تحلیل فلسفی، سیاسی و اجتماعی تفاوت میان جواد هیئت و ژاله آموزگار
مقدمه
بحث پیرامون تفاوت میان جواد هیئت و ژاله آموزگار تنها به دو شخصیت محدود نمیشود؛ بلکه نمادی از تفاوت رویکردهای اجتماعی، فلسفی، و سیاسی است که در مواجهه با زبان، هویت، و فرهنگ شکل میگیرد. این دو شخصیت در دو سوی متضاد یک گفتمان فرهنگی ایستادهاند: یکی، مدافع زبان مادری و هویت خود، و دیگری، در خدمت برجستهسازی هویت غالب به قیمت نفی هویت بومی.
تحلیل فلسفی
از منظر فلسفه هویت، جواد هیئت نماینده فردی است که در چهارچوب فلسفه اصالت وجود، هویت خود را با انتخاب آگاهانه تعریف میکند. او به زبان و فرهنگ خود وفادار میماند و آن را بهعنوان بخشی از «وجود اصیل» خود میپذیرد. هیئت با نگارش و ترجمه به زبان تورکی، به ایدههای هایدگری از «اصالت» نزدیک است؛ چرا که او در برابر تحمیلهای بیرونی ایستادگی میکند.
در مقابل، ژاله آموزگار بهنظر میرسد نماینده رویکردی باشد که در فلسفه بهعنوان «خودبیگانگی» شناخته میشود. او با نفی زبان و هویت مادری، به زبان و فرهنگی دیگر اولویت میدهد و در نتیجه، از «خود واقعی» دور میشود. این رویکرد، اغلب به دلیل تاثیرات قدرت و ساختارهای اجتماعی مسلط، از سوی فیلسوفانی مانند مارکوزه و فروید نقد شده است.
تحلیل سیاسی
از منظر سیاسی، هیئت در دستهای قرار میگیرد که میتوان او را «هویتگرا» نامید. او با انتشار مجله وارلیق و تأکید بر زبان تورکی، در برابر سیاستهای یکسانسازی فرهنگی ایستادگی کرد. فعالیتهای او نه تنها دفاع از یک زبان، بلکه دفاع از حق موجودیت یک ملت بود.
آموزگار اما در دستهای قرار میگیرد که میتوان آن را «همسانسازیطلب» یا «مدافع قدرت غالب» نامید. او با تکیه بر زبان و ادبیات غالب، به نوعی خود را در خدمت ایدئولوژی غالب فرهنگی قرار میدهد. این رویکرد از منظر نظریههای پسااستعماری (مانند ادوارد سعید) نوعی تسلیم به هژمونی فرهنگی است.
تحلیل اجتماعی
از منظر اجتماعی، تفاوت این دو شخصیت در تأثیرات مستقیم فعالیتهایشان مشهود است. هیئت با ایجاد مجلات، مقالات، و فعالیتهای علمی و فرهنگی در زمینه پزشکی و ادبیات، تلاش کرد ساختاری برای بقا و رشد هویت تورکی ایجاد کند. او بدون نیاز به تأیید قدرتهای غالب، اعتبار علمی و فرهنگی کسب کرد.
آموزگار، از سوی دیگر، به دلیل هماهنگی با ساختارهای قدرت، به رسمیت شناخته شد. تقدیر از او بهخاطر نقش وی در ترویج زبان و فرهنگ غالب، نشاندهنده نقش قدرت در تعیین معیارهای ارزشگذاری اجتماعی است.
تفاوت میان جواد هیئت و ژاله آموزگار، تفاوت میان دو رویکرد بنیادین در مواجهه با هویت است: یکی، مقاومت در برابر استحاله و دفاع از اصالت هویتی؛ و دیگری، تسلیم به ساختارهای مسلط فرهنگی برای کسب اعتبار اجتماعی.
هیئت با تأکید بر ارزشهای انسانی و علمی خود، به نمادی از مقاومت و اصالت تبدیل شد، در حالی که آموزگار بهعنوان کسی که از فرهنگ خود فاصله گرفته و برای جلب تأیید ساختارهای مسلط تلاش میکند، شناخته میشود. این تفاوت، بازتابی از وضعیت کلی جوامعی است که درگیر تضاد میان هویت بومی و هژمونی فرهنگی هستند.
#آیدین_متحدپور