
سالهاست که زخم کهنه تبعیض بر پیکر فرهنگ و هنر آذربایجانی در ایران دهان باز کرده است. ناشران و نویسندگان آذربایجانی، هنرمندانی که با خون دل و جان، میراث فرهنگی این خطه را پاس میدارند، امروز در برابر سیاستهای فاشیستی و خفقانآور وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به تنگ آمدهاند.
چگونه زیر سایه “فرهنگ مرکزی”، هویت و زبان ما به مسلخ برده میشود؟ وزارتخانهای که به نام “فرهنگ” فعالیت میکند، خود به بزرگترین مانع در برابر انتشار آثار تورکی تبدیل شده است. گویی انتشار هر کلمه به زبان مادری، تهدیدی برای بقای نظام است.
کتابهایی که ماهها، بلکه سالها در صف دریافت مجوز معطل میمانند، گواهی بر این مدعا هستند. کتابهایی که با هزار امید و آرزو نوشته شدهاند، در بایگانیهای وزارت ارشاد خاک میخورند و نویسندگانشان، دلسرد و ناامید، به کنج عزلت پناه میبرند.
این “سختگیریها” نه تنها غیرمنطقی، بلکه توهینآمیز است. آثار فاخر تورکی که میتوانند پلی میان فرهنگها باشند، با برچسبهای کلیشهای”تفرقهافکن”،”مغایر با مصالح ملی” و بهانههای بیاساس رد میشوند. گویی “فرهنگ مرکزی” تاب تحمل هیچ صدایی جز صدای خود را ندارد. این سیاست دوگانه، نه تنها غیرمنطقی و تبعیضآمیز است، بلکه توهینی آشکار به هویت و فرهنگ آذربایجانی محسوب میشود.
در این شرایط ناشران و نویسندگان آذربایجانی، فریاد اعتراض خود را بلند کرده و دیگر نمیتوانند شاهد باشند که چگونه هویت و فرهنگ آنها قربانی سیاستهای فاشیستی و تبعیضآمیز “فرهنگ مرکزی” میشود. ما خواستار پایان دادن به سانسور و تبعیض هستیم، ا خواستار احترام به زبان و فرهنگ خود هستیم. ما خواستار فرصت برابر برای انتشار آثار خود هستیم
اگر امروز صدای ناشران و نویسندگان آذربایجانی شنیده نشود، اگر این تبعیضها ادامه یابد، عواقب آن بر عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خواهد بود. ما اجازه نخواهیم داد که فرهنگ و هنر آذربایجانی در سکوت و خفقان بمیرد. ما مبارزه خواهیم کرد تا صدایمان به گوش همه برسد. ما مبارزه خواهیم کرد تا هویتمان را حفظ کنیم.
این فریاد اعتراضی است از قلب آذربایجان، به گوش مسئولان و وجدانهای بیدار…!