجازه رشد و آزادی زبانی را فراهم کرده و مسأله چند زبانگی را به عنوان یک فرصت در نظر گرفتند که بارزترین نمونه آن کشور سه زبانه سوئیس است. در کشور چند زبانه ایران به جای توجه به تحقیقات علمی و بکارگیری آن در تدوین سیاست های آموزشی و فرهنگی کشور به مقوله زبان با دید امنیتی و تهدید نگریسته میشود و طرح موضوع از طرف فعالین مدنی با شدت سرکوب و مجازات میشود در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران طبق ماده ۱۵ آموزش به زبان مادری گنجانده شده است ولی به خاطر همین دیدگاه امنیتی تا به امروز اعمال نشده و جزء اصول معطل مانده به شمار میرود و مقاومت در اجرای آن بیشتر سیاسی است تا علمی.
سیاست یک زبان یک ملت از آغاز حکومت رضا پهلوی با فعال کردن فراماسون ها و لژهای آریایی و ایرانشهری رشد بیشتری گرفت و با به کار گیری به اصطلاح روشنفکرانی چون احمد کسروی، فروغی و …. کمر به قتل و نابودی سایر زبان ها از جمله ترکی آزربایجانی گرفتند و سیاست انکار سایر ملل و ادغام در یک ملت واحد به نام آریایی را بشدت پی گرفتند و دست به آسمیله کردن سایر ملت ها زدند با انقلاب ۵۷ شکل حکومت تغییر کرد ولی سیاست های زبانی و آموزشی در مورد زبان ها تغییری نکرد و با بسته شدن لژهای فراماسونی اعضای آنها در مراکز تصمیم گیری فرهنگی و آموزشی رسوخ کرده و همان سیاست ها به روال سابق و حتی با شدت بیشتر و بی پروا ادامه دادند و نقطه قابل توجه آنکه بعد از اعتراضات اخیر که امیدی به تغییر رژیم ایجاد شده و ایرانشهری ها امیدوار به رسیدن دوباره به قدرت از طریق سلطنت شده اند همان سیاست انکار حق آموزش به زبان مادری و چند زبانی را دارند و از زبان واحد بخوانید فارسی حمایت میکنند .
اگر زبان را از کسی بگیریم آگاهی و آزادی را از او گرفته ایم.